۱۳۹۸ آبان ۱۶, پنجشنبه

«گام چهارم»، آواز خواندن از ترس در تاریکی

                            واز خواندن از ترس در تاریکی
رئیس‌جمهور ارتجاع روز ۱۴آبان ۹۸ فرمان گام چهارم کاهش تعهدات برجامی را صادر کرد. «ترس و لرز» در اظهارات روحانی که در هیبت دن کیشوت و سوار بر اسب چوبی قصد ترساندن و باج‌گیری داشت؛ موج می‌زد.


«این گام مثل گام‌های دیگر قابل بازگشت [است]... این فعالیت جدید با نظارت آژانس خواهد بود و آژانس هم‌چنان نظارت خواهد کرد... هر زمان به تعهدات کاملشان برگشتند ما هم به تعهداتمان بازمی‌گردیم».(خبرگزاری فارس ۱۵آبان ۹۸)
سابقهٔ «کاهش تعهدات برجام»
رژیم در قبال خروج آمریکا از برجام اعلام کرده بود که گام‌به‌گام تعهداتش در مورد برجام را کاهش خواهد داد تا این‌که تحریم‌ها برداشته شود.

گام اول که در اردیبهشت ۹۸ اعلام شد، این بود که رژیم تمام اورانیوم تولیدشدهٔ خود را ذخیره خواهد کرد. در حالی‌که طبق توافقات برجام مجاز به ذخیره اورانیوم بیش از ۳۰۰کیلوگرم نبوده و باید مقادیر اضافه‌تر تولیدشده را به‌فروش برساند.

گام دوم که از ۱۶تیرماه اجرایی شد، رژیم اعلام کرد که تعهد غنی‌سازی تا زیر سقف ۳.۶۷درصد را نادیده گرفته و دست به غنی‌سازی ۴ یا ۵درصد و یا بیشتر از آن خواهد زد.

درگام سوم که رژیم آن‌ را از ۱۵شهریور به‌اجرا درآورد، محدودیت زمانی تولید سانتریفوژ را که بر اساس توافقات برجام تابع مدت زمان مشخصی می‌شد، برداشته و اعلام کرد که هر نوع سانتریفوژ و هر تعداد که می‌خواهد، تولید خواهد کرد.

بالاخره گام چهارم در ۱۵آبان برداشته شد و روحانی اعلام کرد که دستور تزریق گاز به سانتریفوژهای فردو برای تولید اورانیوم با غلظت بالاتر را صادر کرده است.
گام چهارم باج‌گیری
هر چقدر سه «گام» قبلی دردی از رژیم درمانده و پا در گل آخوندی دوا کرد، گام چهارم نیز خواهد کرد! واضح است که در شرایط فعلی رژیم مستأصل و درمانده‌تر از آن است که بتواند کسی را تهدید کند. زیرا بحرانهای داخلی ناشی از اعتراضات و مطالبات روزافزون مردم و دردهای ناعلاج ناشی از تحریم‌های بین‌المللی نظام آخوندی را در تعادل‌قوا در موضع بسیار ضعیف قرار داده است که اگر تحولات عراق و فروریختن عمق استراتژیک نظام را هم به این اوضاع بحران‌زده اضافه کنیم، آنگاه معلوم می‌شود که مختصات رژیم در تعادل‌قوای سیاسی چیست؟

موضع‌گیریهای طرف‌حساب‌های غربی نسبت به کاهش گام‌به‌گام تعهدات اتمی رژیم به‌روشنی این واقعیت را نشان می‌دهد.

اتحادیه اروپا در بخشی از بیانیه خود در این‌باره به ایران توصیه کرده است: «در تصمیم خود برای راه‌اندازی سانتریفوژها تجدیدنظر کرده و به محتوای توافق هسته‌ای پایبند باشد».(کیهان به‌نقل از پایگاه خبری الجزیره ۱۴آبان ۹۸)

سخنگوی وزارت‌خارجه فرانسه نیز از رژیم خواست که از تصمیم خود برگردد و اعلام کرد: «منتظر گزارش آژانس بین‌المللی اتمی خواهد بود».(رادیو صدای آمریکا ۱۴آبان ۹۸)

وزیر خارجه انگلستان اقدام اخیر رژیم را «تهدیدی برای امنیت ملی ما» دانست.(وال استریت ژورنال ۱۴آبان ۹۸)

وزیر خارجه آلمان هایکو ماس هشدار داد که «ایران در صورت برداشتن گام‌های بیشتر در افتراق از توافق، تمامیت توافق را با خطر روبه‌رو خواهد ساخت».(همان منبع)

جالب‌تر از همه موضع روسیه، متحد آخوندهاست که او هم نسبت به گام چهارم خروج تدریجی رژیم ابراز نگرانی و موضع‌گیری کرده است: «تصمیم تهران دورنمای خوبی را تصویر نمی‌کند».(رادیو فرانسه به‌نقل از دیمیتری پسکوف، سخنگوی رئیس‌جمهوری روسیه، ۱۴آبان ۹۸)

آمریکا هم که در واقع طرف‌حساب‌ اصلی رژیم در برجام محسوب می‌شود، همزمان با گام چهارم رژیم، ۹تن از نزدیکان خامنه‌ای، ولی‌فقیه پوشالی رژیم، از جمله پسرش «مجتبی»‌ را تحریم کرد!



بن‌بست و خودزنی
دست خالی و درماندگی رژیم در برابر بحران برجام را از «جلز و ولز» روزنامه ‌های جناح مخالف روحانی نسبت به سیاست کاهش گام‌به‌گام تعهدات برجامی هم می‌توان دریافت و فهمید که رژیم نه راه پس و نه راه پیش دارد.

روزنامهٔ ‌ حکومتی فرهیختگان در این‌باره می‌نویسد: « اقدامات دولت در هیچ ‌کدام متناسب با فشارهای خارجی و اقدامات طرف مقابل نیست».
کیهان شریعتمداری نیز در این زمینه چنین می‌گوید:‌ «سه گام پیشین اثر چندانی بر وضعیت میان ایران و غرب نگذاشته است... [زیرا] هنوز اروپایی‌ها نه‌تنها به تعهدات برجامی ‌خود بی‌توجه هستند بلکه در مواضع خود اعلام می‌کنند که با آمریکایی‌ها در قبال ایران، وحدت استراتژیک دارند؟ یا بیانیه‌های توهین‌آمیزی علیه جمهوری اسلامی و ملت ایران صادر می‌کنند».(کیهان ۱۴آبان ۹۸)
به‌نظر می‌رسد گام چهارم پیش و بیش از آن‌که بیرونی‌ها و طرف‌حساب‌های بین‌المللی را بترساند، اندرونی نظام را به تکاپو واداشته و پیشاپیش بی‌نتیجه بودن آن را به یکدیگر گوشزد می‌کنند. هیاهوی مربوط به گام چهارم در تبلیغات حکومتی فقط بلند آواز خواندن از ترس در تاریکی را تداعی می‌کند و مانند گامهای قبلی راه به جایی نمی‌برد و به‌جای این‌که طرف حسابها را هدف قرار دهد، به نوعی خودزنی است.