قتل عام سی هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷
علی صفوی عضو کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت طی مصاحبهیی با « صدای آزادی» درباره گوشههایی از جنایتهای سازمانیافته در رژیم حاکم بر ایران صحبت کرد. وی درباره قتلعام سی هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷و دلایل آن گفت: درا ین قتلعام کمیسیون سه نفره مرگ قربانی را احضار میکرد و از او یک سؤال ساده میپرسید،آیا شما عضو سازمان مجاهدین خلق ایران هستید؟ اگر آنها میگفتند بله، حلقآویز میشدند.
صدای آزادی در مورد سیامین سالگرد قتلعام هزاران نفر در ایران در سال ۱۹۸۸از علی صفوی خواست تا دلایل این قتلعام را تشریح کند.
علی صفوی ، ضمن تشکر از اجرای این برنامه که افشا کننده جنایتهای وحشتناک رژیم ایران علیه بشریت است پاسخ داد:
۳۰هزار نفر قتلعام شدند. اگر بهخاطر داشته باشید در سال ۱۹۸۸بعد از یک جنگ نابود کننده و بیرحمانه میان ایران و عراق وجود داشت. در آنزمان رهبر عالی وقت ایران، خمینی بود که برای ۶سال به این جنگ ادامه داد، آنهم بعد از اینکه عراق از مرزهای ایران به مرزهای بینالمللی عقبنشینی کرده بود و گفت که آماده یک راهحل مسالمتآمیز است ولی خمینی آنرا نپذیرفت و علاوه بر آن چندین قطعنامه شورای امنیت از جمله قطعنامه ۵۹۸که خواستار آتشبس بود را رد کرد.
علی صفوی در تشریح یکی از دلایل این قتلعام به قدرت طلبیهای رژیم خمینی اشاره کرد و گفت: خمینی برای تحکیم قدرت به جنگ نیاز داشت و با شعار آزادی قدس از طریق کربلا به جنگ ادامه داد.
او افزود، در سال ۱۹۸۸رژیم خمینی در موقعیتی نبود که بتواند به جنگ ادامه دهد در نتیجه خمینی برخلاف مواضع پیشین خود که گفته بود تا آخرین خانهای که در ایران سالم است جنگ را ادامه خواهد داد، تصمیم گرفت که آتشبس را بپذیرد و با زبان خود گفت جامزهر آتشبس را سرکشیده است. لذا این موضوع واکنشهایی را درپی داشت زیرا یک میلیون ایرانی جان خود را در این جنگ از دست داده بودند و بسیاری افراد جوان و دانشآموزان برای پاکسازی میادین مین مورد استفاده قرار گرفته بودند.
خمینی حدود ۴۵۰۰۰دانشآموز را به جبهههای جنگ برای پاکسازی میادین مین، بعنوان مینروب فرستاد که هیچگاه بازنگشتند. ۳۰۰۰شهر و روستای ایران نابود شدند و توسط رژیم ایران یک تریلیون دلار خسارت اقتصادی تحمیل شد فقط بهخاطر آن که خمینی میخواست این جنگ ادامه پیدا کند تا او در قدرت بماند.
برای همین برای مقابله با واکنشهای مردم ایران در مورد دلایل این جنگ، خمینی و وزارت اطلاعات و قوه قضاییه آن تصمیم گرفتند تمامی زندانیان سیاسی را از بین ببرند و مهمترین نکتهای که باید بهخاطر داشت این بود که اکثریت این زندانیان حدود ۹۵درصد آنان به اپوزیسیون اصلی ایران یعنی مجاهدین خلق ایران تعلق داشتند که در آمریکا بهنام ام. ای.کی شناخته میشود.
آنها کسانی بودند که حکم داشتند ولی هیچکدام حکم اعدام نگرفته بودند. بعضی از آنها در حال گذراندن دوره زندان خود بودند که البته در دادگاههای سرپایی و بدون حضور هیچ وکیلی محکوم شده بودند بدون اینکه پروسه قانونی را طی کرده باشند. برخی حتی دوران محکومیتشان تمام شده بود ولی خمینی یک فتوا یا یک فرمان مذهبی صادر کرد و گفت هر کسی که در موضع حمایت خود از سازمان مجاهدین خلق ایستاده باشد باید اعدام شود و گفت هر چه سریعتر این کار انجام شود و هیچ نرمشی در کار نباشد.
لذا آنچه اتفاق افتاد این بود آنها یک کمیسیون بهاصطلاح عفو تشکیل دادند که در واقع کمیسیون مرگ بود. این کمیسیون که متشکل از یک نماینده از قوه قضاییه، یک نماینده از طرف زندان و دفتر دادستانی و یک نماینده از طرف وزارت اطلاعات بود قربانی را احضار میکرد و از او یک سؤال ساده میپرسید،آیا شما عضو سازمان مجاهدین خلق ایران هستید؟ اگر آنها میگفتند بله، حلقآویز میشدند.
۳۰هزار زندانی از زندانهای ایران در عرض چند ماه اعدام شدند و البته این داستان مخفی باقی ماند و تعداد معدودی در مورد آن اطلاع داشتند.
آیتالله حسین علی منتظری جانشین تعیین شده خمینی، که چند سال پیش درگذشت به این کشتارها اعتراض کرد و به خمینی نوشت« مردم به این کشتارها بهعنوان بزرگترین جنایاتی که تحت حکومت جمهوری اسلامی انجام شده نگاه میکنند و خمینی را بهعنوان فردی جنایتکار و وحشی خواهند دید ». به همین دلیل خمینی او را از موضع جانشین تعیین شده برکنار کرد.
چندین سال پیش یک نوار صوتی از ملاقاتی که منتطری با اعضای این کمیسیون مرگ داشت توسط پسر او منتشر شد. عدهیی آنرا به جعبه سیاه هواپیماهای سقوط کرده تشبیه کردند. اعضای این کمیسیون مرگ در مورد اینکه چگونه تمامی این افراد را اعدام کرده بودند صحبت میکردند و از منتظری برای اعدام ۲۰۰نفر دیگر اجازه میخواستند که البته او به آنها اجازه این کار را نداد و گفت شما نوجوانان ۱۵ساله و زنان باردار را اعدام کردهاید. هیچکدام آنها مستحق مرگ نبودهاند و تاریخ در این موضوع از شما به بدی قضاوت خواهد کرد.
علی صفوی در ارتباط با اقدامات مقاومت ایران در این رابطه ادامه می دهد: روشن است که چندین سال پیش یک کارزار مهم توسط خانم مریم رجوی رهبر اپوزیسیون ایران شروع شد که نام آن « عدالت برای قربانیان» بود و تلاشهای بسیاری در این باره انجام شد.
سال گذشته دفتر ما در واشنگتن کتابی تحت عنوان «ایران یا حکومت قاتلان» منتشر کرد که مقالات بسیاری در این باره در آن نوشته شده است. ما با نماینده ویژه ملل متحد برای حقوقبشر در ایران صحبت کردیم و از او خواستهایم که این موضوع را در سازمان ملل مطرح کند. آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل نیز در این باره صحبت کرد.
این یکی از داستانهای ناگفته بعد از جنگ جهانی دوم و احتمالاً بزرگترین جنایت علیه بشریت باشد که بعد از جنگ جهانی دوم رژیمی مرتکب آن شده باشد.
البته مسببین این جنایت بدون مجازات ماندهاند. هیچکس نمیداند این زندانیان کجا دفن شدهاند و بسیاری گورهای جمعی وجود دارد که خانوادهها میگویند متعلق به عزیزانشان است. هر چند که سازمان مجاهدین خلق ایران نیروی ویژهیی را برای دستیابی به خانوادهها تشکیل داده و قرار است طی ماههای آینده کتابی با ۵۰۰۰نام و عکسهای آنها منتشر شود، ولی تعداد آنها ۶برابر رقمی است که عفو بینالملل اعلام کرده است.
علی صفوی در قسمت دیگری از مصاحبهاش با «صدای آزادی» بهعلت مسکوت گذاشته شدن این جنایتها توسط جامعه جهانی اشاره کرد و گفت:
جای تأسف است که بهخصوص کشورهای اروپایی و پیش از آنها دولت کلینتون و اوباما در تلاش برای تعامل با رژیم ایران دست به مماشات زده به این رژیم امتیاز دادند و چشمان خود را به این جنایتها بستند، در نتیجه آخوندها فکر کردند میتوانند این افراد را با داشتن مصونیت اعدام کنند.