در صد سال گذشته، منطقه [خاورمیانه] شاهد قطببندیها، پیمان و اتحادهای گوناگونی بوده است و آنچه درباره احتمال تشکیل پیمان ناتو چهارجانبه عربی گفته میشود، واکنشی طبیعی به پیمان سهجانبه و فعال ایران است.
پیمان نظانی عربی به پیمان ناتو تشبیه شده است، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی که در پی گسترش شوروی تشکیل شد و در دوران جنگ سرد، نیروی نظامی غربی در مقابل اتحاد جماهیر شوروی به شمار میرفت.
پس از آنکه ایران در عراق و سوریه حضور یافته و در یمن و لبنان نفوذ کرده، پادشاهی سعودی، مصر، امارات متحده عربی و اردن چگونه میتوانند یک نیروی نظامی مشترک برای مواجهه با نفوذ ایران تشکیل دهند؟
این چهار کشور عربی در واقع دیر زمانی است که با یکدیگر همپیمان شدهاند و در حال حاضر همه آنها و از جمله مصر، به شکلهای مختلفی در جنگ یمن مشارکت میکنند. ارتش امارات دوشادوش نیروهای سعودی از روز اول در میدان نبرد حضور یافته است و اردن نیز پیوند نظامی مستحکمی با سه کشور دیگر دارد. با وجود این، نمیتوان این روابط نزدیک را مشابه پیمان ناتو، از نظر مفهوم و شکل تعهدات دانست.
در منطقه ما و به ویژه در سه سال گذشته، خلاء سیاسی شگرف و عدم تعادل در توازن نیروهای نظامی مشاهده میشود. عدم تعهد ایالات متحده به تعهدات نظامیاش و توافق هستهای با ایران که در وافع نوعی آشتی و پایان رویارویی دو کشور به شمار میرود، به این عدم توازن موجود در منطقه دامن زد. خلاء موجود، ناشی از افزایش نفوذ ایران در عراق و مشارکت نظامی چشمگیر در سوریه و تشکیل ارتشی از گروههای شبهنظامی که به سوریه اعزام کرده، است. ایران همچنین بسیار میکوشد که با حمایت از کودتا در یمن، آتش جنگ در آن کشور را روشن نگاه دارد.
آنچه درباره همکاری ناتوی عربی با اسرائیل گفته میشود، چیزی جز گمانهزنیهای زودهنگامی، درباره پیمانی که هنوز تشکیل نشده، نیست. حتی اگر صحت این داستانها را بپذیریم، این همکاری پنهان و محدود خواهد بود و نمیتوان به آن تکیه کرد. معمولا اسرائیل همیشه در اختلافات منطقه حضور دارد، اگر چه این حضور محدود و بیصدا بوده است. در سوریه گاهی مواضع حزبالله را بمباران میکند و گاهی به نیروهای داعش حمله میکند و گاهی نیز در راستای مصالحش، اطلاعاتی در اختیار طرفهای درگیر قرار میدهد. کارشناسان اسرائیلی گفتهاند که خوشحالند از اینکه میبینند، هزاران پیکارجوی حزبالله در جنگ سوریه درگیر شدهاند ، زیرا که در زمان حملات اسرائیل، زیر زمین پنهان شده و به تاکتیکهای جنگ چریکی متوسل میشدند. در حال حاضر آنها نقش اسرائیل را در سوریه بازی میکنند.
درباره ایده ناتو، یا پیمان چهارجانبه عربی، اگر به واقعیت بپیوندد، خبررسانی خواهد شد، زیرا آنگونه که خبرهای اخیر نشان میدهد، این پیمان، یک پروژه سری نیست. همکاری نظامی تحت هر چتری، ایدهای خوب و گامی ضروری است، به ویژه اگر گسترش یافته و بزرگتر شود. تشکیل پیمانی برای مواجهه با ایران، یک توازن ضروری و پاسخی به پیمان ایران است؛ پیمان نظامی که ایران، عراق و سوریه را در برمیگیرد و روسیه همکاری میکند. روسیه نیز پایگاهی نظامی در ایران در اختیار گرفته و با تمام قدرت به همراه نیروهای پیمان سهجانبه ایران، در سوریه حضور دارد.
ایران همپیمانانش را با به کارگیری تعدادی از گروههای شبهنظامی مسلح که از پاکستان، عراق، لبنان و دیگر کشورها آورده، تقویت کرد و آنها نیز تحت لوای ایران در سوریه میجنگند. نیروهای ایرانی نیز تحت عنوان مستشاران، در عراق جنگیده و درگیریها را در آن کشور فرماندهی میکنند.
لذا تشکیل پیمان ناتوی عربی، اگر به واقعیت بپیوندد، واکنشی طبیعی به پیمان ورشوی ایرانی است
برگرفته از العربیه
پیمان نظانی عربی به پیمان ناتو تشبیه شده است، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی که در پی گسترش شوروی تشکیل شد و در دوران جنگ سرد، نیروی نظامی غربی در مقابل اتحاد جماهیر شوروی به شمار میرفت.
پس از آنکه ایران در عراق و سوریه حضور یافته و در یمن و لبنان نفوذ کرده، پادشاهی سعودی، مصر، امارات متحده عربی و اردن چگونه میتوانند یک نیروی نظامی مشترک برای مواجهه با نفوذ ایران تشکیل دهند؟
این چهار کشور عربی در واقع دیر زمانی است که با یکدیگر همپیمان شدهاند و در حال حاضر همه آنها و از جمله مصر، به شکلهای مختلفی در جنگ یمن مشارکت میکنند. ارتش امارات دوشادوش نیروهای سعودی از روز اول در میدان نبرد حضور یافته است و اردن نیز پیوند نظامی مستحکمی با سه کشور دیگر دارد. با وجود این، نمیتوان این روابط نزدیک را مشابه پیمان ناتو، از نظر مفهوم و شکل تعهدات دانست.
در منطقه ما و به ویژه در سه سال گذشته، خلاء سیاسی شگرف و عدم تعادل در توازن نیروهای نظامی مشاهده میشود. عدم تعهد ایالات متحده به تعهدات نظامیاش و توافق هستهای با ایران که در وافع نوعی آشتی و پایان رویارویی دو کشور به شمار میرود، به این عدم توازن موجود در منطقه دامن زد. خلاء موجود، ناشی از افزایش نفوذ ایران در عراق و مشارکت نظامی چشمگیر در سوریه و تشکیل ارتشی از گروههای شبهنظامی که به سوریه اعزام کرده، است. ایران همچنین بسیار میکوشد که با حمایت از کودتا در یمن، آتش جنگ در آن کشور را روشن نگاه دارد.
آنچه درباره همکاری ناتوی عربی با اسرائیل گفته میشود، چیزی جز گمانهزنیهای زودهنگامی، درباره پیمانی که هنوز تشکیل نشده، نیست. حتی اگر صحت این داستانها را بپذیریم، این همکاری پنهان و محدود خواهد بود و نمیتوان به آن تکیه کرد. معمولا اسرائیل همیشه در اختلافات منطقه حضور دارد، اگر چه این حضور محدود و بیصدا بوده است. در سوریه گاهی مواضع حزبالله را بمباران میکند و گاهی به نیروهای داعش حمله میکند و گاهی نیز در راستای مصالحش، اطلاعاتی در اختیار طرفهای درگیر قرار میدهد. کارشناسان اسرائیلی گفتهاند که خوشحالند از اینکه میبینند، هزاران پیکارجوی حزبالله در جنگ سوریه درگیر شدهاند ، زیرا که در زمان حملات اسرائیل، زیر زمین پنهان شده و به تاکتیکهای جنگ چریکی متوسل میشدند. در حال حاضر آنها نقش اسرائیل را در سوریه بازی میکنند.
درباره ایده ناتو، یا پیمان چهارجانبه عربی، اگر به واقعیت بپیوندد، خبررسانی خواهد شد، زیرا آنگونه که خبرهای اخیر نشان میدهد، این پیمان، یک پروژه سری نیست. همکاری نظامی تحت هر چتری، ایدهای خوب و گامی ضروری است، به ویژه اگر گسترش یافته و بزرگتر شود. تشکیل پیمانی برای مواجهه با ایران، یک توازن ضروری و پاسخی به پیمان ایران است؛ پیمان نظامی که ایران، عراق و سوریه را در برمیگیرد و روسیه همکاری میکند. روسیه نیز پایگاهی نظامی در ایران در اختیار گرفته و با تمام قدرت به همراه نیروهای پیمان سهجانبه ایران، در سوریه حضور دارد.
ایران همپیمانانش را با به کارگیری تعدادی از گروههای شبهنظامی مسلح که از پاکستان، عراق، لبنان و دیگر کشورها آورده، تقویت کرد و آنها نیز تحت لوای ایران در سوریه میجنگند. نیروهای ایرانی نیز تحت عنوان مستشاران، در عراق جنگیده و درگیریها را در آن کشور فرماندهی میکنند.
لذا تشکیل پیمان ناتوی عربی، اگر به واقعیت بپیوندد، واکنشی طبیعی به پیمان ورشوی ایرانی است
برگرفته از العربیه