۱۴۰۱ دی ۵, دوشنبه

سودای نافرجام نظام و استمرار قیام


                                  سخن روز

این روزها، ایادی رژیم در منبرها و تریبونهای حکومتی از نمایشهای جمعه تا مجلس ارتجاع و تا سایتها و روزنامه‌ها، پی‌درپی به‌نیروهای درمانده و روحیه باختهٔ خود پایان کار قیام را وعده می‌دهند.

گماشتهٔ خامنه‌ای در نمایش جمعهٔ این هفتهٔ تهران از «عبور فاتحانه از گردنهٔ سخت یک فتنهٔ خطرناک» داد سخن می‌دهد (آخوند حاج علی‌اکبری ـ ۲دی).

روزنامهٔ رسمی ایران، ارگان دولت رئیسی جلاد (۳دی) هم می‌نویسد: «فضای آشوب‌ها در کشور رو به‌خاموشی گراییده» و در مقالهٔ دیگری «به‌پایان رسیدن مرحله آشوب» را وعده می‌دهد.

روزنامهٔ وطن‌امروز (اول دی) متعلق به‌یکی از باندهای فاشیستی بیت ولایت نیز می‌نویسد: «پاییز تلخ۱۴۰۱ در شرایطی به‌نقطه پایانی خود رسید که... نشان چندانی از موفقیت ضد انقلاب را نمی‌توان مشاهده کرد».

روزنامهٔ جوان (۴دی) (ارگان سپاه پاسداران) نیز «شکست فتنه» را به‌پاسداران و بسیجی‌های روحیه باخته وعده می‌دهد.

اما وقتی حباب این تبلیغات میان‌تهی حکومتی در برخورد با واقعیت می‌ترکد، چاره‌یی جز پناه بردن به‌توجیهات مسخره برای مهره‌ها و رسانه‌های دروغ‌پرداز رژیم باقی نمی‌ماند.

از جمله هنگامی که روز جمعه ۲دی، زنان آگاه و دلاور بلوچ با پیشتازی و دلیری در تظاهرات مردم زاهدان در خیابان‌ها به‌حرکت درآمدند و خروش شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای» و «برادر شهیدم خونتو پس می‌گیرم» سر دادند، روزنامهٔ ارگان دولت رئیسی جلاد (۳دی) چاره‌یی جز بافتن اراجیف سخیف و خنده‌داری از این قبیل نداشت که «... جمع محدودی از زنان شعارهای ساختارشکنانه سر دادند. . این معترضان اجاره‌ای با هدف ارائه یک چهره زنانه از این جریانها در دوره‌های زمانی خاص وارد این شهر می‌شوند».

سر آخوندها و سودای نا فرجام آنها برای توقف قیام در همین روز جمعه و شنبه (دوم و سوم دیماه) در نقاط مختلف تهران و دست کم در ۸شهر کشور نیز بارها به سنگ واقعیت استمرار قیام خورده است:

روز دوم دی، در قهدریجان و بابل، شورشگران دلیر پایگاه بسیج را به آتش کشیدند.

در مشهد، تبریز و سنندج جوانان شورشی ضمن سر دادن شعارهای مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، جاده را با افروختن آتش بستند.

در شیراز مردم شعار «مرگ بر خامنه‌ای، لعنت بر خمینی و «توپ، تانک فشفشه آخوند باید گم بشه» سردادند.

در روز سوم دیماه نیز، در ۸شهر مشهد و اصفهان و سنندج و بندرعباس، گلشهر، فردیس، گوهردشت کرج و تهران مردم با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «مرگ بر خامنه‌ای» در خیابان‌ها دست به تظاهرات زدند. این تظاهرات ۵منطقه تهران از جمله چیتگر، بولوار فردوس، جنت‌آباد و مترو تئاتر شهر را فراگرفت.

در مترو تئاتر شهر مأموران رژیم به سمت مردمی که شعار «مرگ بر دیکتاتور» می‌دادند گاز اشک‌آور شلیک کردند.

در هفت‌حوض نارمک، زنان دلیر جلودار تظاهرات بودند و شعار می‌دادند: «خامنه‌ای ضحاک، می‌کشیمت زیر خاک «و در برخی نقاط هم‌چون میدان انقلاب مردم با نیروهای سرکوبگر درگیر شدند.

در اهواز، شورشگران حوزهٔ جهل و جنایت آخوندی را به آتش کشیدند.

درساوه، جوانان شورشگر پایگاه بسیج ضدمردمی را به‌آتش کشیدند

در تبریز جوانان شورشگر مجسمه و بنر قاسم سلیمانی جلاد را تخریب کردند.

در میدان نبوت سنندج و کریم آباد سقز جوانان با روشن کردن آتش در خیابان، راهبندان ایجاد کردند و شعارهای ضدحکومتی سر دادند

برگزاری مراسم بزرگداشت شهیدان در چهلم آنها نیز عاملی بود که در شهرهای مختلف کشور از جمله در بوکان شعله‌های قیام و انقلاب بالا بگیرد.

در شیراز، بوکان و دیواندره، مراسم چهلم شهیدان، به‌رغم تدابیر شدید امنیتی برگزار شد و مردم علیه رژیم و ولی‌فقیه ارتجاع شعار دادند.

به‌این ترتیب سودای خام نظام مبنی بر پایان کار قیام، پوچ از کار در می‌آید و آشکار می‌شود که مصرف این قبیل دعاوی قبل از هر چیز برای روحیه‌دان به نیروهای زهوار در رفته نظام است. این جاست که رسانه‌ها و سرکردگان نظام هم ناگزیر می‌شوند به یکدیگر هشدار بدهند.

روزنامهٔ حکومتی فرهیختگان (۳دی) تداوم قیام را به‌کارگزاران حکومت گوشزد می‌کند: «این حوادث زنجیروار است و چند بعدی و چندوجهی و چندعلتی و هرازگاهی یک وجهش نمایان می‌شود و بروز پیدا می‌کند».

و روزنامهٔ حکومتی جمهوری (۳دی) نیز هشدار می‌دهد: «مسئولان نظام نباید به‌آرامش نسبی کنونی دل خوش کنند و دچار این اشتباه شوند که همه چیز تحت کنترل است، تب جامعه پایین آمده و امور بر وفق مراد به‌پیش می‌رود. به‌بعضی رجزخوانی‌ها که این روزها جریان دارد، اعتنا نکنید و گزارشهای مثبت را نشانه پایان ماجرا ندانید. این تصور را هم کنار بگذارید که با اعدامها و چوب و فلک کردنها مشکل حل می‌شود و غائله می‌خوابد».