سخنرانی مریم رجوی در سالگرد بنیانگذاری مجاهدین
به بنیانگذاران کبیرمجاهدین،شهیدان والاقدرمحمد حنیفنژاد،سعید محسن واصغر بدیع زادگان درود میفرستم. ستارگان درخشانی که آسمان انقلاب ایران همواره از تلالؤ آنها روشنایی گرفته است.
اراده و ایمان بیخلل آنها، دلهای پاکشان، صدق کلمات و قدمهایشان و بلندنظری آرمانی آنها چنان در این کویر تشنه آزادی و در این سرزمین بیتاب عدالت و برابری بذرافشانی کرده است.
لحظه بیداری و مسئولیتپذیری هر جوان آگاه از همان لحظهیی که آنها آغاز کردند، سرچشمه میگیرد و «این خلق، نام بزرگشان را در هر سرود میهنیاش آواز میدهد».
بله، محمد حنیف و یارانش در لحظه مناسب به تعهد تاریخی خود قیام کردند و پاسخ دادند.
کلمه مجاهد خلق مرادف ایستادگی بر سر موضع
سالروز بنیانگذاری مجاهدین، روز ادای احترام به همه خونها و رنجهایی است که بارها و بارها مجاهدین را از نبود شدن، به بودنی بس فرخنده برای حیات مبارزاتی مردم ایران تبدیل کرده است.
روز تجلیل از فداکاریهایی است که مجاهدین را در نبرد با دو دیکتاتوری، محور و میعادگاه وحدت ملی و نجات ارزشهای میهنی و احیای اعتمادهای از دسترفته خلق کرده است.
روز گرامیداشت از خود گذشتگیها و رنجهای طولانی مسعود رجوی و تعهد تاریخی اوست که با تربیت نسل در نسل مجاهدین در مکتب صدق و فدا، نام بنیانگذاران سازمان را پرآوازه کرد و به کلمه مجاهد خلق شکوه و افتخار بخشید.
نبردهای ۵۷ساله مجاهدین، کلمه مجاهد خلق را مرادف ایستادگی بر سر موضع کرده است. معنای آن را در سخنان مسعود رجوی مییابیم که:
ـ ”کلمه مجاهد خلق“ شکفته شده در کوره یکی از شگفتترین امتحانات تاریخ بشر با هزاران هزار شعله سرخ و فروزان است،
ـ طلایهدار انقلابی نوین است و گشاینده فصل تازهیی در دفتر حیات این میهن که تا قله یگانگی و نفی هر گونه ستم و استثمار ادامه خواهد داشت.
ـ مجاهد خلق، تضمین کننده مبارزه تاریخی ملت ما برای کسب آزادی و حاکمیت ملی و مردمی است.
ـ بیان آیندهداری و ظرفیت عظیم این نسل برای حل تضادهای این مبارزه رهاییبخش است.
ـ کلمه مجاهد خلق، شرف مقاومتی است که هیچ گردی از رجس و پلیدی خمینی بر دامن آن ننشسته و قیمت آن را هر روز و هر شب با گوشت و پوست و استخوان پرداخته است.
ـ سرنگونکننده تبعیض جنسی و فردیت بهرهکشانه و نفی سودای «نامونشان» و «کرسی» است.
آری، کلمه مجاهد خلق، وفای به پیمان با فدای بیکران در تاریخ ایران و پاسخ سرنگونی استبداد مذهبی است.
در ۵۷سال گذشته، مجاهدین در مبارزه برای این چشمانداز پرشور، بهیک خلق نو دست زدهاند.
سازمانی است که تار و پود مناسبات آن از اولویت دادن به ارزش جمع و فداکاری برای دیگران و نفی هر گونه تمایل بهرهکشانه تنیده شده است.
مجاهدین برای سرنگونی شاه بهپا خاستند و وقتی خمینی دژخیم، انقلاب ایران را در خون فرو برد، خود را متعهد به سرنگونی این رژیم و برقراری یک مناسبات عادلانه و عاری از ستم و سرکوب دانسته و در این راه از پرداخت هیچ بهایی رویگردان نبوده و نیستند.
در مسیر طولانی و مراحل گوناگون این رزم و نبردها این واقعیت آشکار شد که عقبماندگیها و آفتهای سیاسی و اجتماعی، همان عواملی که پیکره جامعه ما را شرحهشرحه کرده، همان نیرویی که ستم مضاعف را بر هموطنان کرد و عرب و بلوچ و سایر ملیتهای سرکوبشده تحمیل کرده و تبعیض دینی را رواج داده و زنان را بهصورت سیستماتیک سرکوب کرده است، با حاکمیت ارتجاعی آخوندها در هم تنیدهاند، و باید این حاکمیت پلید را به زیر کشید.
مجاهدین بهنام خدا و بهنام خلق قهرمان ایران در جریان مبارزه خونبار با رژیم، برای چند مسأله اساسی و ضروری راهگشایی کردهاند:
برای برابری زن و مرد و رهایی زن ستمزده ایرانی، برای جدایی دین و دولت، و برای تأمین حقوق ملیتهای ستمزده در چارچوب وحدت ملی ایران.
ویژگیهای عقیدتی و مبارزاتی و تشکیلاتی مجاهدین و پایداری فداکارانه این نسل، آنها را از ظرفیت و شایستگی برای حل تضادهای اساسی جامعه ایران برخوردار کرده است.
مجاهدین علاوه بر اعتقادات رهاییبخش خود به این دلیل توانستهاند پرچم رهایی زن ایرانی را به اهتزاز درآورند که از پشتوانه مقاومت ستایشانگیز زنان پیشتازی برخوردارند که دهها هزار نفرشان در زندانهای خمینی شکنجه شده یا بهشهادت رسیدند.
دفاع مجاهدین از طرح جدایی دین و دولت
در اوج هیستری مذهبی خمینی، در دهه۶۰، مجاهدین در چارچوب مصوبه شورای ملی مقاومت بر جدایی دین و دولت تأکید کردند. در همان زمان مسعود رجوی گفت تصویب این طرح، «سرفرازی ویژهیی برای همه پیروان آیین راستین محمدی و علوی» است. و دو سال قبل از آن گفت:
«ما دقیقاً برخلاف خمینی، درصدد تحمیل ایدئولوژی و عقاید خود بر هیچ فرد یا گروهی نبوده، نیستیم و نخواهیم بود. و رأی آزادانه عموم ملت ایران را تنها معیار مشروعیت و قدرت سیاسی میشناسیم و اضافه بر این، تحمیل هر ایدئولوژی و عقیدهیی (از جمله ایدئولوژی مجاهدین) و حاکم نمودن اجباری معیارها و ضوابط آن (حتی بر یک فرد مخالف) را بر حسب تصریحاًت قرآنی و تأکیدات همه پیامبران و ائمه اطهار، جدیترین علامت ضعف و بیریشهگی و ناپایداری و سقوط محتوم آن میشناسیم».
در این مسیر بسیار پرشکوه، التیام بخشیدن به عواطف و اعتمادهای جریحهدار شده مردم را بخشی از رسالت خود دانسته و این مسئولیت را انتخاب کرده که ویرانگریهای سیاسی و اجتماعی شاه و شیخ را جبران کند.
بهقول مسعود رجوی «آیا این بیداد زمانه و غم بزرگ زمانه است یا مسئولیت و رسالت و افتخار این دوران؟».
این رسالتی است که مجاهدین پرچم آن را بر شانههای خونین خود حمل کردهاند.
این رسالتی است که شورای مرکزی مجاهدین، متشکل از هزار زن پیشتاز و تمام مسئولان این سازمان از مسئولان اول پیشین تا مسئول اول کنونی ـ خواهر عزیزم زهرا مریخی ـ با مسئولیتپذیری تحسینبرانگیزی برعهده گرفته است.
قیام و سرنگونی در تقدیر است
سالگرد تأسیس مجاهدین را در شرایطی جشن میگیریم که دشمنترین دشمن مجاهدین و مردم ایران، رژیم ولایت فقیه، امسال در یکی از وخیمترین مقاطع عمرش قرار گرفته است.
طرح خامنهای در مورد آوردن رئیسی جلاد که برای مهار اعتراضها و خروج از موقعیت سرنگونی صورت گرفت، با شکست مواجه شده است.
نه دو برابر کردن اعدامها، نه شدت دادن بهسرکوب زنان به بهانه بدحجابی، نه صدور احکام کور کردن چشم و دست بریدن و نه قتلعام مردم با گرانی و گرسنگی هیچکدام نتوانسته و نمیتواند برونرفتی برای رژیم باشد.
بهخصوص که جنبش اعتراضی همچنان در حال غلیان است. همه مصائبی که این رژیم به مردم ما تحمیل کرده از نبود آب تا گرانی و بیخانمانی، مردم تشنه آب و آزادی را هر روز بیشتر به اعتراض بر میانگیزد.
در همین راستا، کانونهای شورشی و عملیات اختناقشکن آنها از لحاظ کمی و کیفی رو به گسترش است.
رژیم ولایت فقیه از هر جهت دچار انسداد است و راهی پیش پای خود ندارد. چه بر سر برجام توافق کند یا توافق نکند و چه بخواهد که این سیاست اقتصادی را در پیش بگیرد یا آن سیاست را، هیچکدام دیگر اثر ندارد و در هر حال قیام و سرنگونی در تقدیر آن است.
هممیهنان!
خواهران و برادران!
تأسیس سازمان مجاهدین در نیمه شهریور سال۱۳۴۴، لحظه آگاهی و بیداری تاریخی خلق قهرمان است که چشم خود را به راه تازهیی باز کرد.
این راه تازه برای روندگاناش با آزمایشهای سهمگین همراه بوده و هست. پر از درد و رنج و مرارت است، از دریای خون عبور میکند، پیوسته آماج انواع شیطانسازیها و دروغپراکنیها قرار میگیرد و توسط یک دشمن غدار با لشکری از ریزهخواراناش شب و روز هدف کینهورزی و نفرتپراکنی است. آن قدر که هرکس نام مجاهد این سرخترین واژه را بر زبان بیاورد، مجرم است. و اگر کسی این نام را به زبان بیاورد و حاضر به تکرار اباطیل رژیم علیه مجاهدین نشود، باز هم از نظر آخوندها مجرم است و هدف انواع فشارها قرار میگیرد.
این است معنای مجاهد خلق و راه و رسم مجاهدین. راهی که در عینحال عاری از فرصت طلبی و بیهزینگی است، . قدرت طلبی در آن جایی ندارد، جز با صدق و فداکاری قدم بر نمیدارد و سودایی جز آزادی ایران و نجات سرکوبشدگان و گرسنگان و بیخانمانها ندارد.
این راه و رسم مجاهدین است که از ۵۷سال پیش بیامان بهسوی مقصد پرشکوه آزادی در نبردند. این راهی است که بیشک پیروزی و آزادی را نصیب مردم ایران خواهد کرد.
سلام بر آزادی
سلام بر مردم ایران
درود بر مجاهدین خلق