اخیرا رژیم پر از نکبت خمینی برای خودش مثلا استراتژی تعیین کرده است که به هر قیمتی در منبر خلافت باقی بماند.
از این منظر ست که تاکتیک های جنایتکارانه ای را اتخاذ نموده که تخت منبرش را قرص و محکم چار میخ کند تا با کله به پایین سقوط نکند و سقط نشود.
به پیرو این استراتژی باید حسابی قبل از تکه و پاره شدنش توسط کانونهای شورشی، تودههای به جان آمده و شعلههای خشم کارگران و زحمتکشان، حواسش را دقیق به اوضاع و احوال منطقه و کشورهای همسایه جمع نماید. چونکه در آنجا قیامها و شورشهای مردمی از دست ستمگران و دیکتاتورها رو به افزایش است. این قیامها چونکه علیه ستمگری است؛ در درون و جانمایه اش مطالباتی دمکراتیک و آزادیخواهانه و مترقی را میطلبد، و باعث ترس و وحشت رژیم آدمخوار خمینی خامنهای میشود. اگر این قیامها مثلا در عراق و یا هر کشور همسایه دور و نزدیک دیگری به ثمر بنشیند، و دستاوردهای دمکراتیک خود را به ارمغان بیاورد؛ بدون شک و تردید روی قیامها و انقلاب رو به رشد تودههای زحمتکش و عاصی ایران اثر خواهد گذاشت و آن را تصریح میکند تا اینکه منیر خلافت خامنهای را خُرد کرده و به فاضلاب تاریخ پرتاب کند.
بنابراین، صورت مسئله و پاسخ آن از پیش مشخص و تعیین شده است، و این جنایتکاران که میخواهند بر سریر قدرت به هر قیمتی بمانند، خیلی سریع وارد این معادله میشوند تا سرنگونیشان را به تعویق بیندازند.
از آنجائیکه مطالبات آزادیخواهانه، پایهای و دمکراتیک خلقهای ایران در کل پروسه تاریخیاش به تعویق افتاده و متحقق نشده است، زمینۀ تاثیرپذیری از قیامها و انقلابهای کشورهای منطقه و همسایه را دارا میباشد. لذا نمیتوان از روند رو به رشد این قیامها جلوگیری کرد مگر اینکه مثل رژیم هار، وحشی و قرون وسطایی آخوندی به سرکوب مستقیم آن مبادرت نمود و تا برآمد قیام دیگری فرصتی موقتی برای خود خریداری کرد.
نیز؛ باید افزود که انقلاب قهرآمیز و دمکراتیک آینده ایران هم روی کلیت منطقه خاورمیانه به عنوان کشوری سوقالجیشی به لحاظ جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک) تاثیر مستقیم و مطلوب خود را خواهد گذاشت، نتیجه اینکه تحولات دمکراتیک در هرکدام از کشورهای منطقه بر روی هم تاثیر مثبت خواهند گذاشت.
پس از این روی میباشد که رژیم جنایت کار حاکم بر ایران توسط نیروهای قدس و برونمرزی خود و آدم کشان حرفهایاش، از ترس کشانده نشدن آتش قیامها و انقلابات منطقه به ایران سعی در مداخلهگری جنایتکارانه میکند تا بلکه این آتش فروکش کرده و دامن خودش را نسوزاند. باری یک تیر و چند نشان میزند؛ یکی این که از تاثیر گذاری قیامها و دستاوردهای دمکراتیک آن به داخل ایران جلوگیری میکند، دیگر اینکه چنگ و دندان به تودههای خشمگین و ستم کشیدۀ ایران نشان میدهد که اگر ما با قیام همسایگان اینچنین خونین برخورد میکنیم، حساب شما با کرامت الکاتبین است.
مورد دیگر قدر قدرتی در منطقه است که سیاستهای افراطگرایی اسلام سیاسی خمینیستی و بنیادگرایی مذهبی را توسعه دهد و اینها بتوانند روی تنشهای منطقه تاثیر گذار باشند، منتها نه از زاویۀ ترقیخواهی بلکه از زاویۀ ارتجاعی گری انهم با ضرب پول نفت و کشتار و جنایت بیرحمانه.
نکتۀ دیگر اینکه به عنوان سگ زنجیری امپریالیسم در منطقه واق واق کند و با تنش و بحران سازی منافع ابرقدرتها را تامین کند تا با جنازۀ متعفن خودش کاری نداشته باشند؛ و در آخر اینکه به عنوان لات و قلدر منطقه به رسمیت شناخته شود که هم ارتجاعی گری و عقبافتادگی و وحشیگری را توسعه دهد که خواست خدایان زر و زورِ بورژوازی جهانی است و هم اینکه همگی باهم از مدرنیسم و انقلاب دمکراتیک ایران جلوگیری کنند.
از این زاویه است که "چوب را برمی داری سگ دزد به جلو فرار میکند".
اما یک نکته را رژیم رو به زوال خمینی؛ امپریالیستها و عوامل ارتجاعی رنگارنگشان یا فراموش کردهاند و یا در معادلاتشان در نظر نگرفتهاند و یا اینکه میدانند ولی درصدد مهارش هستند و آنهم نیازها و مطالبات آزادیخواهانه و دمکراتیک تاریخی و به حقشان است که طبق شواهد و گواه تاریخ ستاندنی است و به هر شکل ممکن و با هر بهای لازم گرفته خواهد شد.
دیر و زود دارد ولی سوخت وسوز ندارد، این قانون تکامل تاریخ است. درخت پرهیبت آزادی سایهگستر است و همتی به بلندای قلۀ البرز دارد که شور و نشاط به سرسبزی و باغها و جنگلها میآفریند. این بار سگ دزد و هار نه میتواند به جلو فرار کند و نه به عقب بلکه سگ کُش خواهد شد.