۱۴۰۱ آذر ۱۰, پنجشنبه

دیکتاتورها از فوتبال چه می‌خواهند؟


             دیکتاتور ها از فوتبال چه می_خواهند؟

در دنیای معاصر کمتر کسی مانند بنیتو موسولینی، پیشوای فاشیست‌های ایتالیا، اهمیت فوتبال را درک کرده بود. پس از جنگ جهانی اول، اوضاع ایتالیا به‌قدری خراب و نابسامان بود که به‌ هر جایش نگاه می‌کردی جز درد و زخم و رنج چیزی نمی‌دیدی. موسولینی از مسابقات فوتبال انتظار داشت که برای حکومت سرکوبگرانه‌اش پشتیبانی روحی و توده‌ای گسترده‌‌ای کسب کند. امروزه باورش مشکل است که وی چه اقدامات مهمی برای راه‌اندازی لیگ فوتبال، برگزاری المپیک و برپایی جام جهانی فوتبال(۱۹۳۴) انجام داده بود. او تصور می‌کرد وقتی مردم سرگرم فوتبال شوند دیگر به شیوه حکومت‌داری و اهداف پیشوا توجه زیادی نمی‌کنند. به‌ویژه این‌که بتوان در عرصه ورزش به پیروزی‌هایی رسید و پرچم حکومت فاشیست‌ها را به‌اهتزاز درآورد و وطن‌پرستی را تبلیغ کرد و برای خود اعتبار خرید. اهدافی که هر دیکتاتوری برای به دست آوردنش چه پول‌ها و نقشه‌هایی که به‌کار نمی‌اندازد... بعدها آشکار شد که موسولینی داور بازی نهایی در جام جهانی فوتبال ۱۹۳۴ در ایتالیا را شب قبل از بازی به مهمانی خصوصی دعوت کرده بود!

اما موسولینی با دیدن موفقیت‌های سیاسی از قبال پیروزی در فینال جام جهانی ۱۹۳۴ در فکر کسب جام بعدی بود! ۴سال بعد(۱۹۳۸) بازی‌ها در فرانسه انجام می‌شد و موسولینی برای آن برنامه و طرح‌های متعددی اجرا کرد. باز هم باورش مشکل است که در این راه از چه ترفندهایی بهره جست تا این‌که در آن دوره(۱۹۳۸) هم جام قهرمانی را به وطن عزیز! برگرداند! امروزه همه مردم می‌توانند حدس بزنند این موفقیت ورزشی برای یکی از بی‌رحم‌ترین دیکتاتورهای معاصر جهان چه دست‌آوردهای باشکوهی به‌همراه داشت! او دستور داده بود رنگ پیراهن باز‌یکنان سیاه باشد که رنگ مورد نظر فاشیست‌ها بود و اجرای مراسم پیش از بازی‌ها هم خود داستان‌های دیگری داشت(گرگ لی: موسولینی و فوتبال در ایتالیا).

المپیک ۱۹۳۶ در آلمان هیتلری

پس از موفقیت موسولینی در جام جهانی فوتبال و مشاهده نتایجی که فاشیست‌ها از راه‌اندازی ورزش مورد علاقه مردم گرفتند، هیتلر و حزب نازی آلمان هم برای برپایی المپیک‌ ۱۹۳۶ برلین به هر ابزار و روشی برای کسب حمایت‌های توده‌ای متوسل شدند تا نشان‌دهند حکومت نازی‌ها چقدر شیفته برقراری یک محیط آرام و امن برای رشد استعدادهای جوانان وطن است!. . اما برای نخستین بار در تاریخ بازی‌های المپیک، موضوع تحریم این بازی‌ها به‌خاطر زیر پا گذاشته شدن حقوق ابتدایی بشر و تبلیغ نژادپرستی و جنگ‌طلبی به‌ شکل گسترده‌ای مطرح شد. اما افسوس که در عمل تحقق نیافت. چه بسا با تحریم این بازی‌ها که در واقع بازی هیتلر با جامعه جهانی بود، وی دچار شک و تردید نسبت به‌ راه‌اندازی جنگ مهیبی می‌شد که میلیون‌ها انسان در آن قربانی شدند.

نازی‌های هیتلری از المپیک به سود اهداف تبلیغاتی استفاده کردند. تبلیغات سرسام‌آور آن هم به‌دست بهترین هنرمندان آن زمان صورت گرفت. فیلم‌ساز آلمانی، لنی رایفنشتال Leni Riefenstahl، فیلم بسیار مهیجی در این‌باره ساخت که شهرت جهانی یافت. یک آلمان متحد را به نمایش گذاشتند اما سیاست‌های ضدانسانی و جنگ‌طلبی‌های خود را در سایه قرار دادند. در عمل ورزشکاران یهودی و دیگر گروه‌های اجتماعی نامطلوب از داشتن امکانات لازم برای مسابقه محروم شدند... آلمان در یازدهمین بازی‌های المپیک پیروز شد. ورزشکاران آلمانی اکثر مدال‌ها را به‌چنگ آوردند و بازدیدکنندگان، مهمان‌نوازی و نظم و سازماندهی آلمان‌ها را ستودند؛ اما پس از پایان بازی‌ها، هیتلر مقدمات یک جنگ مهیب و گسترده را فراهم ساخت(دایره‌المعارف هولوکاست).

دیکتاتورهای آمریکای لاتین و بهره‌برداری از فوتبال

فوتبال برای مردم کشورهای آمریکای لاتین بخشی از زندگی اجتماعی است. فوتبال برای آنها معنای خاصی دارد. با این وجود همین بازی فرح‌بخش و جذاب، ابزار دیکتاتورهای آن منطقه شد تا اهداف سرکوبگرانه و مشی ضدبشری خود را بپوشانند و در سایه هیجانات فوتبال، قدرت باندهای تبهکار در سیاست را گسترش دهند. تاریخ نیم قرن پیشین کشورهای این منطقه مملو از ارتکاب انواع خشونت‌ها، سرکوب‌ها، شکنجه، اعدام، ناپدیدسازی و زندان و آوارگی صدها مبارز و روشنفکری بود که زیر چنگال دیکتاتورها، زندگی را از دست دادند. این همه اما با پوشش راه‌اندازی مسابقات فوتبال داخلی و جهانی باعث پنهان شدن بخش مهمی از فجایعی شد که بعدها گوشه‌ای از آن آشکار گردید.

دیکتاتوری آرژانتین و سوءاستفاده از فوتبال

شاید تنها یک نمونه از بهره‌برداری از بازی فوتبال به‌نفع سیاست‌های ضدمردمی و افزایش قدرت یک دیکتاتور خون‌ریز کافی باشد تا بدانیم سایر هم‌قطاران این مستبدین چگونه از روی دست همدیگر، بازی قدرت حکومتی را پیش می‌بردند.

سال ۱۹۷۸، ژنرال ویدلا، یکی از دیکتاتورهای آمریکای جنوبی، جنجالی‌ترین جام جهانی تاریخ، را افتتاح کرد.

استادیوم مونومنتال بوئنوس آیرس، تنها دو کیلومتر با «مدرسه عالی علوم دریایی» فاصله داشت که محل شکنجه و سلاخی کردن مبارزان و مخالفان دیکتاتور بود.

تحریم گسترده جام جهانی فوتبال از سوی روشنفکران جهان

سیاست‌های ضدمردمی دیکتاتورهای منطقه جای برای مماشات و چشم بستن نیروهای آگاه و وجدان‌های بشری باقی نگذاشت. ژان پل سارتر و سیمون سینیوره تلاش کردند تا به هر قیمتی از حضور تیم ملی فرانسه در این بازی‌ها جلوگیری به‌عمل آورند. در جریان سازماندهی تحریم سراسری جام جهانی، گرافیست‌های فرانسوی پوسترهای متعددی طراحی کردند. در یکی از اصلی‌ترین آنها می‌خوانیم «نمی‌توان بین دو کمپ شکنجه کشتار شهروندان، فوتبال بازی


                                                             تحریم فوتبال

این جام جهانی را تیم «البی‌سلسته»های آرژانتین( لقب تیم ملی فوتبال آرژانتین) با نتیجه ۳ بر ۱ در برابر هلند به دست آورد اما به جز قهرمانی یک تیم ملی، این حکومت نظامیان بود که فاتح بزرگ لقب گرفت. با این حال یک شرمساری جهانی نیز نصیب این دیکتاتورها کرد. نمونه دیگرش برزیل بود... و بقیه دیکتاتورهای امریکای جنوبی که هرکدام از فوتبال برای تحکیم قدرت خود سوءاستفاده کردند...

 دیکتاتورهای قرن ۲۱ و عطش کسب مشروعیت برای حکومت‌های ضدمردمی

امروز و در اثنای بازی‌های جام جهانی فوتبال در قطر شاهدیم که دیکتاتوری آخوندی چقدر برای بالاکشیدن پرچم فاشیسم مذهبی در انظار جهانی، دست و پا می‌زند و به هر ترفند و فریب و اقدامات جنایتکارانه مبادرت می‌کند.

عمر دیکتاتورها کوتاه است اما نقش و اثری که برای بهره برداری از علائق و خواسته‌های مردم و گروه‌های اجتماعی متنوع، در اذهان جامعه بشری می گذارند گویای درماندگی های تاریخی و تهی بودن دستشان از ارزش‌هایی است که از قضا در آرمان‌های المپیک و جام‌های جهانی ورزشی بیان همگانی می‌یابد.

دیکتاتور ولایت فقیه با صرف میلیون‌ها دلار در جام جهانی با فریبکاری تلاش کرد از مسابقه با آمریکا ریسمانی برای نجات نظامش بسازد تا در این میدان ضمن انحراف افکار عمومی، نیروهای وارفته‌اش را زنده کند. اما نتیجه مسابقه آرزوهایش را بر باد داد.

جشن و شادمانی گسترده، سراسری و پرمعنای مردم ایران در نیمه‌‌شب بعد از باخت خامنه‌ای در جام جهانی چشم جهان را خیره کرد.

هم‌وطنی از تهران گفت: «امروز ۸آذر تهرانسر با اینکه ساعت یک شب است اینقدر این جمهوری اسلامی مردم را عاصی کرده که برای اولین بار مردم فوتبال‌دوست ایران خوشحالی می‌کنند از باخت ایران. واقعا عجیب است واقعا جو شهر عجیب است! انگار نه انگار ساعت یک شب است فوق‌العاده است، فوق‌العاده است»!