سخن روز ۱۰ بهمن
روز پنجشنبه ۱۰بهمن۹۸وزارت خزانهداری آمریکا طی بیانیهیی سازمان انرژی اتمی رژیم آخوندی و علیاکبر صالحی رئیس این سازمان را در لیست سیاه تحریمها قرار داد. بر اساس تحریم سازمان انرژی اتمی، رژیم ایران مشمول تحریمهای ثانویه و محدودیتهای منع تکثیر تسلیحات کشتار جمعی و مقررات تحریمهای مالی میشود.
تحریم جدید در ادامهٔ سیاست فشار حداکثری آمریکا بر رژیم و از سوی دیگر در راستای تعهد رئیسجمهور آمریکا است که چندی پیش تصریح کرده بود که رژیم ایران هیچگاه بهسلاح اتمی دست نخواهد یافت.
این تحریم ضربه خردکنندهای بهیکی از اهداف استراژیک رژیم، یعنی دستیابی بهسلاح هستهیی است که رژیم آنرا برای بقای خود ضروری و حیاتی میداند و تاکنون بنا بر برخی ارزیابیها بیش از ۱۰۰میلیارد دلار از ثروتهای مردم محروم ایران را بهچاه ویل سودای بمبسازی اتمی خود سرازیر کرده است.
حق مجاهدین بر گردن بشریت معاصر
فاشیسم مذهبی حاکم قصد داشت با دستیابی بهسلاح هستهیی سودای شوم خود برای بسط ولایت سفیانیاش بهسراسر منطقه را جامة عمل بپوشاند. این سفارش خمینی ملعون بود و بازماندگانش هم با ولع تمام آن را دنبال میکردند. اما مجاهدین و مقاومت ایران نخستینبار در سال ۱۳۷۰تلاش رژیم برای خرید و تولید سلاحهای هستهیی را افشا کردند. آنها ضربه کاری را در مرداد ۱۳۸۱با افشای مراکز فوق سری سایت اتمی نطنز و پروژهٔ آب سنگین اراک، بر رژیم وارد کردند. با این افشاگری جهان ناگهان با وحشت و حیرت دید که خطرناکترین رژیم جهان تا رسیدن بهخطرناکترین سلاح جهان، فاصلهٔ چندانی ندارد. بعدها رؤسای جمهور آمریکا و بالاترین دولتمردان این کشور اذعان کردند که کسی از برنامه هستهیی رژیم ایران خبر نداشت تا اینکه یک گروه اپوزیسیون آن را افشا کرد. بهاین ترتیب مجاهدین و مقاومت ایران حق بزرگی بر گردن جامعهٔ جهانی دارند. اما شگفت آنکه سیاست ننگین مماشات پاسخ این خدمت تاریخی و فراموشیناپذیر مقاومت ایران برای دور کردن جهان از فاجعهٔ یک جنگ نابود کنندهٔ هستهیی را با لیستگذاری و سپس بمباران قرارگاههای آن داد.
در سال۱۳۸۳شورای ملی مقاومت در بیانیهٔ سالانهٔ خود بر این نکته تأکید کرد که: «ما بهحکم احساس مسئولیت انسانی، ملی و میهنی و مواضع صلحطلبانهٔ خود، بهافشای مراکز مخفی که حکومت آخوندی برای تولید بمب اتمی در شهرهای نظنز و اراک بهوجود آورده بود، پرداختیم تا مراجع مسئول بینالمللی از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند. اگر این روشنگریها وجود نداشت و اگر رژیم در همین حد هم بهلحاظ موضوع پروژههای اتمی زیر نظارت قرار نمیگرفت، چه بسا تاکنون جهان را با روکردن سلاح اتمی غافلگیر کرده بود».
در مرداد ۱۳۸۵نیز، شورای ملی مقاومت در بیانیهٔ سالانهٔ خود نوشت: «طی دو دههٔ گذشته و بهویژه در ۳سال اخیر، شورای ملی مقاومت نه فقط افشاگر طرحهای اتمی رژیم، بلکه پیشگام و مروّج یک سیاست قاطع در برابر طرحهای اتمی رژیم، در مقابل سیاست فاجعهآفرین مماشات بود که هنوز هم سیاست غالب است. این نقش هدایتگر و سمت دهنده، نه تنها ادای وظیفه در قبال ملت و دفاع از مصالح عالی کشور، بلکه همچنین خدمتی بهجامعه جهانی در راستای صلح و ثبات منطقه پرآشوب خاورمیانه است».
اما پس از این افشاگریها، فاشیسم مذهبی حاکم بهکمک مماشاتگران غربی باز هم بهتلاشهای خود برای دستیابی بهسلاح اتمی ادامه داد و پیوسته با فریبکاری تلاش کرد پروژههای مخفی خود را از چشم بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنهان نگاه دارد. اما مقاومت ایران متقابلا با پرداخت بهای سنگین در هر گام، راه را بر رژیم میبست و برنامههای مخفی آن را در جهان افشا میکرد.
سردمداران رژیم بارها خشم و سوزش خود را از این افشاگریهای بیامان ابراز کردند. از جمله احمدینژاد، یکبار در تاریخ ۴اسفند ۸۶نالید: «موضوع هستهیی تقریباً بهشکل جدیدش... از تیر ۸۱شروع شد، یک گروهی از (مجاهدین) آمدند یک گزارشاتی منتشر کردند از نطنز و اراک... حساسیت درست شد، آژانس وارد شد، بعد قطعنامههای، پیدرپی، پیدرپی!»
فریبکاریهای پایانناپذیر
حتی پس از امضای برجام باز هم رژیم از فریبکاری و خدعه با آژانس دست بر نداشت. صالحی، رئیس آژانس انرژی هستهیی رژیم در بهمن ۱۳۹۷در یک برنامهٔ تلویزیونی اعتراف کرد که چگونه با اطلاع شخص خامنهای لولههای مشابه را بهجای مخزن سوخت رأکتور بهبازرسان آژانس قالب میکرده است. این اعترافها مهر تاییدی بود بر آنچه که مجاهدین سالیان دربارهٔ پنهانکاری رژیم افشا کرده و هشدار داده بودند.
اکنون تحریمهای جدید آخرین روزنهها را بهروی رژیم برای احیا و ادامهٔ پروژههای مخفی خود با بهرهبرداری از کمکهای آژانس میبندد.
به این ترتیب مجاهدین و مقاومت ایران در یک کشاکش طولانی و نفسگیر، طی ۳دهه با رژیم و بهطور مشخص سپاه پاسداران، «تضمینبقای نظام» را بهطناب دار آن تبدیل کردهاند.
روز پنجشنبه ۱۰بهمن۹۸وزارت خزانهداری آمریکا طی بیانیهیی سازمان انرژی اتمی رژیم آخوندی و علیاکبر صالحی رئیس این سازمان را در لیست سیاه تحریمها قرار داد. بر اساس تحریم سازمان انرژی اتمی، رژیم ایران مشمول تحریمهای ثانویه و محدودیتهای منع تکثیر تسلیحات کشتار جمعی و مقررات تحریمهای مالی میشود.
تحریم جدید در ادامهٔ سیاست فشار حداکثری آمریکا بر رژیم و از سوی دیگر در راستای تعهد رئیسجمهور آمریکا است که چندی پیش تصریح کرده بود که رژیم ایران هیچگاه بهسلاح اتمی دست نخواهد یافت.
این تحریم ضربه خردکنندهای بهیکی از اهداف استراژیک رژیم، یعنی دستیابی بهسلاح هستهیی است که رژیم آنرا برای بقای خود ضروری و حیاتی میداند و تاکنون بنا بر برخی ارزیابیها بیش از ۱۰۰میلیارد دلار از ثروتهای مردم محروم ایران را بهچاه ویل سودای بمبسازی اتمی خود سرازیر کرده است.
حق مجاهدین بر گردن بشریت معاصر
فاشیسم مذهبی حاکم قصد داشت با دستیابی بهسلاح هستهیی سودای شوم خود برای بسط ولایت سفیانیاش بهسراسر منطقه را جامة عمل بپوشاند. این سفارش خمینی ملعون بود و بازماندگانش هم با ولع تمام آن را دنبال میکردند. اما مجاهدین و مقاومت ایران نخستینبار در سال ۱۳۷۰تلاش رژیم برای خرید و تولید سلاحهای هستهیی را افشا کردند. آنها ضربه کاری را در مرداد ۱۳۸۱با افشای مراکز فوق سری سایت اتمی نطنز و پروژهٔ آب سنگین اراک، بر رژیم وارد کردند. با این افشاگری جهان ناگهان با وحشت و حیرت دید که خطرناکترین رژیم جهان تا رسیدن بهخطرناکترین سلاح جهان، فاصلهٔ چندانی ندارد. بعدها رؤسای جمهور آمریکا و بالاترین دولتمردان این کشور اذعان کردند که کسی از برنامه هستهیی رژیم ایران خبر نداشت تا اینکه یک گروه اپوزیسیون آن را افشا کرد. بهاین ترتیب مجاهدین و مقاومت ایران حق بزرگی بر گردن جامعهٔ جهانی دارند. اما شگفت آنکه سیاست ننگین مماشات پاسخ این خدمت تاریخی و فراموشیناپذیر مقاومت ایران برای دور کردن جهان از فاجعهٔ یک جنگ نابود کنندهٔ هستهیی را با لیستگذاری و سپس بمباران قرارگاههای آن داد.
در سال۱۳۸۳شورای ملی مقاومت در بیانیهٔ سالانهٔ خود بر این نکته تأکید کرد که: «ما بهحکم احساس مسئولیت انسانی، ملی و میهنی و مواضع صلحطلبانهٔ خود، بهافشای مراکز مخفی که حکومت آخوندی برای تولید بمب اتمی در شهرهای نظنز و اراک بهوجود آورده بود، پرداختیم تا مراجع مسئول بینالمللی از وقوع این فاجعه جلوگیری کنند. اگر این روشنگریها وجود نداشت و اگر رژیم در همین حد هم بهلحاظ موضوع پروژههای اتمی زیر نظارت قرار نمیگرفت، چه بسا تاکنون جهان را با روکردن سلاح اتمی غافلگیر کرده بود».
در مرداد ۱۳۸۵نیز، شورای ملی مقاومت در بیانیهٔ سالانهٔ خود نوشت: «طی دو دههٔ گذشته و بهویژه در ۳سال اخیر، شورای ملی مقاومت نه فقط افشاگر طرحهای اتمی رژیم، بلکه پیشگام و مروّج یک سیاست قاطع در برابر طرحهای اتمی رژیم، در مقابل سیاست فاجعهآفرین مماشات بود که هنوز هم سیاست غالب است. این نقش هدایتگر و سمت دهنده، نه تنها ادای وظیفه در قبال ملت و دفاع از مصالح عالی کشور، بلکه همچنین خدمتی بهجامعه جهانی در راستای صلح و ثبات منطقه پرآشوب خاورمیانه است».
اما پس از این افشاگریها، فاشیسم مذهبی حاکم بهکمک مماشاتگران غربی باز هم بهتلاشهای خود برای دستیابی بهسلاح اتمی ادامه داد و پیوسته با فریبکاری تلاش کرد پروژههای مخفی خود را از چشم بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی پنهان نگاه دارد. اما مقاومت ایران متقابلا با پرداخت بهای سنگین در هر گام، راه را بر رژیم میبست و برنامههای مخفی آن را در جهان افشا میکرد.
سردمداران رژیم بارها خشم و سوزش خود را از این افشاگریهای بیامان ابراز کردند. از جمله احمدینژاد، یکبار در تاریخ ۴اسفند ۸۶نالید: «موضوع هستهیی تقریباً بهشکل جدیدش... از تیر ۸۱شروع شد، یک گروهی از (مجاهدین) آمدند یک گزارشاتی منتشر کردند از نطنز و اراک... حساسیت درست شد، آژانس وارد شد، بعد قطعنامههای، پیدرپی، پیدرپی!»
فریبکاریهای پایانناپذیر
حتی پس از امضای برجام باز هم رژیم از فریبکاری و خدعه با آژانس دست بر نداشت. صالحی، رئیس آژانس انرژی هستهیی رژیم در بهمن ۱۳۹۷در یک برنامهٔ تلویزیونی اعتراف کرد که چگونه با اطلاع شخص خامنهای لولههای مشابه را بهجای مخزن سوخت رأکتور بهبازرسان آژانس قالب میکرده است. این اعترافها مهر تاییدی بود بر آنچه که مجاهدین سالیان دربارهٔ پنهانکاری رژیم افشا کرده و هشدار داده بودند.
اکنون تحریمهای جدید آخرین روزنهها را بهروی رژیم برای احیا و ادامهٔ پروژههای مخفی خود با بهرهبرداری از کمکهای آژانس میبندد.
به این ترتیب مجاهدین و مقاومت ایران در یک کشاکش طولانی و نفسگیر، طی ۳دهه با رژیم و بهطور مشخص سپاه پاسداران، «تضمینبقای نظام» را بهطناب دار آن تبدیل کردهاند.