۱۳۹۷ آذر ۱۹, دوشنبه

جایگاه والای حمایت مالی از یک جنبش آرمان‌گرا




همیاری با سیمای آزادی
وقتی برای آشنایی با جایگاه بذل دارایی و اموال برای پیشبرد مبارزه و آرمان، در قرآن به جستجو پرداختم به‌ حقیقتی شگرف واقف شدم. در فرهنگ قرآن هر جا از جهاد صحبت شده به ۲واژه برمی‌خوریم. «مال و جان»، با اولویت «مال» وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللّه...


به این معنی که در سراسر قرآن جهاد ۲پایه دارد. پایه اول: مال، پایه دوم: جان، إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ....(۱) و عجیب است که هیچ موردی دیده نمی‌شود که اولویت اول به بذل جان داده شود.

قرآن، کتاب واقعیتهای سرسختی است که در طول تاریخ انسان وجود داشته است. واقعیتی که در این آیات نهفته است این است که در یک نبرد آزادیبخش، تنها بذل جان برای پیشبرد آرمان کافی نیست و بذل جان باید بر پایه بذل مال و حمایت مالی و اقتصادی باشد، والا ماندگار نبوده و به پیروزی و نتیجه نهایی نمی‌رسد.

در جنبش پیامبر اسلام که ظهور یک آرمان نو برای جایگزین شدن با نظام ارتجاعی و استثماری حاکم است، از شروع شکل‌گیری جنبش، تأمین پشتوانه مالی امر مهمی بود که برعهده خدیجه کبری، مهمترین حمایت‌کننده محمد(ص) قرار داشت که اولین گرونده به اسلام است و نقش اصلی را در حمایت از پا گرفتن و ماندگاری جنبش به‌عهده داشت.

این حقیقت در تاریخچه جنبش‌ها در تاریخ معاصر نیز به‌خوبی نمایان است. تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جنبش‌هایی در نقاط مختلف جهان شکل گرفتند که اساساً به ابرقدرت شرق تکیه داشتند. طبعاً مسیر این جنبش‌ها منطبق بر سیاست آن ابرقدرت بود و ناگزیر از پیشبرد خط و پذیرش هژمونی آن بود و نمی‌توانست جنبش مستقلی باشد.

فروپاشی شو روی و تک‌قطبی شدن جهان، با پایان عصر آن جنبش‌ها همراه بود. زیرا تکیه‌گاه آن نوع جنبشها فروریخت و زمینه وجودی آنها به نقطه پایانش رسید.

در میهن ما ایران، پس از استقرار استبداد مذهبی، تنها جنبشی که توانست علاوه بر ماندگاری، استقلال خود را نیز حفظ نموده و به‌مثابه یک آلترناتیو مستقل پایدار شود سازمان مجاهدین بود. استقلال مالی که برخاسته از پایگاه اجتماعی نیرومند مجاهدین است، بی‌شک یکی از پایه‌های ماندگاری و استقلال این جنبش است.

مجاهدین از ابتدای بنیانگذاری، منابع مالی تشکیلات خود را بر حمایتهای مردمی بنا کردند و در تمام دورانهای مبارزه، این بخش پایه‌ای را حفاظت کرده و متناسب با نیازهای جنبش ارتقا و گسترش دادند.

در سالهای اول بعد از انقلاب ضدسلطنتی که دوران گسترش بسیار سریع جنبش مجاهدین بود، پشتیبانی مالی یکی از محورهای اصلی فعالیت نیروهای مجاهدین بود. تمامی اقشار هوادار مجاهدین از میلیشیای نوجوان گرفته تا کارگران و کارمندان و معلمین و بازاریان و... تا مادران و خانواده‌ها، بخشی از فعالیت خود را به‌جمع‌آوری کمکهای مالی اختصاص می‌دادند و امکانات خود را ـ اعم از پول، خانه، اتوموبیل و... ـ‌ در حداکثر ممکن در اختیار سازمان قرار می‌دادند. نگارنده که در آن زمان یک میلیشیای نوجوان بودم مانند همه میلیشیاها، با صرفه‌جویی روزانه در اندک پولی که برای مصارف روزانه در اختیار داشتم، بخشی از هزینه زندگی را با اشتیاق زیاد صرف کمک به سازمان می‌کردم. کمی بعد، وقتی ارثیه پدرم میان بازماندگانش از جمله من تقسیم شد، به‌رغم مخالفت اطرافیان، با عجله زیاد تمامی آن ارثیه را فروخته و همه پول آن را به سازمان تقدیم کردم و تا وقتی این کار به‌طور کامل انجام نشد آرام و قرار نداشتم، گویی که امانتی در دستم مانده و باید سریع به‌دست صاحبش برسانم. وقتی فروش ارثیه و انتقال درآمد آن به پایان رسید نفس راحتی کشیدم. این راه و رسم اعضا و هواداران مجاهدین است. هر مجاهدی از روز اول که این آرمان را انتخاب می‌کند چیزی برای خودش ندارد و هر چه دارد متعلق به سازمانش می‌داند تا در راه مبارزه برای رهایی خلق صرف کند.

بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و شروع مقاومت سراسری، فعالیتها برای تأمین مالی سازمان با جدیت بیشتر ادامه یافت، هر چند که در رژیم آخوندها مجازات کمک مالی به مجاهدین بسیار سنگین و شکنجه‌های وحشیانه و حتی اعدام در پی دارد. این سیاست سرکوبگرانه در تمام ۳۷سال گذشته ادامه داشته و گروه پرشماری از خواهران و برادران ما قیمت بذل مال و دارایی خود به‌ مجاهدین را با فدای جانشان پرداخته‌اند. خاطره جانفشانی و رزم مجاهد قهرمان غلامرضا خسروی که به‌خاطر کمک مالی به سیمای آزادی چند سال قبل در شکنجه‌گاه اوین توسط آخوندها بر سر دار رفت و به‌ شهادت رسید هنوز در خاطرمان تازه است. در لیست ۲۰هزار تن از شهدای مردم ایران که توسط سازمان مجاهدین خلق ایران منتشر شده چند صفحه به حامیان مالی شناخته‌شده مجاهدین که به همین «جرم» جان بر سر پیمان نهاده‌اند اختصاص دارد.

در تمام ۳۷سال گذشته بخشی از فعالیت اعضا و هواداران مجاهدین در کشورهای گوناگون به‌طور مستمر تأمین مالی مجاهدین و مقاومت ایران بوده است. این بخشی از پشت صحنه و پایه تمام فعالیتهای مبارزاتی این جنبش است.

وقتی به اینجا می‌رسم صفی از هزاران رزمنده فداکار مالی عضو یا هوادار مقاومت جلو چشمم رژه می‌رود. در این میان نگاهم روی یک نفر خیره می‌ماند. خواهرم شایسته، یک اسطوره، شخصیتی که سالهاست در نظرگاهم نقشی بسیار انگیزاننده پیدا کرده و دائماً من را به تعظیم در مقابل خودش وامی‌دارد. او یک شیرزن مجاهد است که سالهای طولانی عمر خودش را در راه کسب درآمد برای حل تضادهای مالی جنبش صرف کرده است. او در این راه درصد زیادی از سلامتی فیزیکی خودش را فدا کرد. اما هیچ چیز نتوانست خللی در عزم او وارد کند. البته در میان اعضا و هواداران این مقاومت چنین کسانی کم نیستند. بارها مسئولان مقاومت خواستند نوع مسئولیت او را عوض کنند تا جسمش کمی بیاساید و بیماریهایش اندکی درمان شود، ولی نپذیرفت و هیچکس نتوانست مانع ادامه کار پرمشقت او بشود. روحیه پولادین او در مقابل بیماری و درد و رنج تسلیم‌ناپذیر است و حتی شهادت فرزند دلبندش نیز نتوانست خللی در عزمش وارد کند و البته او یک نمونه از هزاران است.

رهبری پاکباز و هوشیار این مقاومت با تکیه بر نیروی لایزال همین فداکاریها موفق شد خط و استراتژی جنبش را که بر اصل استقلال کامل استوار است، به‌ درستی پیش برده و از هفتاد دریای رنج و خون به سلامت عبور دهد. به هر کجای این تاریخچه ۵۳ساله نگاه کنیم استقلال سیاسی این جنبش که از جمله بر پایه استقلال مالی آن بنا شده است بسیار درخشان است.

یکی از صحنه‌های رزم مالی که این روزها ذهن و عین نگارنده را به‌خود مشغول کرده صحنه‌های گلریزان همیاری بیست‌وسوم با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران است. صحنه‌های عجیبی که در جهان امروز کمیاب است.

سیمای آزادی به‌مثابه تلویزیون مقاومت ایران، به هیچ دولت یا قدرتی وابستگی ندارد. این تلویزیون نیز مانند تمامی‌ بخشهای دیگر این مقاومت یک رسانه سراپا مستقل است. این واقعیتی است که در دنیای کنونی شگفت‌انگیز است و کسی آن را باور خواهد کرد که ساعتی به تماشای برنامه همیاری با سیمای آزادی بنشیند تا ببنید که چگونه جمع بزرگ عاشقان آزادی ساعتها پشت خط تلفن منتظر می‌مانند تا بتوانند کمکهای مالی خود را به رسانه خودشان اهدا کنند. شوق آنها برای پرداخت کمکهایشان و عشق و امیدی که به‌ مقاومت ابراز می‌کنند هر بیننده‌ای را منقلب کرده و اشکها را از چشم‌ها جاری می‌کند.

الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللّهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ. {سوره توبه ـ آیه ۲۰}

کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌‏اند نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.



خدیجه الف