سايت فارن پالسي ۱/۱/۹۶ : « نويسنده: جان حنناه و سعيد قاسمي نژاد- تا دو ماه ديگر – يعني دقيقا 19 مه انتخابات رياست جمهوري در ايران برگزار خواهد شد. اگر اوضاع به همين منوال پيش برود، احتمالا حسن روحاني در دور دوم نيز برنده خواهد شد.
هر چند وي از سوي منتقدين داخلي، هم راست و هم چپ مورد حمله قرار گرفته اما هنوز هيچ رقيب جدي براي به چالش كشيدن انتخاب مجدد وي، قدم جلو نگذاشته است. براي سياست گذاران آمريكا، طبعا 2 سؤال وجود دارد: آيا ما منفعتي در موفقيت روحاني داريم و آيا بايد سياست آمريكا در جهت افزايش شانس وي باشد يا، دست كم، از آسيب رساندن به آنها اجتناب كنيم؟ .. البته، منتقدين اوباما برداشت بسيار متفاوتي از روحاني و سياستهاي جمهوري اسلامي داشتند.. روحاني خود، يك خدمت گذار وفادار و ديرينه اين حكومت مذهبي بوده است. دهه ها، وي يكي از اعضاي ارشد مهمترين نهاد امنيت ملي ايران بوده و در واقع، در سالهاي 1990 و اوايل 2000 بعنوان رييس آن خدمت كرد. در خلال اين مدت، قتلهاي تروريستي در بوينس آيرس و عربستان، ترور مخالفين در اروپا، سركوب اعتراضات دانشجويي در داخل و در ضمن، تلاشهاي مخفيانه براي دست يافتن به تسليحات اتمي صورت گرفتند..
روحاني در تحرير خاطرات خود در 2011 در مورد نمايشنامه اي كه وي از آن استفاده كرد تا بر روي چشمان غرب، پارچه اي پشمي بكشد، كاملا صريح بود. وي اذعان كرد، ”در حاليكه داشتيم با اروپاييان در تهران گفتگو مي كرديم، داشتيم تجهيزاتمان را در اصفهان – يك تاسيسات كليدي كه ايران اكنون در آنجا اورانيوم را به ماده اي قابل غني سازي شدن تبديل مي كند-- نصب مي كرديم. با ايجاد محيطي آرام، قادر بوديم كه كار در اصفهان را تكميل كنيم ”.
روحاني آنگاه عنوان ”شيخ ديپلمات ”را بدست آورد. وي از طريق تعامل، استمالت و امتيازهاي تاكتيكي بخوبي طراحي شده، توانست ديپلماتهاي غربي را فريب دهد تا هم برنامه اتمي ايران و هم اقتصاد آن را حفظ و حراست كند..
واقعيت سرسخت كارايي رياست جمهوري روحاني در واقع همين است. او به هيچ وجه يك آخوند ميانه رو كه عليه قدرتهاي تندرو مبارزه مي كند، نيست...... تا آنجايي كه به ماموريت واقعي روحاني مبني بر ممانعت از هوشياري غرب نسبت به تهديد جمهوري اسلامي و ايجاد شكاف در واكنش يكپارچه آن برمي گردد، كيس قوي وجود دارد كه بر اساس آن، مقابله با ايران، با رفتن او از صحنه سياسي سهل تر خواهد شد. اگر آمريكا و هم پيمانان آن مي خواهند گامهاي لازم و ضروري را بر اساس يك طرح زمانبندي شده بردارند تا از منافع خود حفاظت نمايند، احتمالا بهتر است كه بجاي گرگ در لباس ميش، با خود گرگ رو در رو شوند.
معناي آن براي دولت ترامپ اين است كه دست كم به دو بازيگر قدرتمند سياسي جمهوري اسلامي، يعني رهبر عالي و سپاه پاسداران نشان دهد كه ترفند روحاني آنها، به پايان رسيده است. رقص ديپلماتيك او بطور موثري گسترش رويكرد تهاجمي آنها را در برابر فشارهاي جديد سياسي، اقتصادي و نظامي غرب حفظ كرد. تيم ترامپ بايد روشن سازد كه بازي ديگر تمام است به نحوي كه رهبر عالي و سپاه پاسداران كاملا مصمم شوند كه خدمات رياست جمهوري روحاني نيز، مسير خود را طي كرده است.
عملا، برخي ابتكارات مفيد كه مي توان از پيش از انتخابات ايران بكار گرفت تا چنين تغييري در سياست آمريكا را مورد تاكيد قرار دارد شامل: تجديد اعمال تحريم عليه امپراطوري تجاري شخصي خامنه اي../ تحريم امپراطوري تجاري سپاه پاسداران..
مقابله با تهاجمات سپاه پاسداران در منطقه../ لغو معاملات بويينگ و ايرباس..
پيام دولت ترامپ به خامنه اي و سپاه در آستانه انتخابات ايران بايد روشن باشد: رياست جمهوري روحاني ديگر نمي تواند در خدمت خروج مجاني از زندان بخاطر رويكردهاي مهاجمانه آنها باشد.. اين اكنون به پرزيدنت ترامپ برمي گردد كه اطمينان يابد بار ديگر فريب نخواهيم خورد
هر چند وي از سوي منتقدين داخلي، هم راست و هم چپ مورد حمله قرار گرفته اما هنوز هيچ رقيب جدي براي به چالش كشيدن انتخاب مجدد وي، قدم جلو نگذاشته است. براي سياست گذاران آمريكا، طبعا 2 سؤال وجود دارد: آيا ما منفعتي در موفقيت روحاني داريم و آيا بايد سياست آمريكا در جهت افزايش شانس وي باشد يا، دست كم، از آسيب رساندن به آنها اجتناب كنيم؟ .. البته، منتقدين اوباما برداشت بسيار متفاوتي از روحاني و سياستهاي جمهوري اسلامي داشتند.. روحاني خود، يك خدمت گذار وفادار و ديرينه اين حكومت مذهبي بوده است. دهه ها، وي يكي از اعضاي ارشد مهمترين نهاد امنيت ملي ايران بوده و در واقع، در سالهاي 1990 و اوايل 2000 بعنوان رييس آن خدمت كرد. در خلال اين مدت، قتلهاي تروريستي در بوينس آيرس و عربستان، ترور مخالفين در اروپا، سركوب اعتراضات دانشجويي در داخل و در ضمن، تلاشهاي مخفيانه براي دست يافتن به تسليحات اتمي صورت گرفتند..
روحاني در تحرير خاطرات خود در 2011 در مورد نمايشنامه اي كه وي از آن استفاده كرد تا بر روي چشمان غرب، پارچه اي پشمي بكشد، كاملا صريح بود. وي اذعان كرد، ”در حاليكه داشتيم با اروپاييان در تهران گفتگو مي كرديم، داشتيم تجهيزاتمان را در اصفهان – يك تاسيسات كليدي كه ايران اكنون در آنجا اورانيوم را به ماده اي قابل غني سازي شدن تبديل مي كند-- نصب مي كرديم. با ايجاد محيطي آرام، قادر بوديم كه كار در اصفهان را تكميل كنيم ”.
روحاني آنگاه عنوان ”شيخ ديپلمات ”را بدست آورد. وي از طريق تعامل، استمالت و امتيازهاي تاكتيكي بخوبي طراحي شده، توانست ديپلماتهاي غربي را فريب دهد تا هم برنامه اتمي ايران و هم اقتصاد آن را حفظ و حراست كند..
واقعيت سرسخت كارايي رياست جمهوري روحاني در واقع همين است. او به هيچ وجه يك آخوند ميانه رو كه عليه قدرتهاي تندرو مبارزه مي كند، نيست...... تا آنجايي كه به ماموريت واقعي روحاني مبني بر ممانعت از هوشياري غرب نسبت به تهديد جمهوري اسلامي و ايجاد شكاف در واكنش يكپارچه آن برمي گردد، كيس قوي وجود دارد كه بر اساس آن، مقابله با ايران، با رفتن او از صحنه سياسي سهل تر خواهد شد. اگر آمريكا و هم پيمانان آن مي خواهند گامهاي لازم و ضروري را بر اساس يك طرح زمانبندي شده بردارند تا از منافع خود حفاظت نمايند، احتمالا بهتر است كه بجاي گرگ در لباس ميش، با خود گرگ رو در رو شوند.
معناي آن براي دولت ترامپ اين است كه دست كم به دو بازيگر قدرتمند سياسي جمهوري اسلامي، يعني رهبر عالي و سپاه پاسداران نشان دهد كه ترفند روحاني آنها، به پايان رسيده است. رقص ديپلماتيك او بطور موثري گسترش رويكرد تهاجمي آنها را در برابر فشارهاي جديد سياسي، اقتصادي و نظامي غرب حفظ كرد. تيم ترامپ بايد روشن سازد كه بازي ديگر تمام است به نحوي كه رهبر عالي و سپاه پاسداران كاملا مصمم شوند كه خدمات رياست جمهوري روحاني نيز، مسير خود را طي كرده است.
عملا، برخي ابتكارات مفيد كه مي توان از پيش از انتخابات ايران بكار گرفت تا چنين تغييري در سياست آمريكا را مورد تاكيد قرار دارد شامل: تجديد اعمال تحريم عليه امپراطوري تجاري شخصي خامنه اي../ تحريم امپراطوري تجاري سپاه پاسداران..
مقابله با تهاجمات سپاه پاسداران در منطقه../ لغو معاملات بويينگ و ايرباس..
پيام دولت ترامپ به خامنه اي و سپاه در آستانه انتخابات ايران بايد روشن باشد: رياست جمهوري روحاني ديگر نمي تواند در خدمت خروج مجاني از زندان بخاطر رويكردهاي مهاجمانه آنها باشد.. اين اكنون به پرزيدنت ترامپ برمي گردد كه اطمينان يابد بار ديگر فريب نخواهيم خورد
