طی هفته های گذشته مراحلی از مهندسی انتخابات توسط باند خامنه ای و اقدامات متقابل باند رفسنجانی طی شده است، نام نویسی گسترده (بیش از 12000 نفر برای 290 کرسی مجلس و 801 نفر )که 14 نفر آن زن بودند) برای خبرگان توسط باند رفسنجانی انجام شد. جناح خامنه ای آنرا نام نویسی فله ای نامید و در مقابل آن شورای نگهبان زیر نظر مستقیم خامنه ای رد صلاحیت فله ای کردند
و در خبرگان هم نمایندگان مورد نظر خود را چیدند و حتی زحمت اینرا بخود ندادند که لااقل دوبرابرتعداد نمایندگان مجلس برای هر حوزه، از نفرات خود کاندید معرفی کنند . و بدون حتی هیچ ملاک و معیار (حتی در دستگاه ارتجاعی ولی فقیه)، فقط با معیار چیدن بال و پر رفسنجانی در مجلس خبرگان، 161نفر را برای 88 کرسی معرفی کردند. در رأس این تصفیه ها که تحت نظارت مستقیم خامنه ای انجام گرفت، حذف "حسن خمینی" قرار داشت واین درشرائطی بودکه 10 تن از مرا جع، اجتهاد او را تائید کردند (که در نظام آخوندی، تایید یک مرجع هم کافی است) تصفیه حسن خمینی در حالی انجام گرفت که یک جوانک 24 ساله بنام “میثم دوست محمدی » که از باند مجتبی خامنه ای و شاگرد شاهرودی است را تائید صلاحیت کردند!. اما بالاخره تیغ ولی فقیه نتوانست سر این جناح در مجلس خیرگان، یعنی رفسنجانی را بزند!
و در خبرگان هم نمایندگان مورد نظر خود را چیدند و حتی زحمت اینرا بخود ندادند که لااقل دوبرابرتعداد نمایندگان مجلس برای هر حوزه، از نفرات خود کاندید معرفی کنند . و بدون حتی هیچ ملاک و معیار (حتی در دستگاه ارتجاعی ولی فقیه)، فقط با معیار چیدن بال و پر رفسنجانی در مجلس خبرگان، 161نفر را برای 88 کرسی معرفی کردند. در رأس این تصفیه ها که تحت نظارت مستقیم خامنه ای انجام گرفت، حذف "حسن خمینی" قرار داشت واین درشرائطی بودکه 10 تن از مرا جع، اجتهاد او را تائید کردند (که در نظام آخوندی، تایید یک مرجع هم کافی است) تصفیه حسن خمینی در حالی انجام گرفت که یک جوانک 24 ساله بنام “میثم دوست محمدی » که از باند مجتبی خامنه ای و شاگرد شاهرودی است را تائید صلاحیت کردند!. اما بالاخره تیغ ولی فقیه نتوانست سر این جناح در مجلس خیرگان، یعنی رفسنجانی را بزند!
متقابلا باند رفسنجانی هم که دست خامنه ای را خوانده بودند، علاوه بر نام نویسی فله ای، به بیش از 6000 کاندیدای رد صلاحیت شده خط دادند که اعتراض کنند و در مورد حسن خمینی هم مهندسی شده از 10 مرجع تقلید قم برایش تائید اجتهاد گرفتند و بعد هم رفسنجانی در 12 بهمن با استناد به قانون ارتجاعی همین دستگاه ولایت فقیه، که اختیارات خود را ناشی از اجتهادی میدانند که همین باصطلاح مراجع داده اند، خامنه ای و شورای نگهبانش را زیر سئوال برد و در واقع به خامنه ای گفت: وقتی رهبر شدی که مجتهد هم نبودی و من با یک نقل قول از خمینی، ترا مجتهد و بعد رهبر کردم!
از روز 22 بهمن تبلیغات مجلس خبرگان بمدت 14 روز و تبلیغات مجلس هم از 28 بهمن شروع شروع شده است خواهد شد و هر دو جناح در وحشت از تنفر مردم از کل نظام، به التماس و خواهش برای شرکت در انتخابات روی آورده اند. خامنه ای تاکنون چندبار خواسته کسانی هم که نظام را هم قبول ندارند رأی بدهند و رفسنجانی نیز در پیام تلویزیونیش در 22 بهمن گفت:”خواهش میکنیم که خانمها، آقایان و جوانانی که میتوانند رأی بدهند، همه پای صندوقها بیایند » و روحانی و بقیه سردمداران رژیم بویژه باند اصلاح طلبان را دعوت به شرکت کرده اند .
نگاهی به آنچه تاکنون انجام شده است
رد و تائید صلاحیت ها در سه مرحله اجرا شد:
- وزارت کشور بعنوان مسئول اجرائی انتخابات براساس گزارش چهار ارگان وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی، قوه قضائیه و ثبت احوال، تعداد محدودی که در این چهار ارگان پرونده داشتند را ردصلاحیت کرد.
- هیئت نظارت شورای نگهبان براساس گزارشات سازمان اطلاعات سپاه در مورد مواضع سیاسی کاندیداها، کلیه کسانی که در حمایت از اصلاح طلبان و بویژه موسوی، کروبی و خاتمی مستقیم یا غیر مستقیم در 6 سال اخیر موضعی علنی یا حتی در مجالس خصوصی داشتند و همچنین کسانیکه از روحانی و مواضعش حمایت کردند و حتی نمایندگان حامی علی لاریجانی در مجلس که برنامه های دولت حمایت کرده بودند، را رد صلاحیت کردند . بطور کامل سران اصلاح طلب و افراد شاخص مانند فاطمه هاشمی از حامیان روحانی و ... رد صلاحیت کردند و از بیش از 12000 نفر کاندید فقط 4720 را تائید کردند که براساس گزارشات کلیه کاندیداهای خامنه ای و بویژه باند «امنیتی – نظامی» (که به “افراطی ها » و “دلواپسان » نظام معروفند) را تائید کردند.
باند رفسنجانی – روحانی که انتظار چنین رد صلاحیتی را داشتند، طبق مهندسی خود از یکطرف به همه رد صلاحیت شدگان خط اعتراض دادند و از طرف دیگر روحانی با معاون اول و وزیر کشورش با حمایت علی لاریجانی بدنبال تائید صلاحیت های نفراتشان با خامنه ای و شورای نگهبان به رایزنی پرداختند . نهایتا شورای نگهبان در رسیدگی به شکایت ها و رایزنی ها، در این مرحله 147 نفر از تائید شدگان (از 4720 نفر) را براساس تحقیقات و گزارشات سازمان اطلاعات سپاه مجددا رد صلاحیت کرد و حدود 1500 نفر را هم تائید نمود. نتیجه نهائی را قائم مقام وزیر کشور در تاریخ 21 بهمن اعلام کرد و گفت که در مورد 25 نفر هنوز شورای نگهبان ابراز نظری نکرده است.
آمار اعلام شده در جدول زیر آمده است.
کل نام نویسی | انصراف کاندیداها | تائید صلاحیت شده | رد صلاحیت شده | تعیین تکلیف نشده |
12072 | 627 | 6155 | 5267 | 25 |
واکنش به تائید صلاحیت ها
- وزیر کشورروحانی از شورای نگهبان قدردانی کرد که در تائید صلاحیت ها همکاری کرده و این امکان بوجود آمده که در سراسر کشور امکان انتخابات رقابتی داشته باشند (رد صلاحیت اولیه طوری بود که در چندین استان در مقابل کاندیداهای باند خامنه ای هیچ کاندیدی از اصلاح طلبان یا طرفداران دولت نبود).
- مرعشی سخنگوی «کارگزاران » و از اعضای شورای عالی هماهنگی اصلاح طلبان گفت: «اغلب افراد رد صلاحیت شده (نهائی) از شخصیتهای شناخته شده و مورد احترام مردم در مناطق مختلف کشور هستند. تاسف عمیق خود را از رفتار نامناسب با شخصیتهای سیاسی معتدل اعلام میکنم...»
- اشرف بروجردی “یک فعال اصلاحطلب »، از شکست رایزنیهای حسن روحانی به منظور تائید صلاحیت 270 نامزد رد صلاحیت شده انتخابات از سوی شورای نگهبان خبر داد و گفت: «هیچ نتیجهای از رایزنیها رئیس جمهور درباره ردصلاحیتها حاصل نشده و تا آن جایی که من خبر دارم هیچ کدام از آن 270 نفر به صحنه انتخابات باز نگشتهاند. (بنابراین) متاسفانه عمده نیروهای اثرگذار اصلاحطلب ردصلاحیت شدهاند و در بررسیهای مجدد هم نتیجه چشم گیری حاصل نشده است.»
- به گزارش خبرگزاری ایرنا در 18 بهمن 94 حسن روحانی در واکنش به نتایج بررسی صلاحیت ها گفت: «میدانیم اگر به پای صندوقهای رای برویم نفع کمیبه دست میآوریم و اگر نرویم قطعا ضررمیکنیم. پس بین نفع کم و ضرر قطعی، ما نفع کم را انتخاب میکنیم.»
- محمدرضا عارف در حالیکه به شرکت حداکثری در انتخابات دعوت میکند، میگوید ما با سیلی صورت خود را سرخ نگهمیداریم.
اظهار نظرهای فوق نشان میدهد که اولا تائید صلاحیت ها جدید (حدود 1500 نفر) شامل افراد شاخص و تاثیر گذار دولت و اصلاح طلبان که در لیست 270 نفر ی که روحانی به خامنه ای داده بود، نیستند. و خامنه ای – سپاه (اطلاعات سپاه):
اولا . خط قلع و قمع را در رابطه اصلاح طلبان (بویژه حامیان خاتمی) پیش برده اند
ثانیا . وحشت از قیام مردم که روحانی از آن بعنوان «ضرر قطعی» نام می برد، آنها را ناچار میکند که به قول عارف صورت خود را با سیلی سرخ کنند و برای نمایش خامنه ای، تبلیغ شرکت مردم در انتخابات را هم بکنند.
لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان
جناح و باند خامنه ای بعداز جام زهر برجام، شقه شد. بطوریکه دراین انتخابات باند سنتی و راست اصولگرایان که در مجلس نهم عمدتا در فراکسیون «رهروان ولایت» با علی لاریجانی هستند، از اصولگرایان «امنیتی – نظامی» ، که به آنها افراطی و دلواپسان هم میگویند و در مجلس فراکسیون اصولگرایان به ریاست حداد عادل را دارند، فاصله گرفتند.[1]
باند «امنیتی – نظامی» که مرکب از «جبهه پایداری»، «ایثارگران» و «رهپویان» هستند با “مؤتلفه » که تاکنون جزو اصولگرایان سنتی بود یک ائتلاف به ریاست حداد عادل تحت نام “ائتلاف بزرگ اصولگرایان » تشکیل دادند و با حمایت غیر مستقیم خامنه ای و حمایت مستقیم جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین، تلاش کردند که کل اصولگرایان را در آن جمع کنند. اما علی لاریجانی (با رهروان ولایت) حاضر نشدند که وارد این ائتلاف شوند. محسن رضائی و قالیباف نهایتا پذیرفتند که وارد ائتلاف شوند و نماینده داشته باشند. باند احمدی نژاد که در حزبی بنام “یکتا » گرد آمدند نیز در ائتلاف بودند.تلاش این ائتلاف این بوده که یک لیست واحد بدهد و همه اصولگرایان ملزم به حمایت از آن شوند و هر کاندید اصولگرا که در این لیست قرار نگرفت سهم خواهی نکند و انصراف بدهد! و بلاخره بعداز چند ماه کار یک لیست 30 نفر برای تهران دادند.
ترکیب این 29 (نفر سی ام حداد عادل) از جناح ها به قرار زیر است
جبهه پایداری و حامیان مصباح | مؤتلفه | رهپویان | ایثارگران | روحانیت مبارز | مداحان | قالیباف | رضائی |
11 + 5 | 4 | 2 | 2 | 2 | 1 | 1 | 1 |
11 نفر از جبهه پایدار و 4 نفر از کابینه اول احمدی نژاد و نفرپنجم وزیر اخراجی احمدی نژاد. یعنی نفراتی از احمد ی نژاد قبل از انحراف . این جدول نشان میدهد که بجز نفر قالیباف و رضائی و روحانیت مبارز بقیه از مخالفان سرسخت برجام و روحانی، با اکثریت حامیان مصباح یزدی (11+5)، می باشند
در استانها هم با ملاحظات استانی و شهری، لیست کاندیدها شبیه ترکیب بالا است. این جدول نشاندهنده این است که خامنه ای بدنبال مجلسی است که در دست افراطی ترین جناحش، مشابه احمدی نژاد که درسال 84 روی کار آمد، می باشد . اما علیرغم قولی که کاندیداهای اصولگرای این ائتلاف داده بودند که درصورتی که در لیست قرار نگرفتند استعفا خواهند داد، بسیاری از آنها به این لیست اعتراض کرده و بدنبال لیست های دیگر رفتند .
خبرگان
کنترل انتخابات مجلس خبرگان را خامنه ای بصورت مستقیم تر زیر نظر خودش قرار داد و احمد جنتی دبیر شورای نگهبان در رابطه مستقیم با دفتر ویژه خامنه ای، خط اورا در شورای نگهبان جاری کرده است. تائید صلاحیت رفسنجانی و ردصلاحیت حسن خمینی را شخص خامنه ای تعیین تکلیف کرد.
شورای نگهبان در مرحله اول بررسی صلاحیت801 کاندید مجلس خبرگان، فقط 166 نفر را تائید کرد . در مرحله دوم که رسیدگی به اعتراض ردصلاحیت شدگان را بررسی کرد، تعداد دیگری را مجددا رد صلاحیت کرد و تعداد اندکی را هم تائید نموده . و در نهایت 161 را بعنوان تائید نهائی اعلام کرد!!. و بطور مشخص نفر شاخص کاندیداهای خبرگان ، یعنی حسن خمینی، رد صلاحیتش قطعی شد.
با توجه به اینکه تعداد نمایندگان خبرگان 88 نفر است و کل کاندیداها 161 نفر است، یعنی 17 نفر در انتخابات رقیب ندارند!
در نتیجه مشخصا میتوان گفت: خامنه ای خبرگان را چیده است بطوریکه برای قطعی شدن انتخاب آخوند صادق لاریجانی، که کاندیدا از مازندران است، وباید 5 نماینده از بین 8 کاندید انتخاب میشد، یکی از کاندیداها هم بنفع لاریجانی کنار رفت که حتما وی به خبرگان راه یابد!
موضعگیری رفسنجانی در ردصلاحیت حسن خمینی و بازتابهای آن
در 12 بهمن 94 رفسنجانی در مراسمی به مناسبت فرا رسیدن دهه فجر در حمایت از حسن خمینی شدیدترین انتقادات را به خامنه ای – شورای نگهبان کرد. که متقابلا جناح خامنه ای در مقابل آن موضع گرفتند و حتی در دادگاه ویژه روحانیت هم از رفسنجانی شکایت کردند ...
رفسنجانی در این موضعگیری بی سابقه خطاب به خامنه ای و شورای نگهبان گفت:«شما صلاحیت خود را از کجا آوردهاید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما اجازه داد که یکجا بنشینید و داوری کنید؟ برای مجلس و دولت و جاهای دیگر و اختیارات را در دست بگیرید؟ چه کسی اجازه داد که اسلحه برای شما باشد و تریبونها برای شما باشد؟ چه کسی اجازه داد که تربیونهای نماز برای شما باشد و صداوسیما برای شما باشد؟ چه کسی به شما اینها را داد؟ اگر امام خمینی و نهضت ایشان و اراده عمومی مردم نبود هیچکدام از اینها نبودند. زمانی که باید همه به هم تبریک بگوییم هدیه بدی به بیت امام دادید.»
بدنبال این سخنان همه نفرات رده 2خامنه ای، از شریعتمداری تا آخوندهای عقیدتی سپاه و معاونت سپاه تا حداد عادل و ...، علیه رفسنجانی موضع گرفتند. نهایتا هم خامنه ای در 19 بهمن بدون نام بردن از رفسنجانی گفت: “این حرفها فقط با نگاه سیاسی و به علت دوری از انگیزه های خدایی بیان می شود اما اکنون قصد ندارم به آنها بپردازم.»
در مقابل رفسنجانی کوتاه نیامد و 14 و 15 بهمن مجددا علیه آنها موضع گرفت. علاوه بر رفسنجانی آخوند سید مهدی طباطبائی عضو جامعه روحانیت مبارز در 14 بهمن در حمایت از رفسنجانی گفت: «سخنان آیتالله هاشمی درست، پخته و سنجیده بود. در واقع نوعی یادآوری به مسئولان بود که بدانند چه کسی آنها را با این نقطه رسانده است....»
چرا خامنه ای مجبور به قلع و قمع در انتخابات شد؟
خامنه ای که طلسم ولایتش در قیام 88 شکست ( بطوریکه احمدی نژاد که خامنه یی اورا بعنوان یک تدارکاتچی آورده بود که مطیع باشد، هم به او لگد زد ) و در وحشت از قیام به بهانه تقلب، ناچار شد که حسن روحانی را فقط با اختلاف 250 هزار رأی رئیس جمهور کند و سپس جام زهر اتمی را، بعداز کشیدن دهها مرز سرخ و بعد عقب نشینی، سرکشید. حال برای مقابله با آثار جام زهر بدلایل زیر ناچار از این قلع و قمع شد:
یکم. جبران ضربه روحی ناشی از پذیرش برجام و جام زهر به سپاه و باندش. قبول برجام آنهم با زیر پا گذاشتن تمام مرز سرخ هائی که مطرح کرده بود، ضعف خامنه ای را بارز کرد که تضعیف روحیه سپاه را موجب شد، لذا برای روحیه دادن به سپاه و باندهای سرکوب و تروریستی اش نیاز به این قدرت نمائی داشت که بگوید آنقدر قدرت داریم که حتی نوه خمینی را هم که مخالف ما باشد رد صلاحیت کنیم.!
دوم. خامنه ای و بویژه باند «امنیتی – نظامی» اصولگرایان ازاینکه دو قوه دست جریان روحانی – رفسنجانی باشد، در وحشتند، حال که دولت دست روحانی است میخواهند مجلس دیگر دست آن باند نباشد .
سوم. بعداز برجام اگر باند روحانی – رفسنجانی در مجلس هم پیروز شوند، پیامی از ضعف خامنه ای و سپاه به جامعه بحرانی در حال انفجار میدهد که میتواند موتور حرکت های اجتماعی را بکار بیاندازد.
پیام رد صلاحیت حسن خمینی چیست؟
رد صلاحیت حسن خمینی بعداز تائید 10 مرجع، در درون باندهای های رژیم از جهات مختلف به ضرر خامنه ای است مثلا: در دستگاه آخوندی – فئودالی ایجاب میکند که با نوه خمینی وحدت کار کند، چراکه در دستگاه آخوندی، همواره اجتهاد توسط مراجع تعیین شده است بطوریکه همین روزها گفتند که در سال 42 اگر آیت الله شریعتمداری و گلپایگانی و .... اجتهاد خمینی را تائید نکرده بودند شاه او را اعدام میکرد و خامنه ای و شورای نگهبانش هم با تائید باصطلاح مراجع مجتهد شدند. ... خامنه ای به این ضررها اشراف داشت ولی آنچنان در ضعف قرار دارد که نه خودش و نه نظامش قدرت هیچ انعطافی را ندارند. اما این ردصلاحیت ها و ازجمله رد صلاحیت حسن خمینی خواه یا ناخواه پیامهای زیر را دارد:
- خامنه ای و سپاه به باندهای دیگر رژیم پیام دادند که برای پیشبرد خطشان با هیچ کس رودربایسی ندارند.
- پیام رد صلاحیت حسن نشان داد که خامنه ای تصمیم به کوتاه آمدن در مقابل جناح مقابل را ندارد.
- موضعگیری دو جناح در مسئله رد صلاحیت حسن خمینی بیانگر عمق شکاف در درون رژیم است.
- بیانگر رشد تضاد «خامنه ای و شورای نگهبان » با روحانیت و حوزه و بویژه با مراجع درجه 1 رژیم مانند وحید خراسانی، شبیری زنجانی، جوادی آملی، محقق داماد، و موسوی اردبیلی...،که حسن را تائید کردند، می باشد .
بال و پر رفسنجانی در خبرگان زده شد اما همچنان خطرناک است:
رفسنجانی بقول محمد غرضی (وزیر دوره رفسنجانی و کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم) خودش را صاحب این مملکت میداند و همچنانکه خودش هم در تبلیغات انتخاباتی اخیرش در 22 بهمن تشریح کرد او رئیس جلسه خبرگانی بود که خامنه ای را ولی فقیه کرد. آخوند حائری یکی از کاندیداهای خبرگان که تائید صلاحیت شد (ولی بعد انصراف داد) در 20 بهمن در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: “مگر امام نفرمودند تا دست این دو نفر (رفسنجانی و خامنه ای) در دست هم است، من خیالم راحت است. دشمن هم بیکار نمینشیند تمام تلاشش را میکند که بین این دو نفر اختلاف بیافتد.» اکثر آخوندهای خبرگان که در دوره خمینی بودند این حرف را از خمینی شنیده و در جریان بودند که رفسنجانی علی روضه خان را از خم رنگرزی خبرگان ولی فقیه بیرون آورد. لذا در دورن رژیم گفته میشود که در خبرگان فعلی و خبرگانی که خامنه ای از این 160 نفر میخواهد بچیند، حداکثر بیش از 20 آخوند مثل جنتی، محمد یزدی، مصباح، احمد خاتمی، صادق لاریجانی و .... که علیه رفسنجانی بیایستند ندارد. و اکثر خبرگان مواضعی شبیه حائری شیرازی دارند که رفسنجانی را همسنگ خامنه ای می بینند و خواهان وحدت این دو هستند. لذا در درون باند خامنه ای به صراحت میگویند که رفسنجانی لازم نیست اکثریت را در خبرگان داشته باشد حتی اگر 10 نفر هم داشته باشد، خط خودش علیه خامنه ای پیش خواهد برد. لذا در حالیکه خامنه ای با شورای نگهبان تلاش کردند که رفسنجانی همین 10 نفر را هم در مجلس خبرگان نداشته باشد، اما باز مطرح میکنند که رفسنجانی خطرناک است!
وحشت دو جناح از تحریم انتخابات توسط مردم
هر دو جناح رژیم (خامنه ای و رفسنجانی) از تنفر مردم از نظام ولایت فقیه مطلعند و گزاشات متعدد حاکی از وحشت دوجناح از تحریم انتخابات توسط مردم و عواقب بعدی آن است. بعنوان مثال به نمونه های زیر توجه شود
- خامنه ای در سخنانش در 30 دی در وحشت از تحریم انتخابات گفت: «عده ای کمین کرده اند که با حضور نیافتن مردم در انتخابات، با تحریم و یا سست کردن انتخابات، از نظام جمهوری اسلامی مچ گیری کنند.»
- صادق زیبا کلام در گفتگو با روزنامه قانون 1 بهمن 94 گفت: شورای نگهبان مثل برگ خزان رد صلاحیت کرد. بسیاری سرخورده و ناامیدانه می گویند که «چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ وقتی حتی یک نفر را هم شورای نگهبان درفهرست نامزد های حوزه انتخابیه مان باقی نگذاشته،» بیشترین مطالبی که در فضای مجازی بعد از اعلام رد صلاحیت ها بهراه افتاده مسئله «بایکوت» است. بسیاری با غرور و افتخارمی نویسند که در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده اند. بهنظر می رسد یک موجی در حال بهراه افتادن است که عدم شرکت در انتخابات را یک جور اعتراض مدنی به رد صلاحیت ها می داند.
- آخوند اعلم الهدی امام جمعه موقت در مشهد گفت: مشارکت حداکثری در انتخابات مانور قدرت برای این نظام است و اگر کسی بنا شد در انتخابات شرکت نکند معنایش این است که در مقابله با کفر جهانی نایستاده است.
- یکی از کارشناسان آسیب های اجتماعی که گزارشات کارشناسی برای ارگانهای رژیم منجمله شورای نگهبان تهیه میکند در رابطه با شرایط لازم در فضای اجتماعی برای شرکت در انتخابات، در گزارش به مقامات رژیم نوشته است: «نهادهای مختلف امنیتی به بهانه ارتباط کنشها با فضای سنگین انتخابات، جامعه را رو به امنیتی شدن میبرند. پیامد این اقدام در مراحل اولیه نقصان در مشروعیت انتخابات، در مراحل بعدی کاسته شدن از مشارکت در انتخابات و حتی تحریم انتخابات خواهد داشت». در گزارش دیگری تأکید کرده که: «نتایج نظرسنجی های صورت گرفته در ارتباط با میزان مشارکت در انتخابات معطوف به دلسردی، تردید و عدم مشارکت است. طبیعیست که با وجود مسایل اقتصادی، کشمکشهای سیاسی، مفاسد و تخلفات برخی مسولان، فشار و کنترل اجتماعی، تداوم محرومیت های اجتماعی و فاصله طبقاتی، تمایل به مشارکت اجتماعی از جمله مشارکت در انتخابات در سطح (کم یا حتی بسیار کم) برآورد شود.»
چشم اندازها
هر دو باند رژیم هرکدام از منظر خودشان نیاز دارند که آمار شرکت کننده در انتخابات را بالا اعلام کنند. گزارشاتی از درون رژیم حاکی است که در اتاق تجمیع آرا مانند تمامی انتخابات گذشته آمار کل شرکت کنندگان را به حد نصاب مورد نظر خود بالا میبرند.
باند رفسنجانی – روحانی بدنبال «لیست سیاه» در این انتخابات هستند، یعنی برای اولین بار این جو را پیش میبرند که به چه کسانی رأی ندهید. رفسنجانی بدنبال این است که با اختلاف آرا بالا با جنتی، محمد یزدی از اعضای شورای نگهبان و مصباح یزدی و .... انتخاب شود. تا بتواند حرفهای خودش را در مقابل آن جناح مطرح کند.
لیست مورد نظر سپاه و باند خامنه ای همان لیست “ائتلاف بزرگ اصولگرایان » است که با مهندسی سپاه تلاش دارد که این لیست را به مجلس بفرستد بطوریکه بتواند حداد عادل را رئیس مجلس کند.
علیرغم ردصلاحیت گسترده باند روحانی – اصلاح طلبان، آنها قصد دارند که در سراسر کشور لیست مشترک با هم و با اصولگرایان باند لاریجانی بدهند و بدنبال این هستند که مجلس دهم دست افراطی های خامنه ای (دلواپسان که در مجلس نهم در مقابل دولت روحانی بودند) نیفتد
[1] در تمامی انتخابات گذشته رژیم علیرغم هر اختلافی باندهای خامنه ای زیر چتر جامعه مدرسیین و جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات متحد میشدند و اولین انتخاباتی است که شقه شده اند.