با بالاگرفتن شقه و شکاف در راس حاکمیت آخوندی، اکنون رئیس دولت «تدبیر و امید» بی محابا و ضمن حمله به سیاست های ولی فقیه، خواهان اجرای «برجام 2 » شده است. سخن از تقابل دو سیاست در راس نظام به شدت ضربه خورده خامنه ای است که اکنون خود را نه تنها برای سمت و سوی نهایی در سیاست خارجی، بلکه در زمینه اقتصادی نیز به صف آرائی دو جناح متخاصم راه برده است.
به یقین ترجمان «برجام 2» به معنای «سهم خواهی» هرچه بیشتر در راس حاکمیت و به تبع آن «تقسیم بندی جدید» قدرت در درون این نظام پوسیده و میرا می باشد.
آخوند روحانی در تازه ترین سخنان خود که در آستانه سالروز «غصب» انقلاب ضد سلطنتی ابراز گردید از جمله گفته است: «الان زمانی است که باید برجام 2 شروع شود. امروز نیاز به یک برنامه جامع مشترک داریم؛ چرا که از برجام یک عبور کرده ایم و باید برجام 2 را آغاز کنیم». (سایت حکومتی تابناک 14 بهمن 1394)
ترجمان این سخنان همان به چالش کشیدن سیاست های بسیار انقباضی ولی فقیه زهر خورده است که با آن تصمیم دارد تا با مهندسی انتخابات پیش رو، ضمن حذف فله ای باند رفسنجانی – روحانی، میخ حکومت مطلقه خود را بر زمین بکوبد. بهترین ابزار در این راستا همان «شورای نگهبان» است که بخشی از طیول مقام معظم بوده و بعنوان «فیلتر» بیت رهبری عمل می نماید.
اکنون با زمان نزدیک شدن موعد نمایش انتخابات دو مجلس حکومتی و خبرگان رهبری، بخوبی در می یابیم که ولی فقیه چگونه این سیاست را قدم به قدم و با حذف و نیز بلوکه کردن سیاست های اقتصادی دولت «تدبیر و امید » و همچنین به حاشیه راندن رفسنجانی، یار و رفیق ۵۰ ساله خامنه ای، به نمایش گذاشته است.
در این راستا شورای نگهبان که تا به امروز قریب 60 درصد از کاندیداهای باند مقابل را «قلع و قمع » کرده بود، در یک به ظاهر بازنگری برای دومین بار و برای اینکه خیال باند رفسنجانی – روحانی را بالکل راحت نماید، یکبار دیگر بر مهر «رفوزگی » جناح «اصلاح طلب!» رژیم مهر تائید زده و قضیه را بقول عوام «دوقبضه » کرده است.
رد صلاحیت ها به حدی گسترده است که اکنون بسیاری از متولیان رژیم از «فله ای» بودن آن سخن به میان می آورند. در این راستا رفسنجانی بسیار تلاش نمود تا حداقل جلوی رد صلاحیت حسن خمینی را گرفته و بدین سان آن فراکسیون مورد نظر در مجلس خبرگان آینده برای شل کردن صندلی از زیر پای خامنه ای را هرچه بیشتر محکم نماید. اما بقول قدیمی ها «افاقه نکرد که نکرد».
سرانجام وی در تاریخ 18 بهمن به صحنه آمد و با دلی پر درد، خطاب به ولی فقیه گفت: «هرکس موجب دلسردی مردم شود، آب در آسیاب دشمن میریزد تا برنامههای ایران ستیزی آنان با شتاب بیشتری بچرخد و اجرایی شود» (سایت حکومتی خبرآنلاین)
مضافا بر تمامی این نکات بزرگترین ضربه به باند رفسنجانی – روحانی به موازات تمامی رد صلاحیت ها، سیاست بی اعتبار کردن و فضا سازی علیه رفسنجانی و نوه خمینی و خانواده وی بوده است «امری که تماما از سوی آخوند های حکومتی در تریبون های نمایش جمعه دنبال شده و بقول رئیس «شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان» قلابی، با تمامی تلاش های پشت پرده و رایزنی ها «برای تأیید صلاحیت چهرههای شاخص اصلاحات، موفق نبوده است».
پسر آخوند بیات زنجانی از آخوندهای حوزه قم در رابطه با حذف نوه خمینی گفته است: «حسن خمینی چه امتحان میداد چه نمیداد، رد صلاحیت میشد. اگر همه مراجع تقلید هم اجتهاد او را تایید می کردند باز برای شورای نگهبان مهم نبود» (سایت همبستگی ملی)
در پاسخ به این تلاش ها و بویژه مواضع اخیر رفسنجانی مبنی بر به زیر سوال بردن «نخ نبات » حکومت، بود که آخوند موسی غضنفرآبادی عضو کمیسیون قضایی مجلس حکومتی نیز با حمله شدید به رفسنجانی گفت: «سخنان هاشمی بوی تشنج آفرینی میدهد. مطابق فرمایشات امام کسی که نسبت به شورای نگهبان تعرض کند، مفسد فی الارض است. متأسفانه چند سالی است که آقای هاشمی رفسنجانی اقداماتی انجام میدهند که برای جامعه ما سنگین و غیرقابل باور است؛ نامه بدون سلام در سال 88، سخنرانیهای او نسبت به سوریه، مطرح کردن شورایی شدن رهبری و مباحثی که اخیراً در خصوص شورای نگهبان بیان شده است. سخنان هاشمی رفسنجانی بوی تشنج آفرینی میدهد».( سایت حکومتی انتخاب 18 بهمن 1394)
تمامی علائم و نشانه ها سخن از آن دارند که خامنه ای کمر بسته تا انتخاباتی کاملا بی دردسر و بدون هرگونه رقابت را تا آخرین نقطه و سطر آن به انجام برساند. ندادن کمترین میدان به «رقیب » و فشار بر دولت آخوند روحانی مبنی براینکه شما کار به کار
نمایش انتخابات نداشته باشید و تنها بر مسائل اقتصادی و اجرایی کشور متمرکز شوید، جملگی از این سیاست سخن دارند که ولی فقیه با چیدن صحنه هم به لحاظ نمایشی و هم از منظر دفاعی، خود را برای این مهندسی از ماه ها پیش آماده کرده است.
نمایش انتخابات نداشته باشید و تنها بر مسائل اقتصادی و اجرایی کشور متمرکز شوید، جملگی از این سیاست سخن دارند که ولی فقیه با چیدن صحنه هم به لحاظ نمایشی و هم از منظر دفاعی، خود را برای این مهندسی از ماه ها پیش آماده کرده است.
«خامنهای همچنین تلاش میکند با قدرتنماییهای پوشالی مانند مانورهای نظامی و موشکی و با افزایش حمایت از بشار اسد و کشتار بیرحمانه مردم سوریه، در آستانه نمایش انتخابات، جنگ قدرت افسارگسیخته درونی را تحتالشعاع قرار داده و به خیال خود آثار خطرناک حذف باند رقیب برای تمامیت رژیم را به حداقل برساند» (شورای ملی مقاومت 21 بهمن 1394)
مقام معظم به یقین مجلسی بی سروصدا و بدون تنش می خواهد و از آن فراتر نیز «خبرگانی» که علاوه بر سکوت و مماشات با سیاست های مخرب ولی فقیه، مسئله جانشنی پس او را نیز به نفع دیدگاه های کلی خامنه ای حل و فصل نمایند. در این راستا به یقین حذف انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آن از سوی «یک مجلس دست نشانده» از جمله دیگر اهداف خامنه ای تا قبل از مرگ اش می باشد. در چنین سناریویی که وی سال ها پیش گوشه هایی از آن را به بیرون داده بود، حکومت مطلقه ولی فقیه شکل و فرم نهایی خود را خواهد گرفت.
به یقین هراس ولی فقیه زهر خورده از برهم خوردن آرایش این صحنه و به تبع آن ریختن مردم به خیابانها و عبور از مرز سرخ نظام آخوندی است. وی بخوبی میداند که رژیم در کلیت اش دیگر توان رویارویی با امواج میلیونی را ندارد، یکبار دیکتاتوری ولی فقیه به دلیل خیانت به قیام مردم و سازشی که در بالا صورت گرفت، توانست این مهم را عملی نماید، اما از آنجائیکه اوضاع دیگر به مانند سال 88 نیست و مردم و مقاومت ایران و مجاهدین خلق با رمز پایداری در اشرف قهرمان و زندان لیبرتی، هم دیگر در آن مختصات قبلی نیستند، بلکه در مداری بسیار بالاترو با کوله باری از تجارب هرچه بیشتر در مقابل دیکتاتوری صف آرایی کرده اند، وی به راحتی نخواهد توانست با تمامی نیروهای سرکوبگر خود با خیزش های بعدی جامعه مقابله نماید.
خامنه ای در این راستا (سایت حکومتی شرق 19 بهمن 1394) به صراحت اعتراف کرد: «هدف اساسی جبهه دشمن تغییر درونی نظام جمهوری اسلامی است. (مقامهای کشور) مراقب باشند که جنجالهای روزمره انتخاباتی آنها را سرگرم نکند و از پرداختن به مسائل مهم به ویژه اقتصاد غافل ننماید».