جانباختن مهسا امینی با بازتاب کمسابقهای در سطح رسانههای جهان همراه شده است
از رسانههای بانفوذ و معروف مانند سیانان و نیویورک تایمز و رویترز گرفته تا رسانههایی محلی در اقصی نقاط جهان، خبر جان باختن مهسا امینی با بازتاب گستردهای در سطح بینالمللی روبهرو شده است.
دهها خبرگزاری معتبر، روزنامههای مهم و وبسایتهای پربیننده به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، عربی، هندی، پرتغالی، ژاپنی، چینی، آلمانی، ایتالیایی، پشتو، اردو، عبری و روسی و بسیاری زبانهای دیگر، گزارشهایی درباره این زن ۲۲ ساله ایرانی منتشر کردهاند.
علاوه بر این بازتاب گسترده، در میان مقامهای رسمی نیز رابرت مالی، نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران با انتشار توییتی، اتفاقی را که برای خانم امینی رخ داده، «وحشتناک» توصیف کرد و نوشت: «ایران باید به خشونت علیه زنان پایان دهد و به آنها اجازه دهد تا از حقوق اساسیشان برخوردار باشند.»
جیک سولیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز در توییتی، جان باختن مهسا امینی را «غیرقابل بخشش» توصیف کرد و نوشت که کشورش کماکان حکومت ایران را مسئول این اتفاق و «نقض حقوق بشر» میداند.
و البته این همه در کنار موجی کمسابقه از واکنشها در شبکههای اجتماعی است که به اشکال مختلف منتشر شدهاند؛ از خشم و انتقادهای شدید علیه حکومت «جمهوری اسلامی» گرفته تا اطلاعرسانی به زبانهای مختلف و شرح آنچه رخ داده در مقابله با روایتهای رسمی وتبلیغاتی که از سوی طرفداران حکومت ایران منتشر میشود.
سازمان عفو بینالملل نیز با انتشار بیانیهای از حکومت ایران خواست که پرونده جانباختن مهسا امینی را به عنوان یک پرونده جنایی بررسی کند و تمامی جزییات اتفاقاتی را که بر او گذشته بکاود. این سازمان یادآوری کرده که اتهامی جدی در ارتباط با نحوه برخورد با خانم امینی در دوران بازداشت وجود دارد که باید بررسی شود.
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی که توسط فرناز فصیحی تهیه شده، با هادی قائمی مدیر مرکز حقوق بشر ایران مصاحبه کرده است. آقای قائمی میگوید: «به دلیل وحشت حکومت از زنان جوان و خواستههایشان، سرکوب این روزها – به ویژه علیه زنان – به شدیدترین سطح خود رسیده است.»
در این گزارش، شادی صدر – از حقوقدانان ساکن لندن – نیز در گفتوگویی از مجازات عاملین کشته شدن مهسا امینی ابراز ناامیدی کرده و گفته ریشه مشکل در قوانینی است که به ماموران حکومت اجازه میدهد تا زنان را به خاطر پوششان دستگیر کند.
در گزارش شبکه خبری الجزیره، ضمن یادآوری قوانین منحصر به فرد ایران برای اجباری بودن حجاب آمده است: «در طول این چند دهه زنان به شکل مداوم در برابر این قوانین مقاومت کردهاند و روسریهایشان را بسیار عقبتر بستهاند. از سال ۲۰۱۷ که عدهای از زنان در موجی از اعتراضها، روسریهایشان را از سر برداشتند، مقامها به اقدامات سختگیرانهتری دست زدند.»
افزایش بیسابقه مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی و شخص آیتالله خامنهای، از جمله موضوعاتی است که برخی رسانهها در بازتاب خبر جان باختن مهسا امینی به آن اشاره کردهاند
خبرگزاری فرانسه، در گزارشی ضمن شرح اعتراضها به جان باختن مهسا امینی به افزایش اعتراضها به حجاب اجباری پرداخته و به مواردی مانند مادری که در برابر ماشین گشت ارشاد، التماس میکرد دخترش را دستگیر نکنند یا آنچه بر سر سپیده رشنو آمد پرداخته است.
در این گزارش آمده است: «فعالان (مدنی)، حکومت ایران را متهم میکنند که سرکوب بسیار بزرگی را به اوج رسانده است؛ سرکوبی که شامل بسیاری از حوزههای اجتماعی است. از جمله سختگیریهای جدید علیه بهائیان، صدور احکام اعدام برای همجنسگرایان، موجی تازه از اجرای حکم اعدام و دستگیری شهروندان کشورهای خارجی.»
خبرگزاری رویترز نیز در گزارشش از جانباختن مهسا امینی، اظهارنظر آیتالله علی خامنهای را درباره مرگ جرج فلوید یادآوری کرده که گفته بود این اتفاق، طبیعت واقعی آمریکا را نمایان کرده است.
در این گزارش که همانند گزارش خبرگزاری فرانسه در دهها وبسایت انگلیسیزبان سراسر جهان بازنشر شده، آمده است: «دههها بعد از انقلاب هنوز روحانیون حاکم برای اجرای قانون (حجاب اجباری) دست و پا میزنند و زنان – از هر سن و با هر پیشینهای – کتهای تنگ جلوباز میپوشند و روسریهای رنگیشان را عقب میزنند تا موهایشان دیده شود.»
جان باختن مهسا امینی در میان رسانههای خاورمیانه نیز بازتاب بسیار گستردهای داشته و دهها وبسایت عربی، ترکی و عبری نیز گزارشهایی درباره او منتشر کردهاند.
در میان این رسانهها، سیانان عربی به انتشار ویدئویی از سوی پلیس امنیت تهران اشاره کرده که در آن ادعا شده، لحظاتی از حضور مهسا امینی را در بازداشت نشان میدهد. اما سیانان عربی نیز مانند بسیاری رسانههای دیگر یادآوری کرده که نه تنها «امکان تایید هویت شخص درون ویدئو» وجود ندارد، بلکه این ویدئو نشان نمیدهد که پیش از ورود به ساختمان پلیس چه اتفاقاتی برای مهسا امینی رخ داده است.
در ادامه بستهتر شدن فضای سیاسی-رسانهای در ایران در یک دهه اخیر، بسیاری از رسانههای خارجی اجازه فعالیت آزادانه در ایران را ندارند و به همین دلیل نیز امکان راستیآزمایی یا گزارشگری مستقل در ارتباط با حوادث ایران با دشواریهای بسیاری همراه شده است.