۱۴۰۱ دی ۳, شنبه

روایت تکان‌دهنده نرگس محمدی از تعرض جنسی به زنان معترض در زندان


نرگس محمدی فعالان حقوق بشرو دموکراسی‌خواهی در ایران که در زندان اوين تهران زندانی است،دراین یادداشت که دردی ماه۱۴۰۱همزمان با صدمین روزاعتراضات ایران منتشر می‌شود، روایتی تکان‌دهنده از تعرض جنسی ماموران حکومت جمهوری اسلامی ایران به زنان معترض داده است.

 روز سه‌شنبه در حیاط زندان مشغول بازی والیبال بودیم که یکی از بچه‌ها خبر انتخاب «نیلوفر بیانی» و «سپیده قلیان» و من را از طرف بی‌بی سی به عنوان زنان شجاع داد. آن شب بند ۶۴ نفره ما غرق شادمانی و تبریک شده بود و از این‌که ۳ زن زندانی در فهرست زنان شجاع و تاثیرگذار جهان قرار گرفته بودند، احساس قدرت کرده و انگیزه‌ای مضاعف گرفتیم.

آن هم درست زمانی که زنان در جنبش اعتراضی اخیر در ایران پیشرو هستند. آن شب در این فکر بودم که شجاعت به عنوان یکی از فضایل انسانی قابل احترام و تمجید و باعث رشد فرد است، اما واقعیت این است که بازتاب و دیده شدن فعالیت‌ها و مبارزات، تاثیرگذاری آن را بر روی زندگی انسان‌ها فزونی می‌بخشد و از طرفی بر جسارت و شجاعت فرد می‌افزاید و البته در کشورهایی با حکومت سرکوب‌گر، امنیت فرد را تا حدودی تضمین می‌کند.

می‌خواهم بگویم اگر رسانه‌ها نبودید بسیاری از وقایع و جنبش‌ها و افراد تلاش‌گر و مبارز به‌رغم شجاعت و شهامت و ایستادگی و آرمان‌خواهی چنین تاثیری در جهان پیرامون‌شان نمی‌گذاشتند و دامنه محدودی از افکار و اذهان را درگیر کرده و میزان محدودی از تغییرات و تحولات را رقم می‌زدند و تعداد بیشتری از انسان‌های مبارز و فعال، زندگی‌شان به‌راحتی از دست می‌رفت.

 ماه‌هاست که کشور من شاهد خیزش عظیم مردمی و اعتراضات گسترده خیابانی است که به‌دنبال گذار مسالمت‌آمیز از جمهوری اسلامی، تحقق دموکراسی، حقوق بشر و پایان بخشیدن به استبداد هستند. زنان در این جنبش اعتراضی، تاثیر به‌سزایی داشته و حکومت استبدادی و زن‌ستیز در سرکوب این جنبش، برخورد خشونت‌بار با زنان را شدت بخشیده است‌.

 تعرض به زنان به‌عنوان یکی از ابزار و اهرم‌های فشار و سرکوب زنان که پیش‌تر نیز وجود داشت، در این وقایع به‌طور گسترده در حین بازداشت و در بازداشتگاه‌ها اعمال شده است. این امر، مرا واداشت تا به اعتراض به مسئله تعرض به زنان و تلاش برای افشا و توقف آن بپردازم و تقاضا دارم در انتشار آن در سطح افکارعمومی جهانی به منظور توقف این شیوه سرکوب غیرانسانی زنان، ما را یاری نمایید.

طی روزهای گذشته تعدادی از بازداشت‌شدگان وقایع اخیر، از محل دستگیری‌هایشان در خیابان‌ها و از سلول‌های انفرادی بندهای امنیتی اوین و برخی بازداشتگاه‌های نامعلوم و از زندان قرچک ورامین به بند عمومی زنان اوین منتقل شده‌اند که روایت‌های تکان‌دهنده‌ای از شیوه‌های تعرض به زنان دارند. 

 یک ماه پیش یکی از بازداشت‌شدگان که در واقع در خیابان ربوده شده بود، به قرنطینه بند ما در اوین منتقل شد. دختر جوانی بود که از فعالان شناخته شده است و علی‌رغم تجربه تلخ تعرض جنسی، با روحیه بسیار بالا و محکم و مقاوم به زندان آمد. او از لحظه ورود به قرنطینه بند، شکایت از مامور متعرض و اعتراض به تعرض جنسی را کتبا به زندان اعلام کرد و خواهان رسیدگی شد.

آثار کبودی و زخم بر روی شکم و دور مچ دست و مچ پایش را دیدم. او در خیابان در حال رفتن از خانه به محل دیگری بازداشت شده بود و اصلا در تجمعات خیابانی بازداشت نشده بود. اما بازداشتش با خشونت همراه بود. حین انتقال به زندان با دستبند، یک دست و یک پایش را به گیره‌های بالای سرش در ماشین بسته بودند و در حالتی که او آویزان بوده و مامورها در داخل ماشین بودند، با دست مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود. شکایت دختر جوان سرشناس نه تنها موجب رسیدگی نشد، بلکه علی‌رغم تجمع و تحصن و اعتراضات ما در بند ، پس از ۴ روز به اجبار به زندان دور افتاده قرچک منتقل شد.

چند روز پیش چند نفر از فعالان مدنی شناخته شده از زندان قرچک ورامین به بند زنان اوین منتقل شدند. آن‌ها روایت‌های متعددی از آزار و تعرض به زنان بازداشتی و معترضان اخیر داشتند. این روایت‌ها و اعتراض به تعرضات جنسی فیزیکی و کلامی چند بار به مقامات مسئولی که برای بازدید به زندان قرچک رفته بودند، گفته شده است. 

از جمله در تاریخ ۱۸ آذر، مسئول حقوق‌بشر قوه قضاییه، آقای «(کاظم) غریب‌آبادی» و بیش‌تر از آن رییس سازمان زندان‌ها، آقای «حیات‌الغیب» و نمایندگان مجلس از جمله «زهره الهیان» که برای رسیدگی به وضعیت بازداشتی‌ها به زندان قرچک رفته بودند، این روایت‌ها و شکایت‌ها را شنیده و قول پیگیری داده بودند که متاسفانه نه تنها رسیدگی صورت نگرفته بود، بلکه صدا و سیمای حکومتی در برنامه ۲۰:۳۰ آن را تکذیب کرده و به محض اعتراض و پیگیری فعالان مدنی بازداشتی در قرچک از جمله خانم‌ها «ویدا ربانی» و «مژگان اینانلو»، آن‌ها را از زندان قرچک به اوین منتقل کردند تا صدای بازداشت‌شدگان به جایی نرسد.

 یکی از دختران پس از بازداشت در خیابان در تجمعات اعتراضی توسط ۲ نیروی امنیتی سوار موتور می‌شود. یک‌ مامور به عنوان راننده در جلو و یک‌ مامور به عنوان مراقب پشت سر او می‌نشینند و دختر، بارها در میان راه مورد اذیت و آزار و تعرض جنسی فیزیکی قرار می‌گیرد. 

یکی دیگر از زنان بازداشتی در تجمعات، در سلول بازجویی در زندان قرچک، مورد تعرض فیزیکی از ناحیه سینه‌هایش توسط بازجو قرار می‌گیرد و پس از داد و فریاد و اعتراض زن، مرد بازجو از سلول بیرون می‌رود. 

زنان عموما در محل بازداشت در کوچه و خیابان و همچنین بازداشتگاه‌های موقت و حین بازجویی در سلول با فحاشی‌های رکیک جنسی و الفاظ آلت جنسی مواجه شده‌اند. یکی از عوامل ایجاد و امکان تعرض جنسی فیزیکی و کلامی به زنان، اعزام آن‌ها از زندان قرچک به آگاهی شاپور است‌. آگاهی شاپور یکی از بدنام ترین و مخوف ترین بازداشتگاه‌های تهران است که محل به‌اصطلاح «اعمال بازجویی‌های فنی» است و ضرب و شتم و آویزان کردن و شکنجه‌های فیزیکی برای گرفتن اقرار و اعتراف در آن امری رایج است و آمار چشمگیری از کشته‌شدگان در بازجویی را دارد.

اغلب، بازداشت‌شدگانی با اتهامات سنگین سرقت، قتل و شرارت به آگاهی شاپور برده می‌شوند تا بازجویی فنی صورت بگیرد وجای طرح این سوال جدی وجود دارد که چرا دختران ۱۷ ، ۱۸ ساله به آگاهی شاپور برده می‌شوند.

واقعیت این است که بازگو کردن این تعرضات بی‌شرمانه از سویی می‌تواند موجب ایجاد ارعاب و وحشت در میان خانواده‌ها شود و از سویی دیگر بازگو نکردن آن سرپوشی بر جنایات حکومت بوده و افشا نکردن آن موجب تداوم این شیوه سرکوب‌گرانه علیه زنان می‌شود. لذا به نظر می‌رسد که می بایست تعرض به زنان فعال و مبارز و معترض در ایران را به شکل گسترده و قدرتمند در سطح جهانی بازگو کرد تا با افشای آن، عامل و باعث توقف آن شویم و مسئله تعرض به زنان را از عامل تهدید و عقب‌نشینی زنان به عوامل تضعیف و عقب‌راندن حکومت متعرض تبدیل کنیم. 

اینجاست که تاکید دارم شجاعت و جسارت و ایستادگی و مبارزه چنان‌چه با انعکاس رسانه‌ای و نهاد حامی حقوق بشر همراه گردد، تاثیر کارسازی خواهد داشت و دستاورد به‌همراه خواهد آورد. به ویژه این‌که در وضعیت فعلی، به‌دلیل سرکوب گسترده حکومت، نهادهای مدنی مستقل مردمی تحت فشار بوده و فعالان‌ مدنی در حوزه‌های مختلف در بازداشت و زندان به‌سر می‌برند. در فقدان نهادهای مدنی قدرتمند مستقل مردمی، توجه و حمایت رسانه‌ها و نهادهای حامی بین‌المللی حقوق بشر و افکار عمومی جهانی امری ضروری است. 

به‌عنوان یک زن فعال مدنی که برای گذار مسالمت‌آمیز مردم از حکومت دینی و استبدادی و زن‌ستیز و برای تحقق دموکراسی، حقوق‌بشر و آزادی تلاش می‌کنم و خود طعم تلخ تعرض به زن را در ۳ دی ماه ۹۸ در زندان اوین چشیده و اعتراض کرده‌ام، باور دارم که ما زنان جسور و مقاوم و سرزنده و امیدوار در ایران علی‌رغم آگاهی از شیوه‌های سرکوب‌گرانه و خشونت‌آمیز حکومت و امکان تعرض و حتی تجاوز به خیابان‌ها آمده و به مبارزه ادامه خواهیم داد و تا لحظه پیروزی یعنی استقرار دموکراسی و صلح و حقوق‌بشر و پایان دادن به استبداد عقب‌نشینی نخواهیم کرد.