۱۳۹۶ فروردین ۹, چهارشنبه

محمد قرائی:‌ سالیانی که پایان یافتند، سالی که آغازشده است!


درطی سه دهه جنگ سهمگین و نابرابر بین مقاومت عادلانه مردم ایران و غاصبان حاکمیت خلق، فرازونشیبها و نقطه عطف‌های فراوانی می‌توان مشاهده و ترسیم کرد.





سرفصل خونین سی خرداد، کودتای ارتجاعی استعماری هفده ژوئن، اشغال خاک عراق و بمباران قرارگاه‌های مجاهدین، خلع سلاح ارتش آزادی، انتقال اجباری مجاهدین از اشرف به لیبرتی، موشک باران‌ها و... تنها بخشی از فرصت‌هایی بود که ارتجاع و استعمار برای نابودی مجاهدین تدارک دیده بودند. در این سالیان و بخصوص در دو دهه گذشته گویی ابروباد و مه خورشید در کار بودند تا کار مجاهدین و مقاومت را یکسره سازند. به‌راستی که از آسمان فلک سنگ فتنه می‌بارید. مجاهدین اما با تکیه بر دو اصل طلایی "کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من" و "می‌توان و باید" نه‌تنها تسلیم نشدند که با فدیه و فدای بیکران، ناممکن‌ها را ممکن ساختند. دجال جماران را مجبور ساختند زهر آتش‌بس بالا کشیده و خوار و ذلیل عمامه بر زمین کوبد و ملعون تاریخ شود. لیست سیاه ارتجاعی و استعماری را پاره و آخوند هارا بیچاره ساختند.
قلب راکتور اتمی سید علی را گل که نه، بتونه‌کاری کرده و جام زهری دیگر بر رژیم تحمیل کردند.
آخوندهای وطن‌فروش در سایه‌سار مماشات لامروت دنیا و تحولات منطقه‌ای برای زدن آخرین ضربه به مجاهدین در لیبرتی خیز برداشته بودند. با هوشیاری رهبری و آمادگی اعضا برای پرداخت حداکثر قیمت، حصار پیج در پیچ زندان درهم شکست و سیمرغ به پرواز درآمد. مهاجرت خطیر و تاریخی مجاهدین از لیبرتی به تیرانا آنچنانکه مسئولین مقاومت گفته‌اند بزرگ‌تری پیروزی سیاسی این تشکیلات درنیم قرن موجودیت سازمان است. استقبال باشکوه و کم نظیراز خانم مریم رجوی توسط اعضای مقاومت در آلبانی و برگزاری برنامه‌های گوناگون در اشرف جدید آن‌چنان عظیم و خیره‌کننده بود که آخوندها را درهاله ای از خفقان و سکوت پرتاب کرده است و دیگر از لجن پراکنی های آنچنانی سابق خبری نیست. هم رسانه‌های ریزودرشت ملاها وهم بوقهای استعماری وابسته لال مانی گرفته‌اند.
پیروزی‌های فوق تصور ایران در گذشته در حالی صورت گرفت که او، با اونایی بود و دنیا به کام ملا میچرخید. حالا اما زمانه تغییر کرده است. ائتلافی بزرگ در منطقه، علیه آخوندهای حاکم در حال شکل‌گیری است. تغییر و تحولاتی اساسی در حیاط‌خلوت خامنه‌ای در سوریه علیه پاسداران تباهی و بشاراسد قاتل در حال تکوین است. بانک‌ها ورشکسته، کارگران بیکار، تورم و رکورد شانه‌به‌شانه هم اقتصاد مملکت آخوندزده را درهم نوردیده است. اعتراضات مردم اوج گرفته و فریاد مردم محروم و بپاخاسته در اقصا نقاط میهن به آسمان بلند است. زندانیان قهرمان در سیاهچالهای قرون‌وسطایی شعار مرگ بر اصل ولایت‌فقیه سرمیدهند. نمایش انتخابات قلابی بیش‌ازپیش جنگ گرگ‌ها را تشدید کرده است. رفسنجانی تکیه‌گاه نظام ولایی و لنگرگاه کشتی گرفتار در طوفان بحران‌ها به دجال جماران پیوسته و جایگزینی ندارد.
پرچم دادخواهی به دست پرتوان اعضای مقاومت در داخل و خارج بیش‌ازپیش در اهتزازاست.
دریک کلام مقاومت آزادی ستان در اوج اعتلای ولی‌فقیه شاخ شکسته در حضیض ذلت و خواری است.
راستی اگر مقاومتی در بدترین شرایط توانست جام زهرهای آتش بش و اتمی را به حلقوم ملا سرازیر کند. لیست کذایی را پاره و آتیش بزند و ابراهیم وار از آتش کین ارتجاع و استعمار رهایی یابد، در دوران تغییر و تغییردوران به کمترازسرنگونی تام و تمام ملایان جنایتکار رضایت خواهد داد؟!
بهار طبیعت و بهار مقاومت و بهارآزادی مردم ایران در راه است به این بهار ایمان بیاوریم و مقدمش را با دادن قیمتش گرامی بداریم.