سخن روز-درحالیکه قیامهای عراق و لبنان،عمق استراتژیک رژیم را در معرض فروپاشی قرارداده ورژیم درمیان انواع بحرانهای اقتصادی واجتماعی وانزوای بینالمللی دست وپا میزند، دولت آمریکا تحریمهای جدیدی را درمورد افراد ومقامات نزدیک به خامنهای اعلام کرد.این افراد شامل درباریان خامنهای، مجتبی، پسراو، ارگانهای اطلاعاتي،امنیتی خامنهای را کنترل ميكند رئیسدفتروی،آخوند جلاد رئیسی، سردژخیم خامنهای درراس قوه قضاییه و تمام اعضای ستاد کل نیروهای مسلح رژیم است.
این البته پایان ماجرا نیست و برخی دیگر از سناتورها و مقامهای آمریکایی هم خواهان اعمال تحریمها و محدودیتهای بیشتری علیه رژیم و مقامات آن و همچنین پایان دادن به برخی معافیتهای هستهای مندرج در برجام شدهاند.
تحریمهای جدید را وزارت خزانهداری آمریکا روز ۱۳آبان ۹۸ طی بیانیهای اعلام کرد و خاطرنشان نمود که این وزارتخانه حلقهٔ داخلی ولیفقیه رژیم ایران را که مسئول پیشبرد سرکوب داخلی و تروریسم خارجی هستند، لیستگذاری میکند.
در پی اعلام تحریمهای جدید روز ۱۴آبان، ۴مقام ارشد دولت در یک جلسهٔ توجیهی و در اقدامی استثنایی، دلایل این لیستگذاری را برای خبرنگاران تشریح کردند. این ترکیب، خود حاکی از اهمیت لیستگذاری اخیر است و اهمیت آن را از یک اقدام تاکتیکی و ضربه مقطعی سیاسی در حد یک خط و سیاست فرامیبرد. همچنین تمرکز بر خامنهای و بیتالعنکبوت او، بیانگر درک واقعبینانهتری از هندسهٔ قدرت در نظام ولایت فقیه است.
قتلعام ۶۷، یکی از دلایل لیستگذاری
در این نشست توجیهی مقامات ارشد دولت آمریکا(از وزارتخارجه و وزارت خزانهداری) از جمله تصریح کردند که این لیستگذاری «بهطور مشخص اول و قبل از هر کس ابراهیم رئیسی را هدف قرار میدهد». آنها به سابقهٔ آخوند رئیسی پیش از انتصابش بهریاست قوه قضاییه، از جمله دست داشتن او در سرکوب وحشیانه قیام ۸۸ و بهخصوص بهنقش او در قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ زمانی که معاون دادستان کل تهران بود و یکی از اعضای کمیسیون مرگ، اشاره کردند و گفتند: «نظارت رئیسی بر قوه قضاییه در ایران کارنامه نقض وحشیانه حقوقبشر این کشور را استمرار میبخشد».
این اولین بار است که قتلعام ۶۷، بهعنوان یکی از دلایل تحریم و لیستگذاری مقامات رژیم، جای ویژهای پیدا میکند که بیانگر پیشروی بیشازپیش جنبش دادخواهی است؛ جنبشی که از اولین ماههای پس از قتلعام با علنی کردن آن توسط رهبر مقاومت ایران و استمداد از جهان برای بررسی این قتلعام سبعانه آغاز شد اما حاکمیت سیاست ننگین مماشات اجازه نداد که این فریاد دادخواهی چنان که باید در جهان انعکاس پیدا کند؛ تا آنکه پرچم دادخواهی مجدداً در سال ۱۳۹۵ توسط رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت خانم مریم رجوی برافراشته شد و از جمله آثار خود را در بههمزدن بساط مهندسی ولیفقیه ارتجاع برای برکشیدن آخوند جلاد رئیسی و نشاندن او بر کرسی ریاستجمهوری بارز کرد و طرح و نقشهٔ خامنهای برای بستن شکاف در رأس نظام را به شکست کشاند.
این لیستگذاری علاوه بر ویژگی سرکوب و کشتار فاشیسم دینی حاکم در داخل ایران، به ویژگی دیگر این رژیم یعنی تروریسم خارجی نیز به عنوان یکی از دلایل لیستگذاری توجه نشان داده است. منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا، در توضیح پیرامون لیستگذاری، بهدست داشتن افراد تحریم شده در بمبگذاری مقر نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا در بیروت در سال ۱۹۸۳ و بمبگذاری در مرکز آمیا در آرژانتین در سال ۱۹۹۴ اشاره کرد و خاطرنشان نمود که این اقدامات بهدستور ولیفقیه صورت گرفته است.
قیام عراق، دلیل دیگر لیستگذاری
مقامات ارشد دولت نیز، در تشریح دلایل لیستگذاری به قیام عراق و جهتگیری آن علیه رژیم آخوندی و نفوذ و دخالتهای جنایتکارانهاش در عراق توجه نشان دادند و از جمله تصریح کردند: «ما دخالت طولانیمدت رژیم ایران در امور داخلی همسایگانش را بهعنوان امری کاملاً شریرانه و با هزینه حاکمیت عراق و دیگر کشورها شامل لبنان و یمن مشاهده میکنیم».
آنها همچنین تصریح کردند که عمدهٔ خشونتها و قتلها در عراق نه توسط نیروهای امنیتی عرق بلکه «اقدامات هدایتشده توسط رژیم ایران است که منجر به جان باختن عراقیان میگردد و این باید خاتمه یابد. مردم عراق بهستوه آمدهاند و آنها این را با فریادهایشان در خیابانها بیان میکنند».
این اشارهٔ آشکاری به شعار محوری(رژیم ایران اخراج اخراج) قیامکنندگان عراقی است که پیام خود را به تمام جهان رسانده و به سیاستگذاران قدرتهای جهانی هم تحمیل کرده است. بهخصوص که این شعارها، همزمان بود با تهاجم آنها به مظاهر رژیم، از سفارتش در بغداد تا کنسولگریاش در کربلا و پایین کشیدن تابلوها و بنرهایی که نام و تصاویر منحوس خمینی و خامنهای و پاسدار قاسم سلیمانی بر آنها نقش بسته، جای هیچ تردیدی برای هیچکس باقی نگذاشت که رژیم ایران، در سراسر عراق و بهخصوص در شهرهای شاخص شیعی، در کانون نفرت و کینهٔ سوزان مردم عراق قرار دارد و حکمی که توسط مردم عراق مبنی بر خلعید از رژیم در میهنشان صادر کردهاند، حکمی نافذ است.
علت و نقطه شروع یک رسوایی سایبری
رژیم از این حکم ملی و مردمی «اخراج» چنان در تنگنا قرار گرفته که در یک رسوایی جدید سایبری به یک جعل خبر احمقانه مبادرت کرد و بهنام فرانسیس کوهلر، رئیس دفتر رئیسجمهور فرانسه، یک زنجیرهٔ ۶تایی توئیت جعلی منتشر کرد با این عبارت که: «مجاهدین خلق بهزودی از فرانسه اخراج میشوند»! سپس وزارت اطلاعات همین خبر جعلی را بر اساس یک شگرد شناخته شدهٔ وزارت اطلاعات آن را توسط چند تن از مزدوران خارج کشوری خود نشخوار و ریتوئیت کرد. دروغی که بلافاصله مؤکداً توسط کاخ الیزه و با ارائهٔ مستنداتی که کذب و جعلی بودن توئیتهای کذایی را اثبات مینمود.
از این دروغپردازی رسوا که خود رژیم هم لابد میداند که عمر آن تا افشا، از ساعت هم تجاوز نمیکند میتوان دریافت که رژیم از قیام مردم عراق و از شعار فراگیر «اخراج! اخراج!» مردم عراق، که سراسر عراق، از بغداد تا کربلا و نجف و تا بصره و موصل و از دیوانیه و ناصریه تا سماوه و ذیقار و غیره که همه جا همین شعار را سرمیدهند و مظاهر رژیم را مورد تهاجم قرار میدهند، تا کجا تحت فشار قرار گرفته و چگونه عمق استراتژیک خود را در معرض فنا میبیند.
کوتاه سخن آنکه لیستگذاری اخیر دولت آمریکا مبنی بر تحریم درباریان خامنهای، محصول و نمود یک تعادلقوای جدید است. تعادل قوایی که با سرعتی دمافزون بهزیان رژیم و بهسود مردم ایران و مردم منطقه در حال تغییر است.
این البته پایان ماجرا نیست و برخی دیگر از سناتورها و مقامهای آمریکایی هم خواهان اعمال تحریمها و محدودیتهای بیشتری علیه رژیم و مقامات آن و همچنین پایان دادن به برخی معافیتهای هستهای مندرج در برجام شدهاند.
تحریمهای جدید را وزارت خزانهداری آمریکا روز ۱۳آبان ۹۸ طی بیانیهای اعلام کرد و خاطرنشان نمود که این وزارتخانه حلقهٔ داخلی ولیفقیه رژیم ایران را که مسئول پیشبرد سرکوب داخلی و تروریسم خارجی هستند، لیستگذاری میکند.
در پی اعلام تحریمهای جدید روز ۱۴آبان، ۴مقام ارشد دولت در یک جلسهٔ توجیهی و در اقدامی استثنایی، دلایل این لیستگذاری را برای خبرنگاران تشریح کردند. این ترکیب، خود حاکی از اهمیت لیستگذاری اخیر است و اهمیت آن را از یک اقدام تاکتیکی و ضربه مقطعی سیاسی در حد یک خط و سیاست فرامیبرد. همچنین تمرکز بر خامنهای و بیتالعنکبوت او، بیانگر درک واقعبینانهتری از هندسهٔ قدرت در نظام ولایت فقیه است.
قتلعام ۶۷، یکی از دلایل لیستگذاری
در این نشست توجیهی مقامات ارشد دولت آمریکا(از وزارتخارجه و وزارت خزانهداری) از جمله تصریح کردند که این لیستگذاری «بهطور مشخص اول و قبل از هر کس ابراهیم رئیسی را هدف قرار میدهد». آنها به سابقهٔ آخوند رئیسی پیش از انتصابش بهریاست قوه قضاییه، از جمله دست داشتن او در سرکوب وحشیانه قیام ۸۸ و بهخصوص بهنقش او در قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ زمانی که معاون دادستان کل تهران بود و یکی از اعضای کمیسیون مرگ، اشاره کردند و گفتند: «نظارت رئیسی بر قوه قضاییه در ایران کارنامه نقض وحشیانه حقوقبشر این کشور را استمرار میبخشد».
این اولین بار است که قتلعام ۶۷، بهعنوان یکی از دلایل تحریم و لیستگذاری مقامات رژیم، جای ویژهای پیدا میکند که بیانگر پیشروی بیشازپیش جنبش دادخواهی است؛ جنبشی که از اولین ماههای پس از قتلعام با علنی کردن آن توسط رهبر مقاومت ایران و استمداد از جهان برای بررسی این قتلعام سبعانه آغاز شد اما حاکمیت سیاست ننگین مماشات اجازه نداد که این فریاد دادخواهی چنان که باید در جهان انعکاس پیدا کند؛ تا آنکه پرچم دادخواهی مجدداً در سال ۱۳۹۵ توسط رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت خانم مریم رجوی برافراشته شد و از جمله آثار خود را در بههمزدن بساط مهندسی ولیفقیه ارتجاع برای برکشیدن آخوند جلاد رئیسی و نشاندن او بر کرسی ریاستجمهوری بارز کرد و طرح و نقشهٔ خامنهای برای بستن شکاف در رأس نظام را به شکست کشاند.
این لیستگذاری علاوه بر ویژگی سرکوب و کشتار فاشیسم دینی حاکم در داخل ایران، به ویژگی دیگر این رژیم یعنی تروریسم خارجی نیز به عنوان یکی از دلایل لیستگذاری توجه نشان داده است. منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا، در توضیح پیرامون لیستگذاری، بهدست داشتن افراد تحریم شده در بمبگذاری مقر نیروهای تفنگدار دریایی آمریکا در بیروت در سال ۱۹۸۳ و بمبگذاری در مرکز آمیا در آرژانتین در سال ۱۹۹۴ اشاره کرد و خاطرنشان نمود که این اقدامات بهدستور ولیفقیه صورت گرفته است.
قیام عراق، دلیل دیگر لیستگذاری
مقامات ارشد دولت نیز، در تشریح دلایل لیستگذاری به قیام عراق و جهتگیری آن علیه رژیم آخوندی و نفوذ و دخالتهای جنایتکارانهاش در عراق توجه نشان دادند و از جمله تصریح کردند: «ما دخالت طولانیمدت رژیم ایران در امور داخلی همسایگانش را بهعنوان امری کاملاً شریرانه و با هزینه حاکمیت عراق و دیگر کشورها شامل لبنان و یمن مشاهده میکنیم».
آنها همچنین تصریح کردند که عمدهٔ خشونتها و قتلها در عراق نه توسط نیروهای امنیتی عرق بلکه «اقدامات هدایتشده توسط رژیم ایران است که منجر به جان باختن عراقیان میگردد و این باید خاتمه یابد. مردم عراق بهستوه آمدهاند و آنها این را با فریادهایشان در خیابانها بیان میکنند».
این اشارهٔ آشکاری به شعار محوری(رژیم ایران اخراج اخراج) قیامکنندگان عراقی است که پیام خود را به تمام جهان رسانده و به سیاستگذاران قدرتهای جهانی هم تحمیل کرده است. بهخصوص که این شعارها، همزمان بود با تهاجم آنها به مظاهر رژیم، از سفارتش در بغداد تا کنسولگریاش در کربلا و پایین کشیدن تابلوها و بنرهایی که نام و تصاویر منحوس خمینی و خامنهای و پاسدار قاسم سلیمانی بر آنها نقش بسته، جای هیچ تردیدی برای هیچکس باقی نگذاشت که رژیم ایران، در سراسر عراق و بهخصوص در شهرهای شاخص شیعی، در کانون نفرت و کینهٔ سوزان مردم عراق قرار دارد و حکمی که توسط مردم عراق مبنی بر خلعید از رژیم در میهنشان صادر کردهاند، حکمی نافذ است.
علت و نقطه شروع یک رسوایی سایبری
رژیم از این حکم ملی و مردمی «اخراج» چنان در تنگنا قرار گرفته که در یک رسوایی جدید سایبری به یک جعل خبر احمقانه مبادرت کرد و بهنام فرانسیس کوهلر، رئیس دفتر رئیسجمهور فرانسه، یک زنجیرهٔ ۶تایی توئیت جعلی منتشر کرد با این عبارت که: «مجاهدین خلق بهزودی از فرانسه اخراج میشوند»! سپس وزارت اطلاعات همین خبر جعلی را بر اساس یک شگرد شناخته شدهٔ وزارت اطلاعات آن را توسط چند تن از مزدوران خارج کشوری خود نشخوار و ریتوئیت کرد. دروغی که بلافاصله مؤکداً توسط کاخ الیزه و با ارائهٔ مستنداتی که کذب و جعلی بودن توئیتهای کذایی را اثبات مینمود.
از این دروغپردازی رسوا که خود رژیم هم لابد میداند که عمر آن تا افشا، از ساعت هم تجاوز نمیکند میتوان دریافت که رژیم از قیام مردم عراق و از شعار فراگیر «اخراج! اخراج!» مردم عراق، که سراسر عراق، از بغداد تا کربلا و نجف و تا بصره و موصل و از دیوانیه و ناصریه تا سماوه و ذیقار و غیره که همه جا همین شعار را سرمیدهند و مظاهر رژیم را مورد تهاجم قرار میدهند، تا کجا تحت فشار قرار گرفته و چگونه عمق استراتژیک خود را در معرض فنا میبیند.
کوتاه سخن آنکه لیستگذاری اخیر دولت آمریکا مبنی بر تحریم درباریان خامنهای، محصول و نمود یک تعادلقوای جدید است. تعادل قوایی که با سرعتی دمافزون بهزیان رژیم و بهسود مردم ایران و مردم منطقه در حال تغییر است.