فقر و گرسنگی...
میزان وگستردگی فقروفلاکت درنظام ولایت فقیه به چنان سطح و عمقی رسیده که حتی کارگزاران رژیم آخوندی ابایی ازبیان آن ندارند.سال گذشته درایام سالگرد انقلاب ضد سلطنتی،سازمان تأمین اجتماعی آماری ارائه دادکه نشان از«خط فقرمطلق» ۳۰درصدی مردم ایران داشت.
«خط فقر مطلق مطابق تعاریف جهانی، معادل ماهانه ۵۷دلار (۱٫۹ دلار در هر روز ضرب در ۳۰روز) است. با دلار ۳۰هزار تومانی، یعنی هر نفر ایرانی با درآمد کمتر از ماهانه یک میلیون و ۷۰۰هزار تومان، زیر خط فقری معادل خط فقر در قاره آفریقا زندگی میکند» (تجارتنیوز۲۲بهمن۱۴۰۰)
وضعیت زندگی اهالی این مملکت گواهی میدهد که بیشتر از ۵۰درصد مردم، به مانند مردم محروم آفریقا زندگی میکنند. به عبارت دیگر، از هر دو نفر ایرانی یا از هر سه نفر ایرانی، یکی در فقر شدید (Extreme poverty) زندگی میکند. بهطور ساده خانوار دو نفره میبایست دست کم ۳میلیون و ۴۰۰هزار تومان و خانوار ۴نفره ۶میلیون و ۸۰۰هزار تومان درآمد ماهانه داشته باشند تا به سطح زندگی مردم محروم آفریقا برسد.
پنت هاوسهای متری ۴۰۰میلیون تومانی
اما آن سوی جغرافیایی که فقر مطلق را تجربه میکند هستند ایادی و مهرههای پیدا و پنهان یک رژیم فاسد و غارتگری که دست در سرمایهها و ثروت مردم ستمزده ایران دارند و کاخ های پادشاهی برای خود میسازند. حتی تصور این همه بیعدالتی و فاصله عمیق طبقاتی آن هم زیر لوای مدعیان انحصاری دین و مذهب برای بسیاری مشکل است.
«عضو هیأت مدیره اتحادیه املاک گفت: برخی پنتهاوسها در تهران با قیمتهای فوق تصور تا متری ۴۰۰میلیون تومان عرضه میشوند که عمدتاً به بانکها تعلق دارند» (باشگاه خبرنگاران۴شهریور۱۴۰۱)
وی اضافه میکند که، در برخی از موارد شاهد نرخهای بالای ۴۰۰میلیون تومان هم هستیم در حالی که متوسط قیمت هر متر خانه در گرانترین محله تهران هماکنون متری ۸۳میلیون تومان است. قیمتهای نامتعارف توسط بانکها اعلام میشود.
به جای نظریه پردازی، به «مداحی عدالت» پرداختهایم!
این بحرانهای در هم تنیده و فاجعه آمیز، حتی فاشیستیترین و ارتجاعیترین باندها و عناصر رژیم آخوندی را به وحشت انداخته و در پی توجیهات سخیف به کم کردن بار جنایتها مشغولند.
محمد صادق کوشکی، یکی از همین بهاصطلاح کارشناسان حکومتی که زبان درازی هم در برابر نیروهای انقلابی و مقاومت سازمانیافته مردم ایران دارد، در یک اعتراف نیمبند میگوید به جای اینکه نظریهای درباره عدالت داشته باشیم، به مداحی در این امر مهم و حیاتی پرداختیم.
«به اعتقاد وی، در کشور ما با استناد به آیات و روایات فقط اهمیت و جایگاه عدالت بیان میشود و از راه و روش رسیدن به عدالت به شکل منقح و روشمند چندان خبری نیست. از این منظر بهتر است گفته شود بیشتر از «نظریه عدالت»، به «مداحی عدالت» پرداخته ایم» (الف۵شهریور۱۴۰۱)
او دست به توجیه میزند که، متولیان کشور «در تعریف، چیستی و چگونگی تحقق عدالت ورود پیدا نکرده و در نتیجه هنوز هم که هنوز است ما نظریه عدالت مبتنی بر انقلاب، اسلام و مکتب قرآن را کشف و استخراج نکردهایم» (!) و لذا «در عدالت اجتماعی محصول و خروجی قابل توجهی نداشتهایم» و «معالاسف تا الآن این مهم تحقق نیافته است» (!)
جالب اینکه اعتراف میکند مداحی صوری از عدالت محدود کارگزاران و حاکمان این دوره نیست بلکه نظریهپردازان و تئوریسینهای نظام ولایت هم هرگز دنبال تحقق عدالت نبودند و در بهترین حالت به مداحی فریبکارانه از عدالت پرداختند. پاسدار صادق کوشکی در ادامه میگوید: «هیچ یک از شخصیتهای برجسته انقلاب و متفکران مسلمان ایرانی نظیر شهید بهشتی، شهید مطهری، علامه حکیمی و... نظریهٔ منسجم عدالت ارائه ندادهاند بهتر است بگوییم این عزیزان مداحی عدالت را کردهاند و در چگونگی تحقق و پیاده سازی آن ساکت ماندهاند» (سایت الف ـ ۵شهریور ۱۴۰۱)
خمینی و خامنهای وقت ندارند!
این مهره قلم به مزد درباره ر سالت و مسئولیت خمینی و خامنهای هم نظرات جالب دارد و معتقد است برپایی عدل و داد در مملکت ربطی به رهبری ندارد او کارهای مهمتری دارد. «در مورد امام خمینی یا رهبری شاید سؤال شود که ایشان چه طور؟ آیا رهبر جامعه نباید نظریه عدالت ارائه دهد؟ در این باره باید بگویم، شأن امام، رهبری و امامت امت و مردم است. رهبر جامعه وقت و انرژی خود را باید صرف این مهم بکند، اما نظریهپردازی و تولید علم و نظریه به عهده امام و رهبر جامعه نیست. این مهم وظیفه عالمان و متفکران است. ». .
این که کارگران زیر چرخدندههای فساد و غارت کارفرمای حاکم خرد میشوند ربطی به خامنهای ندارد. اینکه مافیای سپاه و اهرمهای مالی ولایت آخرین نان و جان گرسنگان را مصادره کردند ربطی به «رهبری» ندارد. شکنجه و کشتار مردم با طناب گرانی و تورم و تبعیض و... هم ربطی به رهبری ندارد. روزنامه آرمان امروز ـ ۱۷شهریور ۱۴۰۱ با اشاره به زجرکش کردن مردم با شلاق تورم نوشت: «نرخ تورم ماهانه که در خرداد ۱۴۰۱ اتفاق افتاد از زمان اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ تا امروز کمسابقه بوده است».
اما دیگر این فرافکنیهای راهی به دهی نمیبرد. لشگر گرسنگان و تهیدستان، در میدان به زیر کشاندن مداحان تزویرگر چیزی ندارد که از دست بدهد جز زنجیرهای فقر و فلاکت!