سخنرانی ایرنه ویکتوریا ماسیمینو و آناند گروور
آناند گروور گزارشگر ویژهٔ ملل متحد برای حق درمان (۲۰۱۴)
من که از مدافعان قوی حقوق زنان در هند هستم، خوشحالم که رهبری این جنبش در دستان یک زن بسیار توانا خانم مریم رجوی است و من مطمئن هستم که در آینده زنان جوانی خواهند بود که رهبری این جنبش را ادامه خواهند داد.
برای من این عالیترین لحظات است که انسانهایی با اعتقاد والای بشری هستند که بهامری بسیار ساده اعتقاد دارند من با شما موافق نیستم و آمادهٔ مرگ هستم. این سرنوشتی شگفتانگیز از تلاش انسان است که بتواند آنرا انجام بدهد.
اگر تاریخ را بخوانید از ژاکوبن در فرانسه تا انقلاب روسیه افراد بزرگ در همین لحظه سقوط کردهاند. اما این ۳۰هزار نفر ثابتقدم میمانند و بهآنها گفته شد شما با ما هستید یا با مجاهدین اگر با مجاهدین بمانی، کشته میشوی و آنها بهایمان و اعتقاد خود وفادار ماندند.
ناکامی جامعهٔ بینالمللی حقوقبشر در اقدام تأثیر مخربی بر بازماندگان و خانوادهها و همچنین بر وضعیت عمومی حقوقبشر در ایران داشته است و رژیم ایران را جری کرده تا بهپنهان نگهداشتن سرنوشت قربانیان و حفظ استراتژی انحراف و انکار ادامه دهد که تا بهامروز ادامه دارد.
ایران آزاد زودتر از چیزی که فکرش را بکنید محقق خواهد شد در طول زندگی شما اتفاق رخ خواهد داد. باید بهآن باور داشته باشید چون مبارزه شما عادلانه است.
ایرنه ویکتوریا ماسیمینو مدیر قانونی بنیاد لمکین برای مقابله با نسلکشی از آرژانتین
اقدامات وحشیانهیی که امروز در ایران جریان دارد، شباهتهایی با کشتار۱۳۶۷ دارد که با دستور خمینی
مبنی بر اعدام ۳۰هزار نفر از زندانیان سیاسی در زندانهای ایران آغاز شد
خانم مریم رجوی عزیز! چه افتخاری برای زنان جهان است که شما را در این مقام رهبری، یک زن قوی، باهوش و با شخصیت میبینند برای شما بهترینها را آرزو میکنم و میدانم که موفق خواهید شد.
متشکرم. من با دیدن ویدیوهای قربانیان و بازماندگان قتلعام۱۳۶۷ سرشار از خضوع هستم. این مسئولیت بزرگی برای من است که در این لحظه صحبت کنم، بنابراین از همهٔ شما برای این فرصت تشکر میکنم.
عصر همگی شما بهخیر، مهمانان محترم، همکاران، اعضای پنل، دوستان، که اکنون برای چند ساعتی که با هم گذراندیم، میتوانم آنها را دوست صدا کنم. مریم عزیز، خانم مریم رجوی، چه افتخاری برای زنان جهان است که شما را در این مقام رهبری، یک زن قوی، باهوش، با شخصیت میبینند، پس از شما متشکرم. برای شما بهترینها را آرزو میکنم و میدانم که موفق خواهید شد.
از همهٔ برگزار کنندگان بسیار سپاسگزارم بهخاطر این اجلاس بینالمللی. بهخصوص تشکر میکنم از سازمان غیردولتی عدالت برای قربانیان قتلعام۱۳۶۷ که امروز بهمن این افتخار را داد که در اینجا حضور داشته باشم و فرصت سخنرانی داشته باشم. من همچنین میخواهم همبستگی و تسلیت خود را اعلام کنم بهقربانیان و بستگان قربانیان رژیمهای گذشته و کنونی در ایران. من همچنین میخواهم عمیقترین تحسین خودم را بهمردان و زنان، شجاعت و قدرت آنها ابرازکنم که علناً با رژیم استبدادی در ایران مخالفت میکنند و همچنان بهمخالفت خود ادامه میدهند و خواهان آینده بهتر، آزادی و صلح در ایران هستند.
اقدامات وحشیانهیی که امروز جریان دارد، شباهتهایی با کشتار۱۳۶۷ دارد که با دستور خمینی در ژوئیهٔ همان سال مبنی بر اعدام حدود ۳۰۰۰۰نفر از زندانیان سیاسی در زندانهای ایران آغاز شد. قتلعام۱۳۶۷ توسط رئیسجمهور فعلی ایران، ابراهیم رئیسی انجام شد که یکی از ۴عضو هیأت مرگ تهران در آن زمان بود. فقدان حسابرسی از مباشران جرم قتلعام۱۳۶۷ و عدم رعایت عدالت و شناسایی قربانیان، مستقیماًبا ارتکاب جنایات نهادینه شده در این روزها مرتبط است. مصونیت از مجازات بهخودی خود یک جرم است. چند سال قبل از آن، بین سالهای ۱۹۷۶ و ۱۹۸۳، همانطور که همکار و هموطنم قبلاً گفته است، در کشور خودم آرژانتین، دیکتاتوری نظامی از خونینترین نوع، در شش دیکتاتوری در طول قرن بیستم در آرژانتین ظهور پیدا کرد.
ارتباط بین جنایات ارتکابیافته توسط حکومتهای نظامی در آن سالها و قتلعام۱۳۶۷ در ایران متأسفانه ویژگیهای مشترکی دارد. در هر دو مورد، قوانینی برای مشروعیتبخشیدن بهخشونت نهادینه شده تصویب شد. در آرژانتین، حکومت نظامی رسماً خواستار یک روند سازماندهی مجدد ملی شد. در ایران فتوا برای اعداممخالفان زندانی صادر شد. در هر دو مورد، تعداد قربانیان رژیمهای استبدادی بهحدود ۳۰۰۰۰نفر افزایش یافت و در هر دو مورد، ناپدیدسازی اجباری بهیک قساوت گسترده تبدیل شد.
وقتی امروز بهنمایشگاهی رفتم که شما بهزیبایی برپا کرده بودید، بهتصاویر و عکسها نگاه کردم و نوشتههای مختلف زیر عکسها را خواندم و فکر کردم که رخدادها شبیه بههم هستند. در ایران کودکان ۱۴، ۱۶، ۱۸ساله توسط رژیم اعدام شدند. بیشترین قربانیان دیکتاتوری آرژانتین در سنین ۱۸ تا ۳۵سال بودهاند، اما بسیاری از آنها جوانتر از آن بودهاند. آنها ۱۶ساله هم بودند، مثلاً دانشآموزان دبیرستان که خواهان بلیط ارزانتر اتوبوس برای رفتن بهمدرسه بودند. جنایت ناپدیدسازی اجباری نهتنها در آرژانتین، بلکه در بسیاری از حکومتهای دیکتاتوری آمریکای جنوبی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بهیک امر رایج تبدیل شد. علاوه بر این، سازمانهای اطلاعاتی دیکتاتوریهای نظامی شیلی، آرژانتین، اروگوئه، بولیوی، پاراگوئه و برزیل که متأسفانه طرح کوندور شناختهشده در سراسر جهان را تشکیل دادند، باعث افزایش جنایت ناپدیدسازی اجباری شدند. طرح کندور بهیک انجمن غیرقانونی تبدیل شد که تلاشها را برای ناپدید شدن مخالفان سیاسی هماهنگ میکرد.
خوشبختانه، دادگاههای آرژانتین حکم دادهاند و امروز نیز حکم میدهند که جنایات سیاسی ارتکابی در آرژانتین جنایت علیه بشریت و همچنین نسلکشی است، زیرا بخش عمدهیی از گروه ملی آرژانتین در این مدت نابود شد. شباهتهای ایران و آرژانتین ادامه دارد و امیدوارم روزی بتوانیم عدالت را برای همهٔ شما محقق کنیم.
از منظر حقوقی، جرم ناپدیدسازی اجباری ویژگی منحصر بهفردی دارد که در بسیاری از جرایم غیرمعمول است. این یک جنایت مستمر است تا زمانی که ناپدیدسازی وجود دارد، اثراتی را ایجاد میکند. جنایت دائمی یا مستمر از یک اقدام طولانی غیرقانونی و بدون وقفه در زمان تشکیل میشود. در ایران این جنایت از سال۱۳۶۷ شروع شد و هنوز تمام نشده است. علاوه بر این، جرم ناپدیدسازی اجباری، مانند سایر جرایم نقض حقوقبشر، با اقدام خاصی تعریف نمیشود، بلکه بهعنوان عدم وجود مستمر اسناد و اجساد، مرده یا زنده، مربوط بهقربانیان تعریف میشود.
بهمدت ۳۵سال، خانوادهها و دوستان ایرانیهای ناپدیدشده در حسرت یافتن اجساد عزیزان خود هستند؛ برای اسناد و اطلاعاتی که بهآنها امکان میدهد دقیقاً بدانند چه بر سرشان آمده و کجا هستند. آسیب روانی ناشی از وجود دائمی یک جسد یافتنشده بسیار زیاد است. ما باید این چرخه را متوقف کنیم، آنهم با حمایت از هر فرآیند قضایی پاسخگویی.
علاوه بر این، حسابرسی همچنین مرتکبین جرم را شناسایی میکند که بهتخریب چارچوبهای قدرت جنایی کمک میکنند.
جامعهٔ بینالمللی بهعنوان یک کلیت و کشورهایی که اصول و ارزشهای اساسی آنرا پذیرفتهاند، مانند کشور من آرژانتین که سابقهٔ غنی از حسابرسی در قبال جنایات وحشیانه دارد، همانطور که اشاره کردم، موظف به حمایت، تشویق و تسهیل هر اقدامی از نوع فرآیند عدالت برای قربانیان قتلعام ۱۳۶۷ در ایران هستند. در فقدان عدالت، تهدید صلح و امنیت پنهان میماند، مصونیت از مجازات حاکم میشود و خطر نقض جدید حقوقبشر و ارتکاب جنایات وحشیانه بالا میگیرد. گزارشها و اظهارات سازمانهای بینالمللی و کشورها ناکافی است و میزهای بوروکراتها را پر میکند. پاسخگویی واقعی قضایی تنها راه کمک بهساختن ایرانی آزاد، صلحآمیز و دموکراتیک است.
مایلم این سخنرانی را با این آرزو پایان بدهم که همهٔ شما بتوانید بهایران صلحآمیز و آزاد برگردید و ایرانیان در ایران بتوانند در صلح زندگی کنند. امیدوارم بتوانم شما را در این سفر همراهی کنم. متشکرم.