اسم مبارزه برای آزادی و استقلال میهن مان ایران را گذاشتند هزینه! بعد گفتند که برای رسیدن به آزادی، از بین بردن دردها و زخمهای اجتماعی، برای از بین بردن شکنجه، برای رسیدن مردم به خواسته های بر حق و مشروعشان باید هزینه کمتری را پرداخت. خامنه ای که اهل این حرفها و ناز کرشمه ها نبود با لطف
فراوان حکم سران فتنه (کروبی و موسوی) را از اعدام به حصر تغییر داد؛ و در خیابانها هم جوانان را با شلیک مستقیم کشت (صانع ژاله، محمد مختاری). باقی ماندگان این جریان سیاسی بعد که دیدند سمبه آغا پر زور است
با یک چرخش اساسی جریان کم هزینگی به «بی هزینگی» تبدیل کردند. تمام جریانهای بی هزینه با هم متحد شدند و حاصل این اتحاد روحانی وارد میدان کردند. وارد روند جریانهای بعد از سال 88 و به خصوص بعد از اعدام خیابانی ژاله و مختاری نمی شوم، حزب بی هزینه ها اختگی کامل سیاسی خود را نشان داد و با لیست قاتلان مردم وارد میدان انتخابات شد. آنقدر افراد این لیست شناخته شده بودند که اگر خلخالی و لاجوردی هم زنده بودند، بعید نبود که درمیان آنها باشند. حال بلند گوهای این قاتلان را ببنید که با چه توجیهاتی وارد میدان شده اند. قراراست بین بد وبدتر انتخاب کنند وبرای این شعار تبلیغ می کنند. در بین لابی خارج از کشوری رژیم و محافل استحاله طلب با شعار بی هزینگی افرادی دیده می شوند که می نویسند.
با یک چرخش اساسی جریان کم هزینگی به «بی هزینگی» تبدیل کردند. تمام جریانهای بی هزینه با هم متحد شدند و حاصل این اتحاد روحانی وارد میدان کردند. وارد روند جریانهای بعد از سال 88 و به خصوص بعد از اعدام خیابانی ژاله و مختاری نمی شوم، حزب بی هزینه ها اختگی کامل سیاسی خود را نشان داد و با لیست قاتلان مردم وارد میدان انتخابات شد. آنقدر افراد این لیست شناخته شده بودند که اگر خلخالی و لاجوردی هم زنده بودند، بعید نبود که درمیان آنها باشند. حال بلند گوهای این قاتلان را ببنید که با چه توجیهاتی وارد میدان شده اند. قراراست بین بد وبدتر انتخاب کنند وبرای این شعار تبلیغ می کنند. در بین لابی خارج از کشوری رژیم و محافل استحاله طلب با شعار بی هزینگی افرادی دیده می شوند که می نویسند.
طاهره دانش یکی از این افراد است. او که قبلا با عنوان «پژوهشگر و فعال حقوق بشر» شناخته شده با عنوان «تحلیل گر ارشد سیاسی» رونمائی می شود (اینکه طاهره دانش چگونه از 15 نوامبر 2015 که به عنوان پژوهشگر و فعال حقوق بشر با روزنامه کیهان لندن مصاحبه کرده در 20 فوریه 2016 به «تحلیل گرارشد سیاسی» تبدیل شده معلوم نیست).
طاهره دانش در لباس فعال حقوق بشر در مصاحبه با کیهان لندن می گوید: «امکان شکلگیری دموکراسی بر پایه باورهای دینی وجود ندارد اما باید توجه داشت که دموکراسی و حقوق بشر دو مفهوم کاملا جدا از هم هستند. آنچه ما امروز در ایران مشاهده میکنیم یک ساختار مختص برآمده از نگاه شیعه دوازده امامی است که حتی با حکومتهای تئوکراتیک (دینی) دیگر قابل مقایسه نیست». وقتی که خبرنگار در مورد انتخابات آتی اسفند ماه از او سئوال می کند، طاهره دانش می گوید: «دموکراسی در مورد خواسته مردم صحبت میکند. در جمهوری اسلامی هر چیزی که اتفاق میافتد باید به خواسته ولایت فقیه باشد. دموکراسی فقط در چهارچوب انتخابات تعریف نمیشود حتی اگر هم فرض را بر همین موضوع بگذاریم انتخابات در جمهوری اسلامی یک انتخابات آزاد و منصفانه نیست. انتخاباتی که در آن ولی فقیه به صورت مستقیم و یا به واسطه شورای نگهبان مشخص میکنند که چه کسانی حق انتخاب شدن را دارند تنها یک معنی دارد. در جمهوری اسلامی مردم حق انتخابشان محدود به آن افرادی است که سیستم اجازه داده است و با این تعریف به هیچ شکل نمیتوان انتخابات در جمهوری اسلامی را آزاد و یا حتی منصفانه دانست. حالا شما نگاه کنید که چند ماه دیگر ما انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری را پیش رو داریم، آیا مردم هنوز میدانند که چه حقوقی دارند و آیا با آگاهی بر این موضوعات رای خواهند داد، باز هم میگویم به احتمال قوی خیر».
در یک چرخش ناگهانی و یا بهتر بگویم پوسته اندازی همانند رهبران جریان بی هزنیگی طاهره دانش به عنوان «تحلیل گر ارشد سیاسی» در کمتر از دو ماه در مقاله ای با عنوان «انتخابات، روند یا رویداد» پس از صغری و کبری های زیاد و قلب تاریخ معاصر ایران در مورد انتخابات مجاس و خبرگان رژیم می نویسد:
«اگر به انتخابات به عنوان یک رویداد نگاه کنیم که به علامت زدن روی کاغذ خلاصه می شود، به احتمال زیاد پاسخ به این پرسش، “نه” خواهد بود؛ اما اگر انتخابات را به عنوان یک روند در نظر بگیریم، سپس پاسخ قطعا حضور در تمام انتخابات ها خواهد بود».
این تحلیل جدا از لبیک گفتن به خامنه ای، نشان از خط بی هزینگی بورژوا لمپن، حریص و بی ریشه ایرانی را دارد که تصور می کند که می تواند با کشاندن مردم در پای صندوقهای رأی، تصویر یک امینت اجتماعی را به سرمایه گذاری جهانی الغا کند. نه این انتخابات و نه هر انتخاباتی دیگری هیچ سرمایه داری برای سرمایه گذاری در ایران فریب نخواهد داد. سرمایه داری کنونی آنقدر منفعت طلب است که می خواهد سود فراوان بی زحمت ببرد.
فارغ از هر نمایش انتخاباتی رأی مردم ایران سرنگونی تمامیت رژیم ضد بشری است.
طاهره دانش در لباس فعال حقوق بشر در مصاحبه با کیهان لندن می گوید: «امکان شکلگیری دموکراسی بر پایه باورهای دینی وجود ندارد اما باید توجه داشت که دموکراسی و حقوق بشر دو مفهوم کاملا جدا از هم هستند. آنچه ما امروز در ایران مشاهده میکنیم یک ساختار مختص برآمده از نگاه شیعه دوازده امامی است که حتی با حکومتهای تئوکراتیک (دینی) دیگر قابل مقایسه نیست». وقتی که خبرنگار در مورد انتخابات آتی اسفند ماه از او سئوال می کند، طاهره دانش می گوید: «دموکراسی در مورد خواسته مردم صحبت میکند. در جمهوری اسلامی هر چیزی که اتفاق میافتد باید به خواسته ولایت فقیه باشد. دموکراسی فقط در چهارچوب انتخابات تعریف نمیشود حتی اگر هم فرض را بر همین موضوع بگذاریم انتخابات در جمهوری اسلامی یک انتخابات آزاد و منصفانه نیست. انتخاباتی که در آن ولی فقیه به صورت مستقیم و یا به واسطه شورای نگهبان مشخص میکنند که چه کسانی حق انتخاب شدن را دارند تنها یک معنی دارد. در جمهوری اسلامی مردم حق انتخابشان محدود به آن افرادی است که سیستم اجازه داده است و با این تعریف به هیچ شکل نمیتوان انتخابات در جمهوری اسلامی را آزاد و یا حتی منصفانه دانست. حالا شما نگاه کنید که چند ماه دیگر ما انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری را پیش رو داریم، آیا مردم هنوز میدانند که چه حقوقی دارند و آیا با آگاهی بر این موضوعات رای خواهند داد، باز هم میگویم به احتمال قوی خیر».
در یک چرخش ناگهانی و یا بهتر بگویم پوسته اندازی همانند رهبران جریان بی هزنیگی طاهره دانش به عنوان «تحلیل گر ارشد سیاسی» در کمتر از دو ماه در مقاله ای با عنوان «انتخابات، روند یا رویداد» پس از صغری و کبری های زیاد و قلب تاریخ معاصر ایران در مورد انتخابات مجاس و خبرگان رژیم می نویسد:
«اگر به انتخابات به عنوان یک رویداد نگاه کنیم که به علامت زدن روی کاغذ خلاصه می شود، به احتمال زیاد پاسخ به این پرسش، “نه” خواهد بود؛ اما اگر انتخابات را به عنوان یک روند در نظر بگیریم، سپس پاسخ قطعا حضور در تمام انتخابات ها خواهد بود».
این تحلیل جدا از لبیک گفتن به خامنه ای، نشان از خط بی هزینگی بورژوا لمپن، حریص و بی ریشه ایرانی را دارد که تصور می کند که می تواند با کشاندن مردم در پای صندوقهای رأی، تصویر یک امینت اجتماعی را به سرمایه گذاری جهانی الغا کند. نه این انتخابات و نه هر انتخاباتی دیگری هیچ سرمایه داری برای سرمایه گذاری در ایران فریب نخواهد داد. سرمایه داری کنونی آنقدر منفعت طلب است که می خواهد سود فراوان بی زحمت ببرد.
فارغ از هر نمایش انتخاباتی رأی مردم ایران سرنگونی تمامیت رژیم ضد بشری است.