گزیده روزنامههای حکومتی
روزنامههای حکومتی امروز ۱۵ دیماه، اغلب صفحات اول خود را به عکسهای پاسدار بههلاکت رسیده قاسم سلیمانی اختصاص دادهاند و هر کدام با پر کردن صفحات اصلی شون از خبرهای مربوط به این واقعه، در واقع عمق ضربهیی را که رژیم خورده را به نمایش گذاشتهاند و هم ناخواسته بحرانهایی را که در اثر از میان رفتن این پاسدار گریبانگیر نظام شده را به نمایش گذاشتهاند. ولی در کنار این موضوع بحران بودجه ۹۹ و اف.ای.تی.اف هم کماکان در روزنامهها فعال است.
بحرانهای بعد از به هلاکت رسیدن پاسدار قاسم سلیمانی در درون رژیم در واقع انعکاس بحران درونی رژیم بر سر رابطه با جامعه جهانی است.
این بحران هم بین دو جناح اصلی نظام نیست. بلکه در درون هر جناح هم این بحران هست.
سر دو موضوع این بحرانها از همان روز اول بههلاکت رسیدن قاسم سلیمانی شکل گرفته است. یکی موضوع انتقام و دیگری اینکه مرگش تقصیر کی بوده؟
موضوع انتقام گرفتن در روزنامههای هر دو باند با ضدونقیض گویی توأم است. طیفی از نظرات ناهمگون دیده میشود.
روزنامه حکومتی جهان صنعت در مطلبی با عنوان واکنش هوشمندانه نوشت «اینکه ایران به چه واکنشی میخواهد دست بزند مسألهیی حساس برای دولتمردان ماست و نباید خیلی موافق این بود که مسأله انتقامجویی بهصورت فرهنگ عمومی درآید...، چرا که این اقدام برای دولتمردان ما اصلاً میسر نیست. شرایط کشور ما موقعیت مناسبی نیست که بخواهند دست به اقدام تلافیجویانه بزنند... باشد باید گفت که اگر دولت دست به اقدامی نزند مطالبات مردم بدون پاسخ میماند و اگر بخواهد دست به اقدامی تلافیجویانه بزند آن وقت کشور را وارد دوران جدیدی میکند... پیشنهاد نهایی این است که دولت با مدارا از کنار این قضیه عبور کند.
روزنامه حکومتی ستاره صبح نوشته است «تهران میتواند روی طیف متنوعی از ظرفیتها و گزینهها برای انتقام سخت از واشنگتن حساب باز کند.»
ایران ارگان دولت روحانی در بحث نحوهٔ گرفتن انتقام پاسدار قاسم سلیمانی تلویحا درخواست کرسیهای بیشتری از مجلس ارتجاع کرده و نوشته است «جای افسوس گاهی آنقدر با هم غریبه شدهایم که جمع شدنمان حول یک نقطه مشترک حتی خودمان را حیرتزده میکند...بیشک انسجام و مدارا و بهرسمیت شناختن و آزاد بودن دیدگاههای منتقد و جمع و نزدیک کردن همه نیروهای دلسوز و معتقد به جمهوری اسلامی مردم شادکن خواهد بود».