نخستین قطعنامه شورای امنیت ملل متحد (۱۷۳۷)
در مورد تلاشهای رژیم برای به دست آوردن سلاح اتمی
مسعود رجوی-سوم دیماه ۱۳۸۵
آخوندهای دیوصفت سرانجام پس از ۱۵سال که از نخستین افشاگری مقاومت ایران بهمناسبت ۳۰خرداد ۱۳۷۰ در واشنگتن میگذرد، در کوره اتمی به تله افتادند!
این قطعنامه، البته یک آغاز است و هنوز فراز و نشیبهای بسیار باقی است. اما این آغاز پایان، اثبات مصالحهناپذیری فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران است. از این پس رژیم آخوندی یا باید چوب تحریم و تشدید تضادهایش با جامعه بینالمللی را بخورد و یا پیاز عقبنشینی و جامزهرهای زنجیرهیی بعد از آن را. این تازه وقتی است که کماکان بتواند جنگ گرگها و تضادهای درونی فزایندهٔ خود را کماکان مهار کند والا هم چوب و هم پیاز را در تقدیر دارد.
×××××
رژیم نامشروع آخوندی از یکسو به درستی و با تمام وجود، حس میکند و میداند که بدون سلاح هستهای، بنیادش برباد و همه محاسباتش نقش برآب است. مگر تنها با بمب اتمی بتوان این رژیم زهوار دررفتهٔ ضدتاریخی را به تاریخ تحمیل نمود. به همین خاطر پیوسته گفته است که از ترس مرگ، دست به خودکشی، یعنی دست برداشتن از سلاح هستهای، نخواهد زد. رفسنجانی از فردای مرگ خمینی صراحتاً میگفت که سلاح اتمی ضامن استراتژیکی بقای نظام است. همان نظامی که مجاهدین و مقاومت ایران، بنا بر وظیفه ملی و میهنی خود، در کمال افتخار میهنی و آرمانی، خواهان نفی و سرنگونیاش بودهاند و از همین رو افشای طرحهای این رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی، خدمت بزرگی است نه فقط به ملت ایران بلکه به تمامی خلقها و بشریتی که از دیکتاتوری و فاشیسم مذهبی و از تروریسم و بنیادگرایی به ستوه آمده است.
در این اثنا رگبار کوبنده روشنگریها و افشاگریهای مقاومت ایران که بارها مورد اشاره آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رئیسجمهور و وزیر خارجه ایالات متحده هم قرار گرفت امان نمیداد و پیاپی بر بسیج بینالمللی علیه ولیفقیه اتمی میافزود! به برخی از آنها اشاره میکنم:
-افشای تأسیسات اولیه اتمی رژیم در معلم کلایه در سال۱۳۷۰
-افشای خرید کلاهکهای هستهیی از قزاقستان در سال۷۱ که فشارهای بینالمللی متعاقباً مانع از حمل آنها به ایران و رسیدن آنها به دست رژیم گردید.
- افشای مستمر استخدام متخصصان و کارشناسان چین و روسیه و کره شمالی و مسافرت تیمهای اتمی رژیم به این کشورها در سالهای بعد در دهها نوبت
- افشای تأسیسات اتمی نظنز و اراک یعنی بزرگترین و گستردهترین سرمایهگذاریهای اتمی رژیم در سال۸۱ که همهٔ محاسبات اتمی آخوندها را به هم زد و به بازدید و تأیید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجامید
- افشای مهمترین شرکتهای دستاندرکار تولید و وارد کردن تجهیزات و مواد ضروری برای پروژههای اتمی در بهمن ۸۱ و مرداد و شهریور ۸۲ از جمله کالا الکتریک در آبعلی که بهعنوان کارخانه ساعت سازی ثبت شده اما مرکز مونتاژ و تست سانتریفیوژها بود و در بازدید بازرسان آژانس ذرات بسیار غنی شده اورانیوم در آن کشف گردید.
- افشای مرکز لویزان شیان در اردیبهشت سال۸۲ که یک مرکز بسیار حساس اتمی رژیم بود و رژیم بلادرنگ به تخریب و حتی تعویض خاک آن مبادرت کرد
- افشای سایت لشکرآباد و شرکت پوششی آن در خرداد ۸۲ و همچنین در آبان ۸۳ که در بازدید آژانس معلوم شد یک مرکز غنیسازی با تکنولوژی لیزری است
-افشای نقش ویژه سپاه پاسداران در پروژههای اتمی که بهوضوح حاکی از هدفها و کاربرد نظامی این پروژهها بود در آبان ۸۲ و همچنین افشای انتقال ۴۰۰تن از دستاندرکاران پروژههای اتمی به صنایع نظامی در اردیبهشت ۸۳
-افشای مرکز اتمی مخفی در تونل پارچین که روی غنیسازی از طریق لیزر متمرکز بود در فروردین ۸۳
- افشای مرکز لویزان۲ که بسیاری از تأسیسات اتمی از لویزان شیان به آن منتقل شده بود در آبان ۸۳
-افشای صنایع موشکی همت در ارتباط با ساختن کلاهکهای اتمی و شیمیایی در آذر ۸۳
-افشای پروژه تهیهٔ پولونیوم ۲۱۰ و بریلیوم برای ساختن چاشنیهای بمب اتمی در بهمن ۸۳
افشای گزارش محرمانهٔ مجلس رژیم آخوندی که نشان میداد مجلس رژیم آخوندی بعد از افشاگری مقاومت از وجود سایتهای نطنز و اراک مطلع شده است در فروردین ۸۴
-افشای تولید و وارد کردن گرافیت مورد نیاز در بمب اتمی در اردیبهشت ۸۴
-افشای واردات و تولید فولاد بسیار سخت موسوم به ماراجینگ برای ساختن بدنه بمب و استفاده در سیستمهای سانتریفوژ در تیر ۸۴
-افشای ساختن ۴۰۰۰ سانتریفوژ آماده کار در مرداد ۸۴
-افشای طرح و برنامه رژیم برای قاچاق کردن تریتیوم از کرهٔ جنوبی برای بالا بردن قدرت انفجار هستهیی در شهریور ۸۴
- افشای تونل سازیهای رژیم در مراکز نظامیاش برای پنهان کردن مواد و تجهیزات در شهریور ۸۴
-افشای واردات دستگاههای پرس بسیار سنگین برای شکل دادن اورانیوم غنی شده در بمب در بهمن ۸۴
- افشای پروژه تولید سانتریفوژهای موسوم به P۲ در مرداد ۸۵
- افشای فعال کردن مجدد پروژههای غنیسازی لیزری در شهریور ۸۵
×××××
حال بگذارید که آخوندهای ضدبشری که از این پس باید پای لرز «اتم و لیزر»ی که خوردهاند بنشینند، به مصداق «امت نالان»، با همه مزدوران و همدستانشان برای عقب ماندهترین و کودنترین مخاطبان خود «مار» بکشند و یقه بدرانند که گوئیا مجاهدین این اخبار و اطلاعات و روشنگریها را نه از مردم و هموطنانشان بلکه از اسراییل و آمریکا گرفتهاند! بر سر «چهار راه استراتژیک نظام» از این لطایف بسیار است! دیروز در جریان جنگ ۸سالهٔ ضدمیهنی، بر اسب سفید، امام غایب ظاهر میکردند تا فریاد قدس، قدس، از طریق کربلا بکشد، و اکنون امام زمان، مسئول نورپردازی و «هالهٔ نور» پاسدار-لمپنِ هزار تیر، در صحن مجمع عمومی سازمان ملل هم شده است! جواب این ترهات را مردم کوچه و بازار از سالها پیش در زمان دجال زهر خورده، خوب دادهاند: ایران شده اسپانیا، مَهدی بیا، مَهدی بیا...
×××××
اما ترفند حیرتآور آخوندی برای رد گم کردن در سالهای گذشته، فرافکنی پنهان کردن تسلیحات کشتار جمعی بر روی عراق و مجاهدین بود.
پس از جنگ کویت، ما نخستین بار از اینجا به فکر افتادیم که رژیم باید چیزی در سر داشته باشد که به لَن ترانی و خبرسازی دربارهٔ مخفی کردن تسلیحات کشتار جمعی و تجهیزات شیمیایی و میکروبی و اتمی و موشکی در قرارگاههای مجاهدین پرداخت.
بنا بر تجربهها و سوابق آزمودهٔ پیشین، میدانستیم که رژیم آخوندی هرگاه چیزی را به مجاهدین و مقاومت ایران نسبت میدهد، قبل از هر چیز میخواهد آن را از خودش دور کند. خمینی در سال۵۹ میگفت که خودشان، خودشان را شکنجه میکنند و میکشند و بعد به گردن ما میاندازند! پس معلوم بود که رژیم فقط از سر افترا و تهمت نبود که مجاهدین را هدف قرار میدهد. به همین خاطر نخستین علامت برای ما، فرافکنیهای رژیم بود که باید میدیدیم در پس آن، چه چیزی در سر دارد.
×××××
مهمترین درس رژیم ضدتاریخی و ضدبشری ولایت فقیه از تجربهٔ افغانستان و عراق این بود که بر دستیابی به سلاح اتمی بهعنوان تنها ضامن استراتژیکی بقاء بیشازپیش پای بفشارد. در غیر اینصورت به گفتهٔ خامنهای زنجیرهای تمام نشدنی از جامزهرهای بعدی را بهدنبال خواهد داشت و بنابراین مسیر غیرقابل برگشت است.