آمار و ارقام حکومتی اکنون نه تنها از بحران کشت، بلکه از نابودی عنقریب صنعت سنتی چای به موازات دیگر صنایع کشورخبر می دهند. سخن از صنعتی است که قدمتی صد ساله در ایران دارد و توانست طی این دوران خود را از مرکز ثقلی مانند لاهیجان به اقصی نقاط میهن امان گسترش دهد.
نبود سرمایه گذاری متدون، عدم حمایت از چایکاران، ورود بی رویه انواع چای خارجی، فشارهای شدید مالی بر چایکاران به یقین طی دوران حاکمیت مخرب آخوندی به این صنعت صدمات جبران ناپذیری را وارد کرده است.
در این راستا باید به بی توجهی عامدانه دولت آخوند روحانی به این صنعت ملی اشاره کرد که بسیاری از صاحبان این صنعت و چایکاران محروم را اکنون با مشکلات شدید مالی روبرو ساخته است، بطوریکه بسیاری از چایکاران، با فروش زمین های خود و یا ساختمان سازی، «عطای این صنعت را به لقای» آن بخشیده اند.
یک گزارش حکومتی در این رابطه می نویسد: “مطالبات کشاورزان در این حوزه 125 میلیارد تومان بوده است که از این مبلغ 25 میلیارد تومان باقیمانده است و نکته حائز اهمیت این است که مطالبات به طور یکسان به کشاورزان پرداخت نشده است؛ یعنی برخی از کشاورزان 50 درصد، برخی 80 درصد و برخی دیگر کل پول را دریافت کردهاند».
در رابطه با فشارهای مالی بر چایکاران، یک تولید کننده گفت: “ آبیاری باغات از طریق تحت فشار هزینههای زیادی را برای چایکاران به همراه دارد و کسانی که این امکانات را در اختیار دارند نیز به دلیل آببهای بالا از این تکنولوژی استفاده نمیکنند، در دهه 40 امکانات زیادی به کشاورزان برای سیستم آبیاری تعلق گرفت، در آن زمان این سیستم با لولههای آبیاری آلومینیومی که قابلیت جابه جایی داشت انجام میشد؛ اما در حال حاضر جنس لولههای انتقال دهنده آب PVC است که کارایی این لولهها به شکل ثابت است؛ همچنین تبدیل لولههای پیشین با لولههای جدید هزینه زیادی را برای کشاورزان به همراه دارد به همین خاطر رغبت تولیدکنندگان برای این کار پایین است».
علاوه بر تمامی این مصائب که به یقین فشارهای سنگینی را بر چایکاران وارد کرده است، باید به سیاست های مخرب واردات چای که تماما از سوی باندهای مافیایی رژیم و یا آقازاده ها اعمال می شوند، نیز اشاره کرد. وی در این رابطه می افزاید: “سیاستهای غلط سازمان چای اجازه صادرات را به چایکاران نمیدهد، بسیاری از مشکلات تولیدکنندگان از طریق صادرات حل میشود؛ اما موانع ایجاد شده توسط سازمان چای میزان صادرات را کاهش داده است، باتوجه به اینکه در کشور مازاد تولید چای نداریم اما بخش زیادی از تولیدات مناسب صادرات است».
بحران در این صنعت بحدی است که بسیاری از کارشناسان آن را اکنون در مرحله نابودی کامل می بینند؛ زیرا در نبود حمایت های دولتی اکنون نه تنها 60 هزار خانواده چایکار در خطر انقراض و بیکاری قرار گرفته اند، بلکه فراتر از آن می توان با استناد به این گزارش حکومتی گفت: “تولید برگ سبز به شکل چشمگیری کاهش یافته است و به جرات میتوان گفت این صنعت رو به نابودی است از طرفی رونقی در باغداری ایجاد نشده و حتی توزیع وام به چایکاران به شکل اساسی انجام نشده است».
در این راستا باید به بی توجهی عامدانه دولت آخوند روحانی به این صنعت ملی اشاره کرد که بسیاری از صاحبان این صنعت و چایکاران محروم را اکنون با مشکلات شدید مالی روبرو ساخته است، بطوریکه بسیاری از چایکاران، با فروش زمین های خود و یا ساختمان سازی، «عطای این صنعت را به لقای» آن بخشیده اند.
یک گزارش حکومتی در این رابطه می نویسد: “مطالبات کشاورزان در این حوزه 125 میلیارد تومان بوده است که از این مبلغ 25 میلیارد تومان باقیمانده است و نکته حائز اهمیت این است که مطالبات به طور یکسان به کشاورزان پرداخت نشده است؛ یعنی برخی از کشاورزان 50 درصد، برخی 80 درصد و برخی دیگر کل پول را دریافت کردهاند».
در رابطه با فشارهای مالی بر چایکاران، یک تولید کننده گفت: “ آبیاری باغات از طریق تحت فشار هزینههای زیادی را برای چایکاران به همراه دارد و کسانی که این امکانات را در اختیار دارند نیز به دلیل آببهای بالا از این تکنولوژی استفاده نمیکنند، در دهه 40 امکانات زیادی به کشاورزان برای سیستم آبیاری تعلق گرفت، در آن زمان این سیستم با لولههای آبیاری آلومینیومی که قابلیت جابه جایی داشت انجام میشد؛ اما در حال حاضر جنس لولههای انتقال دهنده آب PVC است که کارایی این لولهها به شکل ثابت است؛ همچنین تبدیل لولههای پیشین با لولههای جدید هزینه زیادی را برای کشاورزان به همراه دارد به همین خاطر رغبت تولیدکنندگان برای این کار پایین است».
علاوه بر تمامی این مصائب که به یقین فشارهای سنگینی را بر چایکاران وارد کرده است، باید به سیاست های مخرب واردات چای که تماما از سوی باندهای مافیایی رژیم و یا آقازاده ها اعمال می شوند، نیز اشاره کرد. وی در این رابطه می افزاید: “سیاستهای غلط سازمان چای اجازه صادرات را به چایکاران نمیدهد، بسیاری از مشکلات تولیدکنندگان از طریق صادرات حل میشود؛ اما موانع ایجاد شده توسط سازمان چای میزان صادرات را کاهش داده است، باتوجه به اینکه در کشور مازاد تولید چای نداریم اما بخش زیادی از تولیدات مناسب صادرات است».
بحران در این صنعت بحدی است که بسیاری از کارشناسان آن را اکنون در مرحله نابودی کامل می بینند؛ زیرا در نبود حمایت های دولتی اکنون نه تنها 60 هزار خانواده چایکار در خطر انقراض و بیکاری قرار گرفته اند، بلکه فراتر از آن می توان با استناد به این گزارش حکومتی گفت: “تولید برگ سبز به شکل چشمگیری کاهش یافته است و به جرات میتوان گفت این صنعت رو به نابودی است از طرفی رونقی در باغداری ایجاد نشده و حتی توزیع وام به چایکاران به شکل اساسی انجام نشده است».