درگیری باندهای رژیم در مجلس ارتجاع
جنگ بر سر سهم قدرت و غارت از ابتدای این حاکمیت ضدمردمی مهمترین جنگ درونی رژیم بوده است. سرفصل نمایشهای انتخاب رئیسجمهور پوشالی نظام و مهرههای مجلس آخوندی یکی از عرصههای بروز این جنگ است.
امسال اما در چنبره تحریمهای بیسابقه جهانی و خفگی اقتصادی از یکسو و فضای انفجاری جامعه این جنگ بر لبهٔ پرتگاه سرنگونی همچنان با قوت و شدت ادامه دارد. آن هم در شرایطی که بعد از آبان ۹۸مردم بپا خاسته بار دیگر حرف اول و آخر را با نفی تمامیت رژیم با پرداخت بیش از ۱۵۰۰شهید راه آزادی بیان کردهاند، این جنگ از حالت معمول جنگهای سابق درون رژیم خارج شده و با بحران سرنگونی رژیم در هم آمیخته است.
باند مغلوب همچنان در کشمکشهای خود بر سر سهم قدرت و غارت، از یکسو علم آزادی بیان بلند کرده و مدعی است با انگ فساد توسط شورای نگهبان خامنهای دفع میشود و از سوی دیگر بر سرسپاری خود بر مبانی نظام تأکید میکند.
علی مطهری روز ۸بهمن در مجلس آخوندی گفت: «ببینید در همین مجلس ما من نمیخواهم اسم بیاورم، نمایندهای داریم که در ۱۳سالگی بهجبهه رفته، هشت سال اسیر بوده، ۵۰درصد جانبازی دارد، بهخاطر یک گزارش محلی که توسط رقبای ایشان تهیه شده رد صلاحیت شده خب این چه اثری در قشر انقلابی جامعه میگذارد؟ چه اثری در مردم اون منطقه میگذارد؟ اینها باید حل بکنیم این مشکلات را باید حل بکنیم. نیازی نیست شورای نگهبان اینقدر نگران مجلس باشد. ببینید هر کسی فساد مالی ندارد، فساد اخلاقی ندارد، قانون اساسی را قبول دارد، شما رد نکنید، بقیه را بهعهده مردم بگذارید».
از سوی دیگر پاسدار علی لاریجانی که اخیراً به جناح مغلوب رانده شده در همان روز در مجلس بهخطرات برملا شدن کارنامه پر از فساد ۴۰ساله نظام در کشمکشها بر سر سهم قدرت و غارت بههمهٔ باندهای متخاصم هشدار داده و میگوید: «چرا باید با هیجانات سیاسی و هدفهای نازل سیاسی ارکان مردمسالاری را تخریب کرد؟ تعجبآور است که عدهیی فکر کردند با تخریب نهاد مجلس و حرفهای ناصواب حرکتی احیاگرایانه را تعقیب میکنند. مجلس مهمترین رکن مردمسالاری در کشور است هر گونه محدودیت و تخریب آن، مستقیماً اراده ملت را هدفگیری کرده است و یک عمل غیر انقلابی است. مرحوم شهید مطهری میفرمود عدهیی با فرصتطلبی تحت پوشش شعارهای داغ و افراطی خود را در زمره انقلابیون قرار میدهند تا انقلابیون واقعی را از میدان بهدر کنند آیا این مجلس که برآمده از اراده ملت است، اقدامات مهمی انجام نداده است؟».
اما از آنجا که فضای انفجاری جامعه بسا جدیتر از تشدید دعواهای باندی است که لاریجانی بهآن اشاره میکند برخی محافل باند مغلوب این فضا را با بیان صریحتری بهنظام گوشزد میکنند. از جمله روزنامه حکومتی مردمسالاری ۸بهمن در سرمقاله خود با عنوان «نتیجه تخصیص و تعهد» با اشاره بهبحرانهای رکود، بیکاری، تورم، گرانی و فقر بهنظام هشدار داد: «نتیجه عملکردهایی که در کف جامعه تاثیرات خود را بر اکثریت مردم خواهد گذاشت، تاثیراتی که گاها جرقه هر گونه نارضایتی را بهانفجاری مهیب بدل خواهد کرد. تاثیراتی که با هیچ فن و سیاستی نمیتوان آنها را توجیه کرد و فقط لحظه بهلحظه شکاف بین مردم و حاکمیت را وسیعتر و عمیقتر میگرداند... مسئولان باید جهت جلوگیری از چنین اتفاقات ناگوار و خطرناک که بهصورت ناگهانی چهره خشن خود را بههمگان نشان میدهند، بیدار و هوشیار باشند».
روزنامه حکومتی آرمان ۸بهمن هم در مطلبی تحت عنوان «گلادیاتورهای فقیر» بهفضای انفجاری جامعه در میان جنگ قدرت باندها اشاره کرده و هشدار داده است: «عمق و گستره این ناهنجاریها حد یقفی ندارد و همچنان رو بهتزاید است و خدا میداند که بر اثر آنها جامعه ما چگونه و در چه سطحی آسیبها و زخمهای کاری و مؤثر برمیدارد؟...». این روزنامه حکومتی در ادامه کودکان فقیر را بهخاطر امرار معاش خانواده به دعواهای گلادیاتوری واداشته میشوند بهبمب ساعتی تشبیه کرده که بهزودی نظام را مورد تهدید قرار خواهد داد.
اکنون سؤال کارشناسان حکومتی این است که آیا این واقعیتها میتواند باندهای متخاصم را بر سر میز تقسیم قدرت و ثروت در مجلس ارتجاع بعدی بنشاند؟
ناظران مسائل ایران میگویند این سؤال از سوی کارشناسان حکومتی بسیار دیر وقت است چرا که زبان بین مردم و حاکمیت، سرنگونی نظام است و دعواهای درونی باندهای حاکم بههر سویی بچرخد صحنه اصلی که جنگ مردم با نظام است را تغییر نخواهد داد.