سخن روز
کر وحشت در رژیم پس از سلسلهای از حمایتهای پارلمانی در اروپا و آمریکا از قیام سراسری و خانم مریم رجوی که بهخصوص پس از کنفرانس واشنگتن و راهپیمایی باشکوه هموطنان، بلافاصله پس از کنفرانس، بالاتر گرفت، همچنان ادامه دارد. پیداست که مهرهها و رسانههای رژیم موظف شدهاند که یکی پس از دیگری در صحنه ظاهر شوند و به زوزه کشیدن و عقدهگشایی علیه مجاهدین بپردازند.
پس از گزارشهای پرسوزوگداز رسانههای حکومتی و شبکههای تلویزیونی رژیم، پاسدار حاجیزاده، سرکردهٔ آدمکش هوا ـ فضای سپاه و قاتل مسافران هواپیمای اوکراینی، گفت: «پمپئو که دستش به خون حاج قاسم آلوده است در مراسمی مریم رجوی را بهعنوان رئیسجمهور ایران معرفی میکند»(خبرگزاری مهر آخوندی ۲۹آذر).
پاسدار قاآنی، سرکردهٔ نیروی تروریستی قدس و جانشین قاسم سلیمانی ملعون، جنون گاوی ولیفقیه علیه مجاهدین و مقاومت ایران را با فحاشی و بیرون ریختن درونمایهٔ کثیف پاسداری خود بهنمایش گذاشت(تلویزیون رژیم ۲۹آذر).
معاون رئیسی در امور زنان هم مانند ولیفقیهش علت این وضعیت را کمکاری در تبلیغات عنوان کرد و گفت: «متأسفانه خیلی از نیروهای انتظامی ما که کشته شدهاند، صدای اینها را نتوانستیم برسانیم و کار دنیا ببینید بهکجا رسیده که امثال آن خانمی را که دستش آلوده است به خون ۱۷هزار، بیایند بهعنوان رئیسجمهور مطرح کنند»(تلویزیون رژیم ۲۹آذر).
سرانجام نوبت به مشرق نیوز(۳۰آذر) وابسته به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران رسید که طی تحلیلی مفصل، کدها و عبارات شماری از شخصیتهای سیاسی آمریکا از مایک پمپئو، وزیر خارجهٔ قبلی، تا مایک پنس، معاون رئیسجمهور قبلی آمریکا، تا جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی کاخسفید، تا رابرت منندز، رئیس کمیتهٴ خارجی سنای آمریکا، تا ژنرال جیمز جونز، مشاور امنیت ملی اوباما، تا سناتور جو لیبرمن را نقل کرده که فصلمشترک همهٔ آنها، حمایت از مقاومت ایران است.
غیظ و وحشت جنونآمیز خلیفهٔ ارتجاع از کنفرانس واشنگتن و حمایت دوحزبی و سخنرانیهای ۲وزیر پیشین از کابینههای اوباما و ترامپ در حمایت از قیام و مقاومت سازمانیافته مردم ایران البته قابل فهم است اما عبارت دیگری از تحلیل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، وجه عمیقتری از این وحشت را نمایان میکند، آنجا که مینویسد: «سازمان مجاهدین تنها اپوزیسیون دارای تشکیلات علیه جمهوری اسلامی است».
اگر چه غیظ و وحشت رژیم از تشکیلات مجاهدین هم واقعی است و طی تمام سالهای گذشته، امواج پیاپی توطئهها و جنایتهای رژیم در برخورد با دژ پولادین تشکیلات مجاهدین درهم شکسته است و سردمداران و ایادی رژیم، طی این سالها، هزاران بار غیظ و وحشت خود را از تشکیلات مجاهدین ابراز کردهاند، اما در یک نگاه عمیقتر، تشکیلات با همهٔ نقش و جایگاهی که دارد، تنها یک ظرف است و مظروف و محتوای آن است که نقش اصلی را دارد. محتوای تشکیلات مجاهدین، آرمان و خط و استراتژی قیام و سرنگونی است. در شرایط استمرار و پیشروی قیام سراسری و انقلاب دمکراتیک مردم ایران، آنچه خلیفهٔ ارتجاع و مهرهها و دستگاه سیاسی و تبلیغاتی او را اینچنین هیستریک و جنونزده کرده، آن است که ایدئولوژی مجاهدین که در فدای حداکثر و استراتژی مجاهدین که در آتش و تهاجم حداکثر بارز میشود، بهیمن قیام، در سراسر ایران گسترش یافته است و راه و رسم مجاهدین را در عمل انقلابی جوانان شورشگر از بلوچستان تا ایذه و از تهران و کرج تا سنندج و مهاباد و مشهد، همه جا میتوان دید.
در حقیقت این استراتژی کانونهای شورشی و پیشروی و اجتماعی شدن خط آتش و چشمانداز پیروزمند آن است که رژیم را اینچنین متلاطم و مستأصل کرده است. در اینجا بایستی سخن رهبری مقاومت را یادآور شد که: «میگویند مشکل در این است که قیام رهبری ندارد، ما میگوییم اصل موضوع کمبود آتش و برافروختن شعلهها برای تسخیر مراکز حکومت است»(مسعود رجوی ۱۶مهر ۱۴۰۱).