گزارشهای منتشر شده از زندان تبریز نشان میدهد دژخیمان خامنهای شرایط طاقتفرسایی بر این زندان حاکم کرده و بهمنظور فشار بر زندانیان، آنان را از حداقلهای ضروری برای یک زندانی محروم نگه میدارند.
در این گزارش آمده است: «زندان تبریز با داشتن تقریباً ۱۵ بند یکی از بزرگترین زندانهای ایران است که در نوع خود بهلحاظ امنیتی از مخوفترین زندانها نیز به حساب میآید و تقریباً تعداد ۷ هزار نفر زندانی در آنجا نگهداری میشوند که از این تعداد حدوداً ۲۵۰ نفر زیر حکم اعدام یا قصاص هستند.
طبق بخشنامه سازمان زندانها هر زندانی حق دارد ماهانه یک بار تحت ویزیت پزشکی قرار بگیرد ولی به علت سوء مدیریت، نبود کادر پزشکی مجرب و دارو و مهمتر از همه آمار بالای زندانها نوبت ویزیت سالانه حتی یک نوبت به یک زندانی نمیرسد و اگر بیماری به نوعی باشد که زندانی به پزشک متخصص یا بیمارستانهای تخصصی معرفی گردد هزینه آن باید توسط زندانی پرداخت گردد و کسی که این هزینه را نداشته باشد از اعزام به متخصص محروم میگردد و خیلی وقتها بعضی از زندانیهای مریض در بندها به علت عدم رسیدگی فوت مینمایند.
زندان تبریز مشکل دندانپزشک داشته و دندانپزشک روزانه فقط نیم ساعت در بهداری حضور پیدا میکند که آن هم فقط برای کشیدن دندان میباشد و اگر دندانی نیاز به ترمیم داشته باشد باید با هزینه شخصی انجام گیرد.
زندانیانی که بهصورت اورژانس به بهداری مراجعه مینمایند مورد هتک حرمت و تنبیه قرار میگیرند چون گردانندگان بهداری و پزشک شیفت معتقد است که بیمار اورژانسی باید روی برانکارد و در حال مرگ باشد.
از نظر بهداشتی هم وضعیت بندها اصلاً مناسب نیست بهطوریکه وجود حشرات موذی مثل شپش، سوسک و موش باعث انتقال بسیاری از بیماریها میگردد.
وضعیت تغذیه در زندان تبریز خیلی بغرنج بوده و مصرف گوشت قرمز در حد صفر بوده و فقط روزهای جمعه به ۱۶ نفر یک عدد مرغ میدهند که الآن بیش از ۲ ماه است به بهانه تعمیر آشپزخانه هر روز ظهر برنج خالی و شام هم سوپ میدهند که آن هم هیچ کیفیتی ندارد.
زندانیانی که توان مالی دارند با هزینه شخصی از فروشگاه خرید کرده و میخورند ولی افرادی که ندارند به سوء تغذیه مبتلا شده و این امر نیز یکی از دلایل ضعف و ابتلا به بیماریهای واگیردار میگردد.
در زندان تبریز بندها به تناسب جرم تفکیک نشده و زندانیها با هم نگهداری میگردند که این امر باعث بروز بسیاری از مشکلات میباشد. مثلاً محکومان مالی با مواد مخدر یا محکومان سیاسی داخل جرایم خشن نگهداری میشوند و آن دسته افرادی که اتفاقی و برای اولین بار به زندان میآیند با اکثر بزهکاریها آشنا میگردند.
شکنجه در زندان تبریز یکی از ابزار اصلاح و تربیت میباشد (به قول دژخیمان زندان). زندانیها به بهانههای مختلف توسط نگهبانها و گردانندگان زندانها مورد ضرب و شتم قرار میگیرند و سپس به بند ویژه هدایت شده و در آنجا هم توسط رئیس زندان و کارمندان افسر نگهبان داخله با باتون و مشت و لگد شکنجه میگردد و تا زمانیکه زخمهایشان خوب نشده در بند ویژه (سلول) نگهداری میگردند. همچنین دژخیمان زندان بهخصوص رئیس زندان به زندانیها فحشهای رکیک و ناموسی میدهند.
بهرغم دستورالعمل سازمان زندانها که هر زندانی بایستی دو هفته یکبار با خانوادهاش ملاقات حضوری داشته باشد ولی در زندان تبریز هر دو ماه فقط به کسانی ملاقات میدهند که حافظ قران یا پارتی داشته باشند. آن هم بهصورتیکه هنگام برگشت از ملاقات در نگهبانی هنگام بازرسی بدنی توسط نگهبان و با بیادبی مواجه میگردند و همه قسمتهای بدنشان مورد بازرسی قرار میگیرد حتی نگهبانان به زندانیها حین بازرسی دستور بشین و پاشو میدهند. البته این عمل حقارت بار در هنگام ورود اولیه به زندان، عودت از دادگاه، برگشت از ملاقات با وکیل، بیمارستان و ملاقات نیز صورت میگیرد.
به علت نبود فضای کافی برای نگهداری زندانیان، پتو و تختخواب در بندها وجود نداشته و ۵۰ درصد از زندانیها روی موزائیک و کف خواب هستند و دژخیمان زندان هیچ اقدامی برای بهبودی وضعیت انجام نمیدهند.
در این گزارش آمده است: «زندان تبریز با داشتن تقریباً ۱۵ بند یکی از بزرگترین زندانهای ایران است که در نوع خود بهلحاظ امنیتی از مخوفترین زندانها نیز به حساب میآید و تقریباً تعداد ۷ هزار نفر زندانی در آنجا نگهداری میشوند که از این تعداد حدوداً ۲۵۰ نفر زیر حکم اعدام یا قصاص هستند.
طبق بخشنامه سازمان زندانها هر زندانی حق دارد ماهانه یک بار تحت ویزیت پزشکی قرار بگیرد ولی به علت سوء مدیریت، نبود کادر پزشکی مجرب و دارو و مهمتر از همه آمار بالای زندانها نوبت ویزیت سالانه حتی یک نوبت به یک زندانی نمیرسد و اگر بیماری به نوعی باشد که زندانی به پزشک متخصص یا بیمارستانهای تخصصی معرفی گردد هزینه آن باید توسط زندانی پرداخت گردد و کسی که این هزینه را نداشته باشد از اعزام به متخصص محروم میگردد و خیلی وقتها بعضی از زندانیهای مریض در بندها به علت عدم رسیدگی فوت مینمایند.
زندان تبریز مشکل دندانپزشک داشته و دندانپزشک روزانه فقط نیم ساعت در بهداری حضور پیدا میکند که آن هم فقط برای کشیدن دندان میباشد و اگر دندانی نیاز به ترمیم داشته باشد باید با هزینه شخصی انجام گیرد.
زندانیانی که بهصورت اورژانس به بهداری مراجعه مینمایند مورد هتک حرمت و تنبیه قرار میگیرند چون گردانندگان بهداری و پزشک شیفت معتقد است که بیمار اورژانسی باید روی برانکارد و در حال مرگ باشد.
از نظر بهداشتی هم وضعیت بندها اصلاً مناسب نیست بهطوریکه وجود حشرات موذی مثل شپش، سوسک و موش باعث انتقال بسیاری از بیماریها میگردد.
وضعیت تغذیه در زندان تبریز خیلی بغرنج بوده و مصرف گوشت قرمز در حد صفر بوده و فقط روزهای جمعه به ۱۶ نفر یک عدد مرغ میدهند که الآن بیش از ۲ ماه است به بهانه تعمیر آشپزخانه هر روز ظهر برنج خالی و شام هم سوپ میدهند که آن هم هیچ کیفیتی ندارد.
زندانیانی که توان مالی دارند با هزینه شخصی از فروشگاه خرید کرده و میخورند ولی افرادی که ندارند به سوء تغذیه مبتلا شده و این امر نیز یکی از دلایل ضعف و ابتلا به بیماریهای واگیردار میگردد.
در زندان تبریز بندها به تناسب جرم تفکیک نشده و زندانیها با هم نگهداری میگردند که این امر باعث بروز بسیاری از مشکلات میباشد. مثلاً محکومان مالی با مواد مخدر یا محکومان سیاسی داخل جرایم خشن نگهداری میشوند و آن دسته افرادی که اتفاقی و برای اولین بار به زندان میآیند با اکثر بزهکاریها آشنا میگردند.
شکنجه در زندان تبریز یکی از ابزار اصلاح و تربیت میباشد (به قول دژخیمان زندان). زندانیها به بهانههای مختلف توسط نگهبانها و گردانندگان زندانها مورد ضرب و شتم قرار میگیرند و سپس به بند ویژه هدایت شده و در آنجا هم توسط رئیس زندان و کارمندان افسر نگهبان داخله با باتون و مشت و لگد شکنجه میگردد و تا زمانیکه زخمهایشان خوب نشده در بند ویژه (سلول) نگهداری میگردند. همچنین دژخیمان زندان بهخصوص رئیس زندان به زندانیها فحشهای رکیک و ناموسی میدهند.
بهرغم دستورالعمل سازمان زندانها که هر زندانی بایستی دو هفته یکبار با خانوادهاش ملاقات حضوری داشته باشد ولی در زندان تبریز هر دو ماه فقط به کسانی ملاقات میدهند که حافظ قران یا پارتی داشته باشند. آن هم بهصورتیکه هنگام برگشت از ملاقات در نگهبانی هنگام بازرسی بدنی توسط نگهبان و با بیادبی مواجه میگردند و همه قسمتهای بدنشان مورد بازرسی قرار میگیرد حتی نگهبانان به زندانیها حین بازرسی دستور بشین و پاشو میدهند. البته این عمل حقارت بار در هنگام ورود اولیه به زندان، عودت از دادگاه، برگشت از ملاقات با وکیل، بیمارستان و ملاقات نیز صورت میگیرد.
به علت نبود فضای کافی برای نگهداری زندانیان، پتو و تختخواب در بندها وجود نداشته و ۵۰ درصد از زندانیها روی موزائیک و کف خواب هستند و دژخیمان زندان هیچ اقدامی برای بهبودی وضعیت انجام نمیدهند.