۱۳۹۷ آذر ۱۴, چهارشنبه

اجماع جهانی علیه رژیم در پی آزمایش موشکی

سخن روز
شورای امنیت ملل ‌متحد روز سه‌شنبه ۱۳آذر ۹۷ به‌ درخواست فرانسه و انگلستان پشت درهای بسته تشکیل جلسه داد تا به شلیک آزمایشی موشک میان‌برد رژیم آخوندی که روز شنبه‌ صورت گرفت رسیدگی کند.

آمریکا گفت موشکی که شلیک شده نقض قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل محسوب می‌شود.


آن قطعنامه از رژیم ایران می‌خواهد که از آزمایش موشکهایی که قادر به حمل تسلیحات اتمی باشند خودداری کند.

 موشکی که خامنه‌ای به خودش زد! 
روز ۱۰آذر پومپئو، وزیر خارجهٔ آمریکا، اعلام کرد رژیم ایران یک موشک بالستیک میان‌برد که قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای را دارد آزمایش کرده‌ است. پمپئو این اقدام را ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت دانست.

قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت پس از امضای برجام در تیر ۱۳۹۴ و با هدف تأیید آن صادر شد.

۲روز پس از توئیت وزیر خارجه آمریکا، فرانسه نیز اعلام کرد که پرتاب موشک باعث نگرانی پاریس شده و «این اقدام تحریک‌آمیز و برهم زننده ثبات را محکوم می‌کند».

ماریا ادیبار، سخنگوی وزارت‌خارجه آلمان نیز اعلام کرد که برلین آزمایش موشکی میان‌برد تهران را محکوم می‌کند و خواهان دوری از چنین اقداماتی است. وی گفت این‌گونه اقدامات موجب افزایش تنش در منطقه می‌شود و برلین از تهران دعوت می‌کند تا از چنین اقداماتی دوری کند.

جرمی‌ هانت، وزیر خارجه انگلستان نیز آزمایش موشکی را «تحریک‌کننده، تهدیدکننده و در عدم سازگاری با قطعنامه» خواند و گفت انگلستان مصمم است که این اقدام «باید متوقف شود».

خامنه‌ای حساب کرده بود یا نه؟ 
طی روزهای اخیر شاهد واکنشها و موضع‌گیریهای سختی علیه این آزمایش موشکی رژیم بودیم.

اما چرا؟

آیا رژیم چنین واکنشهایی را محاسبه کرده بود؟

برگزاری جلسه شورای امنیت چه تأثیری بر روند تحولات دارد؟

خط و سیاست رژیم برای عبور از بحرانها چیست؟
چرا شلیک یک موشک تبدیل به یک بحران برای رژیم می‌شود؟
وضوع آزمایش موشکی در این نقطه، انتهای یک زنجیره از مسائل، تنشها و تضادهای رژیم با جامعه جهانی است که اکنون به شورای امنیت کشیده شده است.

اما اگر این زنجیره را پی بگیریم و به عقب برویم، به‌طور مشخص می‌رسیم به اقدامات تروریستی رژیم در گردهمایی مقاومت ایران در پاریس و در دانمارک.

شاهد هستیم که در رابطه با همین اقدامات تروریستی، چه اروپا و چه آمریکا بارها و بارها علیه رژیم سخت‌ترین مواضع را گرفتند.

دوشنبه ۱۲آذر ۹۷ نیز وقتی رژیم ادعا کرد برنامه موشکی‌اش دفاعی است، برایان هوک با طعنه گفت:

چطور حامی شماره یک تروریسم در جهان مدعی دفاع می‌شود؟

آیا توطئه بمب‌گذاری در پاریس هم دفاعی بوده؟

آیا توطئه تروریستی دانمارک هم دفاعی بوده؟

روز ۱۰آذر که موضوع آزمایش موشکی رژیم روی میز آمد، بلافاصله پس از انتشار این خبر، وزیر خارجه آمریکا که برای اجلاس جی۲۰ به آرژانتین سفر کرده بود، در آنجا بلافاصله موضع گرفت و گفت جمهوری اسلامی با آزمایش یک موشک بالستیک میان‌برد که قابلیت حمل کلاهک هسته‌یی دارد، قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل را نقض کرده است.

یعنی روی نقض قطعنامه شورای امنیت انگشت گذاشت.

بلافاصله جان بولتون هم طی توئیتی گفت: «برد این موشکها می‌تواند اسراییل و اروپا را هم هدف قرار بدهد و این برای ما قابل‌تحمل نیست».

یعنی انگشت گذاشت روی «غیرقابل تحمل» بودن. این واژه‌ها در این سطح سیاسی معنای خاص خودشان را دارند.

با این‌همه اما رژیم تکذیب نکرد! علت چیست؟

چرا آخوندها تکذیب نکردند؟
خامنه‌ای به ۲علت تکذیب نکرد:

اولا از نظر داخلی و روحیه نیروهایش، چنان تکذیبی برایش خیلی سنگین و گران تمام می‌شد.

ثانیا هم احتمالاً روی اروپا و حمایت آنها از خودش حساب باز کرده بود.

اما این تیرش هم به سنگ خورد. چون کشورهای اروپایی هم یک به یک آزمایش موشکی رژیم را محکوم کردند و تأکید کردند این اقدام نقض قطعنامه شورای امنیت است.

در نهایت هم فرانسه و انگلیس درخواست نشست شورای امنیت کردند. آمریکا هم همزمان اعلام کرد برای مقابله با رژیم، یک ناوگان گروه سنگین به خلیج‌فارس اعزام می‌کند.

این‌که گفتیم رفتن آزمایش موشکی رژیم به شورای امنیت انتهای یک زنجیره تحولات تا این لحظه هست، مثل ظرفی است که از آب لبالب شده باشد، این آزمایش موشکی قطره‌ای بوده که به آن ظرف اضافه شد و باعث سرریز شدنش شد.

شورای امنیت چه اهمیتی دارد؟
در این تحلیل، رفتن این موضوع به شورای امنیت به‌عنوان مهم‌ترین حلقه از این زنجیره توصیف شد اما ممکن است ناظران بگویند همین چندی پیش آمریکا موضوع برجام را هم به شورای امنیت برد و اتفاق خاصی نیفتاد ضمن این‌که آنجا بسیاری از کشورها حتی به نفع رژیم هم صحبت کردند. پس چرا رفتن موضوع به شورای امنیت باید اهمیت داشته باشد؟

در این مورد با ید گفت این جلسه با جلسه قبلی، کاملا متفاوت است:

آنجا بحث برجام بود و اروپا هم در چارچوب سیاسی مشخصی در رابطه با برجام، با آمریکا مخالف بود و اختلاف منافع داشت.

منظور هم از «در چارچوب سیاسی» این است که از «سازوکار اروپایی» تا به‌حال هیچ آبی برای رژیم گرم نشده و در عمل شرکتهای اروپایی حاضر به مبادله با رژیم نمی‌شوند و این حمایت تنها در چارچوب سیاسی باقی مانده است. اما این‌بار بحث آزمایش موشکی رژیم است که اروپا هم کاملا هم‌نظر با آمریکا در برابر رژیم قرار گرفته است. برای همین هم اصلاً درخواست جلسه شورای امنیت نه توسط آمریکا، بلکه توسط فرانسه و انگلیس داده شد.

نکته مهم این است که نفس چنین تحولی، در راستای شکل‌گیری یک اجماع جهانی علیه رژیم هست.

موضوع اجماع جهانی هم برای رژیم خیلی مهم است و آخوندها از آن به‌شدت وحشت دارند. برای همین هم بعد از خروج آمریکا از برجام، به‌شدت روی شکاف انداختن میان اروپا و آمریکا سرمایه‌گذاری کردند تا اجماع جهانی شکل نگیرد.

اشتباه محاسبه آخوندی؟! 
با این اوصاف می‌توان نتیجه گرفت که رژیم در این آزمایش موشکی اشتباه محاسبه داشته است و این اشتباه محاسبه‌اش جدی هم بوده!

چون رژیم از یک طرف به این قدرت‌نمایی‌ها به‌شدت نیاز دارد. به‌ویژه برای مصرف داخلی و شارژ و سر پا نگه‌داشتن نیروهایش، خاصه بسیجی‌ها که با شرایط کنونی رژیم به‌شدت ریزش در آنها افزایش یافته است.

از طرفی خامنه‌ای احتمالاً با حساب کردن روی اروپا، فکر نمی‌کرد کار به آغاز یک اجماع جهانی و شورای امنیت و گسیل ناوگان به کنار سواحلش بکشد.

در همین چارچوب هم، جدای از نیاز داخلی، این آزمایش را کرد که واکنشها را بسنجد.

البته که حتماً حدس می‌زد واکنشی باشد، اما نه با این شدت.

 سنجش واکنش‌ها برای چه؟ 
رژیم چه نیازی به سنجش واکنش‌های همه طرف‌های معامله داشت؟

در واقع رژیم در یک وضعیت آچمز قرار دارد. همان که به آن گفته می‌شود بن‌بست!

از یک طرف چندین بحران جدی به‌شدت به آخوندها فشار می‌آورند،

از طرفی در برابرش یک دوراهی هست: یا سرکشی کند که نتیجه‌اش می‌شود همین فشارها، یا زهر بخورد که نتیجه‌اش می‌شود تنزل بی‌پایان.

پس یک بحران جدی دارد به نام بحران «بی‌راه‌حلی»

حالا خطی که در پیش گرفته کج دار و مریز است. یعنی می‌خواهد با تحمل فشارها تا یک‌سال و نیم یا ۲سال آینده، وضعیت را به نقطه انتخابات آمریکا بکشاند. بعد هم حساب می‌کند شاید دیگر رئیس‌جمهور کنونی انتخاب نشود و شاید یک دولتی مثل دولت اوباما(یا به‌هرحال نرم‌تر نسبت به آخوندها) سر کار بیاید و راه نفسی برای برون‌رفت از بحرانها برایش پیدا بشود.

چندی پیش خامنه‌ای گفت: «نه جنگ می‌شود و نه ما تسلیم می‌شویم».

این بازیهای موشکی، برگردان همین خط رژیم است. اول می‌خواهد خیال نیروهای وحشت‌زده و روحیه‌باخته نظام را راحت کند که جنگی نمی‌شود. بعد هم می‌خواهد با سرشکن‌کردن فشارها روی جامعه و مردم، زمان بسوزاند تا خودش را هر طور شده به مقطع انتخابات آمریکا برساند!

الآن هم اگر اشتباه محاسبه باشد،‌ دقیقاً در همین جاست. چون با یک آزمایش موشکی دید چه واکنش سنگینی(چه در بعد سیاسی ـ شورای امنیت ـ و چه در بعد نظامی ـ اعزام ناوگان ـ) بر ضدش شکل گرفت.

مهم‌تر هم این‌که اروپا هم نه تنها کنارش باقی نماند، بلکه رودروری آخوندها، جلودار بردن رژیم به شورای امنیت شد!

نتيجه سنجش، فراتر از انتظار رژیم!
البته این وضعیت خودش گویای یک چرخش اساسی در شرایط هم هست.

تا یک‌سال و نیم پیش نه تنها اصلاً خبری از این حرفها نبود، بلکه بالاترین مقامات آمریکا و اروپا در پایتخت‌های اروپایی با ظریف و صالحی عکس می‌گرفتند و در پی پیش‌برد برجام و مماشات بودند.

اما از ۴دهه پیش، ایران مقاومتی داشت که در هر شرایطی، هر بالا و پایینی، هر فراز و نشیبی، فقط یک حرف و هدف داشت: سرنگونی!

طبعا هر کس تلاش می‌کند به‌رغم شرایط حاکم، خط خودش را پیش ببرد و اکنون همین پافشاری مقاومت روی این خط، در نهایت تاثیر خودش را گذاشته است. ابتدا سیاست مماشات را با شکست روبه‌رو کرد، بعد هم راه‌حلهای انحرافی در رابطه با رژیم را با بهای سنگین، کنار زد و اکنون به نقطه‌ای رسیده که در جهان، یک اجماع عمومی علیه رژیم در حال شکل‌گیری است.