۱۳۹۴ اسفند ۶, پنجشنبه

صورت مسأله نمایش انتخابات: موقعیت خامنه‌ای


مجری: در خبرها آمده بود که در ادامه جنگ باندهای رژیم بر سر نمایش انتخابات، به جلسه یکی از نماینده‌ها حمله کرده‌اند و گاز اشک‌آور شلیک کرده‌اند و… . همچنین شنیدیم که باند خامنه‌ای سپاه و بسیج را برای رأی دادن به تهران گسیل کرده است تا آرای این باند بالا برود.

با توجه به حذف فله‌ای نماینده‌های باند رفسنجانی و روحانی، چه لزومی هست که به آنها حمله بشود و چنین محدویتهایی برای آنها ایجاد شود؟

محمدعلی توحیدی: خامنه‌ای در جریان مهندسی انتخابات و رد صلاحیتها، تا آخر از تیغ شورای نگهبان استفاده کرد و به‌خصوص در خبرگان، یک قلع و قمع بسیار کامل انجام داد. هر کسی را که توانست و هر کسی که از او احساس خطر کرد را حذف کرد. حسن خمینی را با وجود حمایتهایی که در حوزه و توسط مراجع حکومتی از او شده بود حذف کرد. فقط زورش به حذف رفسنجانی نرسید، گرچه که در این مورد هم، زمینه‌سازیهای کرده بود. در رابطه با انتخابات مجلس رژیم هم همین‌طور عمل کرد. ولی با وجود این قلع و قمع کامل، بسیار واضح است که خامنه‌ای، اصلاً خیالش راحت نیست و بسیار نگران است. این نگرانی را چه در حرفهای خودش و چه در حرفهای روز 30بهمن فرمانده  سپاه پاسداران  می‌توان مشاهده کرد.  پاسدار جعفری  در این روز گفت: نباید افرادی انتخاب شوند که روی حرف خامنه‌ای حرفی داشته باشند. بنابراین، خامنه‌ای از تمام حربه‌هایی که در اختیار دارد مثل چماقداری، حمله به جلسات آنها و حتی تهدید قضاییه و محاکمه و اتهام‌زنی‌های مختلف رسانه‌ای، متهم کردن به وابستگی به انگلیس (شریعتمداری نماینده خامنه‌ای در کیهان گفته بود که رفسنجانی نکته به نکته دیکته شده‌های انگلیس و سازمانهای اطلاعاتی آنها را دارد اجرا می‌کند) و به‌کارگیری رادیو تلویزیون رژیم (اخیراً باند رفسنجانی روحانی گفته بودند که سریالهایی در سیما و صدای رژیم هست که بر علیه باند آنها کوک شده است) استفاده می‌کند.

مجری: ولی برخی می‌گویند که حمله چماقداران به نمایندگانی که صلاحیت آنها تأیید شده است، از دست خامنه‌ای به‌ دور است و او نمی‌تواند کنترل کند، یا این‌طور مطرح می‌کنند که برگرداندن بعضی از آنها که رد صلاحیت شده‌اند، کار خود او بوده است. شما این را چگونه توجیه می‌کنید؟

محمدعلی توحیدی: اصلاً این طور نیست؛ واقعیت این است که تمام این حملات، مخصوصاً اداره این چماقداریها و حملاتی که صورت می‌گیرد، تحت کنترل خودش است. حذف فله‌ای و قلع و قمع کامل را، خودش مهندسی می‌کند و خودش دستور می‌دهد. این‌جا، به نظر من یک مسأله کاملاً سیاسی در بین هست. کسانی که یا حاشیه رژیم هستند، یا از خود رژیم هستند، یا لابی رژیم هستند و یا مماشاتگرانی هستند که به نوعی می‌خواهند رژیم را سرپا نگه دارند و از این حاشیه و آن باندش حمایت بکنند، می‌خواهند با زدن این حرفها، دیکتاتور خونخوار، خودکامه و مطلق‌العنانی مثل خامنه‌ای را مقداری در ببرند. واقعیت این است که خامنه‌ای از اسد که به‌عنوان دیکتاتور منفور و خونخوار سوریه، این طور رسوای خاص و عام در جهان است و این همه پرونده‌های جنایات جنگی و ضدبشری برای او وجود دارد، به مراتب خودکامه‌تر و جنایتکارتر است و وحشیانه‌تر از او، در ایران عمل می‌کند. نباید این دیکتاتور را در برد. در جریان رد صلاحیتها هم، اگر مواردی را بعداً می‌آورند و می‌برند، مواردی است که یا واقعاً تیغ‌اش نمی‌برد و زورش نمی‌رسد یا این‌که می‌ترسد بدتر، سر خودش خراب بشود.

مجری: یعنی خامنه‌ای می‌خواهد هم خبرگان و هم مجلس را کاملاً قبضه کند؟

محمدعلی توحیدی: البته که تمایل خامنه‌ای به این امر هست؛ او می‌خواهد دستگاه رژیم را یک‌دست بکند. او از سالها پیش، صحبت از ریل‌گذاری رژیم می‌کرد که منظورش این بود که قطار رژیم روی ولایت حرکت بکند. حتی اگر به‌خاطر داشته باشید در دوره احمدی‌نژاد، یعنی زمانی که خامنه‌ای، خیلی تاخت و تاز بی‌دنده و ترمزی داشت، می‌خواست که اصلاً ریاست‌جمهوری را که با همه آن ضوابط رژیم و اعتقاد به ولایت‌فقیه، به نوعی مراجعه به آرا است را بردارد و به شکل پارلمانی بکند تا اساساً چنین چیزی در بین نباشد. معلوم است که اینها دنبال خلافت و عمارت و این قبیل چیزهای ارتجاعی که از خمینی و خامنه‌ای درمی‌آید هستند. تمام این انتخابات و این جور چیزها هم به این رژیم تحمیل شده است والا او می‌خواهد همه را قبضه کند. ولی چون بحث سیاسی است و در تعادل قوای سیاسی می‌خواهد همه را قبضه کند، وحشت دارد و نگران از این است که وضعیت و موقعیت ضعیف‌اش، از آنچه هست بدتر نشود. به عبارت دیگر، کلاهش را گرفته است تا باد نبرد. درست به‌دلیل چنین وضعیتی و ترس و وحشت است که دست به این کارها می‌زند. اگر مقداری تعادل‌قوا به نفع او بود، بهتر بود که بعضی رد صلاحیتها و بعضی کارهایی که می‌کند را نمی‌کرد؛ ولی او مجبور است و باید قیمت آن را بدهد.

مجری: در همین رابطه حرفهای روز چهارشنبه 28بهمن خامنه‌ای در مورد نمایش انتخابات و… را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

محمدعلی توحیدی: از دید من، حرفهایی که خامنه‌ای زد کاملاً مؤید این واقعیت است که اگر بخواهیم فرموله آن را بیان کنیم، صورت مسأله نمایش انتخابات - چه در خبرگان به طرق اولی و چه در مجلس- موقعیت خود خامنه‌ای است. خامنه‌ای در حرفهای روز 28بهمن گفت که با وجود این‌که، همه کارها شده است ولی من حرفهایی دارم که باید بزنم. بعد هم با یک حالت بسیار نگران، همان بحث ریل گذاری را با کدها و اشاراتی مطرح کرد که کاملاً واضح بود که منظورش، باند رفسنجانی و روحانی است. او با اشاره به اشرافیت و آمریکا و اینهایی که دنبال اقتصاد و این جور چیزها هستند گفت که آنها به‌دنبال مسیری هستند و ریل‌گذاری‌ای می‌خواهند بکنند که اگر مجلسی تشکیل بشود که بخواهد این ریل را برود این مملکت (یعنی این نظام) بدبخت می‌شود. معلوم است که مخاطب این حرفها، اساساً باند خودش است و او داشت به این ترتیب به آنها هشدار می‌داد. کما این‌که فتواهای مسخره‌ای صادر کرده است مبنی بر این‌که واجب است که اینها رأی بدهند و… در حالی که به عرض و طول این آیت‌الله یک شبه نمی‌خورد که فتوا صادر کند. مخاطبان این فتواها و صحبتهای او، همان بسیجیانی هستند که می‌خواهد آنها را بسیج کند تا در این معرکه و دعوایی که در رژیم هست، کلاهش را باد نبرد. البته برای مردم، اعدام و ارعاب و برای باند رقیب‌اش، قلع و قمع و حذف را به‌کار می‌گیرد. اما موقعیت‌اش بسیار ضعیف است و در چنین موقعیتی، این حرفها را می‌زند. خامنه‌ای، واقعاً اظهار نگرانی می‌کرد و می‌گفت که اگر مجلس دست اینها بیفتد، بیچاره می‌شویم. فرمانده سپاه پاسداران هم رو به بسیجی‌ها گفته بود که ما باید قدر رأی خود را بدانیم و فکر نکنیم که رأی دادن ما مهم نیست. در خبرها هم آمده بود که می‌خواهند از اطراف تهران بسیج کنند و بیاورند در خود تهران رأی بدهند.

مجری: آیا می‌شود گفت که باند رقیب خامنه‌ای، یعنی روحانی رفسنجانی، در نمایش انتخابات خبرگان و مجلس دست بالا را خواهند داشت؟

محمدعلی توحیدی: موقعیت آنها را در بسیاری اوقات می‌توان از زبان خودشان ارزیابی کرد.

اگر بخواهیم با اصطلاحات رایج خود رژیم‌ها صحبت کنیم، نمایش انتخابات 7اسفند، دو سر باخت یا باخت باخت است. من فکر نمی‌کنم، برد متصور باشد.

اخیراً، بعد از این‌که رد صلاحیتها صورت گرفته بود، حتی  حسن روحانی  گفته بود که ما در دو راهی این‌که رأی بدهیم یا ندهیم گیر کرده‌ایم. نفری که رئیس‌جمهور مملکت است، می‌گوید ما در این وضعیت گیر کرده‌ایم و اگر رأی بدهیم، چنین ضرری دارد و اگر رأی هم ندهیم بیشتر ضرر می‌کنیم، در نتیجه بهتر است که در انتخابات شرکت کنیم. با چنین ادبیاتی، رئیس‌جمهور رژیم صحبت می‌کرد. محمدرضا عارف نیز که یکی از مهره‌های همین باند و رئیس ستاد انتخاباتی باند مغلوب نظام است، زیر تیغ رد صلاحیتها و حملاتی که صحبت آن شد، گفته بود که ما با سیلی صورت خودمان را سرخ نگه می‌داریم. یعنی آنها هم چندان موقعیت خوبی ندارند و به آنهایی که تحت عنوان معتدل‌ترها، مانند لاریجانی و… بین دو باند رژیم هستند، دل بسته‌اند که آنها بیشتر بتوانند وارد مجلس بشوند... . البته به‌کار بردن مفاهیمی مثل انتخابات و دست بالا و پایین و مجلس و…، کاملاً مضحک است، چرا که پای مردم در میان نیست. مردم، این بازیهای ولایت‌فقیه را تحریم می‌کنند. در این نظام، هر کس که در این انتخابات وارد شود، باید قلباً و عملاً سرسپردگی‌اش به ولایت‌فقیه را اعلام و امضاء بکند و بعد هم 36 بار شورای نگهبان تائید کند تا او وارد شود. بنابراین، این انتخابات، معنای مردمی و کلاسیک و رایج‌اش در سایر کشورها را ندارد؛ ولی در داخل رژیم، برای تعادل درونی رژیم و این‌که گرگها باید تقسیم سهم کنند، بسیار مهم است.

بحث باخت باخت را هم می‌شود از حرفهای خودشان نتیجه گرفت. آنها اغلب می‌گویند بیایید شرکت کنید، چرا که ماندگاری نظام مطرح است؛ یا این‌که می‌گویند سرنوشت نظام در بین است؛ یا حتی همین باند حرفش این نیست که ما یک برنامه‌ای داریم و کارهایی داریم می‌کنیم، بلکه می‌گویند ما باید کشور را از یک باتلاق و بحران و ورشکستی کامل اقتصادی و رشد منفی نجات بدهیم.

بنابراین، در چنین وضعیتی، به سختی می‌شود از برنده صحبت کرد. در هر حال، بحرانی وجود دارد که آنها تلاش می‌کنند به نوعی از سر بگذارنند و نگذارند که شرایط و شکافهایی باز و ایجاد شود که مجدداً مردم، مانند سال 88 از آن استفاده بکنند.