۱۴۰۰ آبان ۲۰, پنجشنبه

خبرنگار بی‌طرف یا مأمور تفتیش عقاید و بازجوی اوین!؟


همزمان بابرگزاری جلسات دادگاه دژخیم قتل‌عام حمید نوری درآلبانی و در آستانه دادگاه دوم همدستان دیپلمات تروریست بمب‌گذاردربلژیک درهفته آینده،باردیگرخبرنگار بسیج ‌شده مجله آلمانی سایت مگزین پس از بور شدن در «جنگ کودکان»

، با ۴۲ سؤال جدید دوباره سر رسیده و برای نمایندگی شورای ملی مقاومت در آلمان ضرب الاجل هم گذاشته است که تا ساعت ۱۰ صبح پنجشنبه ۲۰ آبان (۱۱ نوامبر) جواب بدهد.

ظاهراً سلسله سؤالات زنجیره‌ای تا سرنگونی رژیم و قرار گرفتن سردمداران قتل‌عام در برابر عدالت که منشاء این اباطیل هستند، ادامه دارد. حال که قتل عام فیزیکی مجاهدین را نابود نکرده و در برابر رژیم سر موضع باقی مانده‌اند، باید قتل‌عام سیاسی را در لئیمانه‌ترین صورت فاشیستی آن همراه با تفتیش عقاید فاشیستی صد باره به آزمایش گذاشت. جواب مقدر سؤالات نیز در «رساله عملیه» آیات عظام و بازجویان نظام از چند دهه پیش موجود و تجربه شده است. با اینهمه کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقاومت ایران کلیه سؤالات را به اطلاع عموم می‌رساند و قضاوت در مورد این ژورنالیسم مبتذل و بازجویی آخوندپسند اطلاعاتی را بر عهده هموطنان می‌گذارد.

۱. طبق گفته جداشدگان [بریدگان] استراتژی لابی سازمان مجاهدین خلق ظاهراً اینگونه عمل می‌کند که میزان زیاد انرژی روی اولین شخصیت معروف، مانند یک خانم سیاستمدار مشهور، سرمایه گذاری می‌شود. پس از آن مجاهدین خلق با انرژی‌گذاری زیاد خود را به عنوان یک گروه حقوق بشری به نمایش می‌گذارند، آن فرد را آماج توجهات و تمجیدها قرار می‌دهند، به او هدایایی می‌دهند و به او این احساس را متبادر می‌کنند که دارد خودش را برای یک موضوع معنی‌دار و متعالی متعهد می‌کند. آیا این روش انجام می‌شود؟

۲. بریدگان علاوه براین ادعا می‌کنند: در گام دوم بتدریج [از سوی سازمان] ‌این ایده به میان آورده می‌شود که آن فرد [شخصیت] می‌تواند یک انجمن یا گروهی را برای مجاهدین خلق بنیاد بگذارد. به گفته آنها این یک حقه روانی است زیرا وقتی از افراد بعد از این همه چاپلوسی درخواستی می‌شود، آنها فکر می‌کنند چیزی به طرف مقابل بدهکار هستند. آن موقع به سختی می‌توانند نه بگویند. با اولین فرد مشهور و محترمی که از مجاهدین خلق دفاع کند، می‌توان حامیان بسیاری را جذب کرد. در آلمان، ریتا زوسموث این کارکرد را انجام می‌دهد. آیا این تشریحات درست است؟

۳. بریدگان ادعا می‌کنند که فریب و جعل [واقعیات] هسته اصلی مجاهدین خلق را تشکیل می‌دهد. بسیاری از چیزها دردرون این سازمان طور دیگری می‌باشند تا آن چیزی که از بیرون بنظر می‌رسند. نظر شما در مورد این اتهامات چیست؟

۴. آیا سازمان تلاش میکند تا نمایندگان مجلس را با کلید واژه هایی مانند «آزادی» و «حقوق بشر» برای اهداف خود به چنگ آورد [طعمه خود سازد]؟

۵. من در بسیاری از تظاهرات‌های مجاهدین خلق در جلوی دروازه براندنبورگ با افرادی از اروپای شرقی صحبت کردم که می‌گفتند با اتوبوسهایی آمده اند که برای مسافرت و شب ماندن در هتل فقط ۳۰ تا ۴۵ یورو باید می‌پرداختند. در ازای آن آنها فقط باید به تظاهرات می‌آمدند. آنها از طریق فیسبوک جذب شده بودند. آیا می‌توانید به من بگویید هدف از این افراد چه بود؟

۶. دفتر شورای ملی مقاومت ایران در آلمان که در آن شما جناب آقای دبیران هم کار می‌کنید مطابق اطلاعات من در خیابان لاندکر شماره ۳ در منطقه ویلمرزدورف برلین واقع شده است. آیا این صحیح است؟

۷. در این آدرس یک ساختمان ویلایی بژ رنگ قرار دارد. در باغچه جلوی ساختمان بوته‌های مرتبی وجود دارد، روی طاقچه‌های پنجره ها جعبه‌های گل قراردارند و پرده‌های آبی رنگ پشت شیشه‌ها آویزان است. آیا این توصیفات درست است؟

۸. بنا به گفته بریدگان در خیابان لاندکر پلاک ۳ و ساختمانهای اطراف آن تا حداقل چند سال پیش حدود ۵۰ عضو مجاهدین خلق و یا شورای ملی مقاومت ایران – اعم از زن و مرد – زندگی می‌کردند. آیا این ادعا درست است؟

۹. اگر بله، تعداد ساکنان در ده سال گذشته چگونه نوسان داشته است؟ و چند نفر هنوز در لاندکر پلاک ۳ و یا در ساختمان‌های اطراف زندگی می کنند؟

۱۰. بریدگان گزارش میکنند که زنان در ساختمان لاندکر پلاک ۳ در طبقه زیر شیروانی می‌خوابیدند، مردان در زیرزمین و در آپارتمانهای اطراف. آیا این درست است؟

۱۱. آیا این درست است که تا چند سال پیش عمدتاً هر چهار یا پنج نفر در یک اتاق می‌خوابیدند، برخی اوقات اما حتی ۱۰ نفر؟ چند نفر امروز در یک اتاق می‌خوابند؟

۱۲. کسانی که در خیابان لاندکر پلاک ۳ و در ساختمانهای اطراف زندگی میکردند گفته می‌شود که باید سالها به میزان زیادی از جهان خارج ایزوله شده باشند. آیا درست است؟

۱۳. آیا درست است که در لاندکرپلاک ۳ روزانه نشستهای ایدئولوژیک برگزار می‌شدند و در آن اعضا باید در جلوی گروه افکار جنسی خود را بیان و آشکار میکردند؟

۱۴. افرادی هستند که ادعا می‌کنند اعضای برلین در این سازمان با "استفاده از تکنیک های روانی" [با اجبار] نگه داشته شده اند. نظر شما چیست؟

۱۵. آیا این درست است که در خیابان لاندکر پلاک ۳ همچنین کار لابی‌گری صورت می‌گیرد - اینکه سیاستمداران جذب میشوند یا بر طبل هایی علیه روابط دیپلماتیک با رژیم ملاها کوبیده می‌شود و در حال حاضر علیه مذاکرات بر سر یک توافق هسته‌ای جدید؟

۱۶. طبق اطلاعات من، حدود ۱۰۰ نفر از ساکنان کمپ لیبرتی در عراق به آلمان آمدند. بسیاری از آنها در آن زمان در خیابان لاندکر پلاک۳ زندگی می کردند. آیا می توانید صحت این اطلاعات را تأیید کنید؟

۱۷. آیا کادرهای سازمان در برلین همچنان قویا نحوه زندگی اعضاء را تعیین میکردند؟

۱۸. آیا می توان گفت که اعضای خیابان لاندکر از نظر ذهنی، عاطفی، اجتماعی، مالی، فیزیکی تقریباً تحت کنترل کامل سازمان بودند؟

۱۹. با این حال، آیا درست است که برای اعضا در پست های مدیریتی در خیابان لاندکر حقوق خاصی وجود داشته است و به آنها اجازه داده می‌شد که آزادتر زندگی کنند و مثلاً اتاق های یک نفره و تلویزیون نیز داشته باشند؟

۲۰. آیا این درست است که ساکنان خیابان لاندکرپلاک ۳، فقط برای ورزش یا با ماموریتی از طرف سازمان اجازه خروج از خانه را داشتند؟

۲۱. آیا این درست است که نفرات فقط بصورت دو نفره می‌توانستند از خانه خارج شوند برای اینکه باید از یکدیگر جاسوسی می‌کردند؟

۲۲. آیا درست است که در گذشته تقریباً در هر اتاق در خیابان لاندکر پلاک۳، عکس هایی از مسعود رجوی و همسرش مریم وجود داشت؟ آیا آنها هنوز آنجا آویزان هستند؟

۲۳. آیا این درست است که حامیان مرتباً به خیابان لاندکر می‌آمدند و گاهی اوقات ریتا زوسموت نیز می آمد؟ و اینکه آنها فقط چیزی را می‌دیدند که باید می‌دیدند؟ اگر پاسخ مثبت است آیا هنوز هم همینطور است؟

۲۴. ظاهراً زندگی روزمره ساکنان خیابان لاندکرپلاک۳ و اعضا در آپارتمان های اطراف کاملاً سازمان یافته بود. باید ساعت هفت بیدار می شدند، بعد تمام روز را برای سازمان کار می کردند، مثلاً در خیابان کمک مالی جمع آوری می کردند. آیا می توانید این گفته را برای من تأیید کنید؟

۲۵. باید روزی سه بار نماز می خواندند. زنان باید روسری سر می‌کردند. درست است؟

۲۶. آیا درست است که شب هنگام جلسات ایدئولوژیک برگزار می‌شد، که در آن اعضا باید احساسات درونی خود را آشکار می کردند، از خود انتقاد می کردند و به افکار جنسی اعتراف می کردند؟

۲۷. آیا این درست است که مثلاً فکر به خانواده ممنوع است و گفته شده که این در مبارزه با رژیم ایران ضد انگیزه است؟

۲۸. آیا این درست است که اعضا باید افکار جنسی را روی یک تکه کاغذ می نوشتند و اعتراف می کردند مثلاً وقتی کسی را در خیابان دیدند و تمایل میداشتند که با او بخوابند؟

۲۹. آیا به این عمل «تطهیر» می گفتند؟

۳۰. همچنین در فواصل نامنظم جلسات ایدئولوژیک در خیابان لاندکر برگزار می شد که در آن اعضا به مفاهیم جدید سیاسی یا برنامه های روانی سوگند یاد می کردند. گاهی اوقات این جلسات ساعت ها، تا پاسی از شب، گاهی از حدود ساعت ۲۲ تا ۴ صبح به طول می انجامید. ساکنان همیشه بیش از حد خسته بودند. آیا این تشریحات درست است؟

۳۱. گفته می شود ساکنان از خانواده ایزوله شده اند. به ندرت اجازه داشتند فرزندان، مادر، پدر، خواهر و برادر خود را ببینند، بسیاری از آنها فقط یک بار در سال. علاقه به خانواده مورد استفاده ابزاری قرار می‌گرفت. به عنوان مثال، تماس فقط در صورتی مجاز بود که عضوی مطیع باشد یا اگر عضوی بخواهد خارج شود. در مورد دوم، به یکی از اعضای خانواده دستور داده می‌شد تا روی فردی که مایل به ترک است، تأثیر بگذارد. آیا می توانید به من بگویید حقیقت این ادعاها چیست؟

۳۲. فردی که برخلاف پروتکل، مخفیانه با خواهرش ملاقات کرده بود، بعد هفته ها مورد انتقاد قرار گرفت و به لحاظ روحی داغان شد. آیا این درست است؟

۳۳. گفته می شود، ساکنان نیز تا حد زیادی نسبت به اطلاعات از دنیای خارج دور نگاه داشته می‌شدند. آنطور که گفته شده از چند سال پیش فقط تلویزیون مجاهدین خلق جلویشان قرار داشت. هرکس که روزنامه و مجلات می خواند یا به رادیو گوش می داد به خاطر آن مورد انتقاد قرار می گرفت. گوش دادن به موسیقی مورد علاقه خود ممنوع بود، همانطور که اینترنت روی تلفن همراه ممنوع بود. کامپیوترهای ویلا فقط اینترنت سانسور شده داشتند، بنابراین بسیاری از صفحات مسدود شده بودند. استفاده از اینترنت نیز کنترل می‌شد. با توجه به این ادعاها، می توانید نظر خود را در مورد آنها به من بگویید؟

۳۴. کادرها، ساکنان را نسبت به دنیای بیرون نسبت به برلین و آلمان ترسانده بودند و اینکه در هر گوشه‌ای سرویس مخفی ایران است و می‌گفتند مردم بیرون خودخواه، خود محور و بی هدف هستند. فقط اعضای مجاهدین خلق مبارزان واقعی آزادی هستند. آنها زندگی در سازمان را به عنوان بهشت ​​روی زمین، زندگی بیرون را مانند جهنم نشان می دادند. چگونه این ادعاها را طبقه بندی می کنید؟

۳۵. کاری که ساکنان برلین برای سازمان انجام می‌دادند به سختی پرداخت می‌شد: ماهیانه حدود ۵۰ تا ۱۰۰ یورو به صورت نقدی دریافت می‌کردند و برخی از آنها پول سیگار نیز دریافت می‌کردند. حتی گاهی بیمه هم نبودند. آیا این جزئیات درست است؟ و ساکنان در حال حاضر چقدر در ماه دریافت می کنند؟

۳۶. آیا صحیح است که ساکنین باید از صبح تا شب، شش روز در هفته کار کنند؟

۳۷. آیا این درست است که برخی وب سایت های آلمانی زبان سازمان را مثلاً به روز نگه می دارند و برخی دیگر به سیاستمداران و حامیان رسیدگی می کنند یا تظاهراتی را سازماندهی می کنند و افرادی را از اروپای شرقی استخدام می کنند؟

۳۸. گفته می شود که اکثر ساکنان خیابان لاندکر پلاک ۳، کمک های مالی جمع آوری کرده اند، برای مثال در بازدید از خانه افراد ثروتمندی که مستقیماً با آنها تماس گرفته شده و آنها جذب شده اند. یا در مراکز خرید کمک مالی جمع میکردند. اعضا تصاویر قربانیان شکنجه و کودکان گرسنه را نشان می‌دادند. پول زیادی به خصوص در آستانه کریسمس سرازیر می‌شد. آیا این تشریحات درست هستند؟

۳۹. آیا این درست است که پول حاصل از این کمپین های جمع آوری کمک مالی به انجمن‌های پوششی مخفی که در خیابان لاندکر اداره می شدند، سرازیر می‌شد؟ اگر بله، نام این انجمن‌ها چه بود؟

۴۰. ظاهراً این انجمن ها توسط افراد کاملاً متفاوتی با آنچه در فهرست انجمن ها ذکر شده اداره می شدند. آیا می توانید به من بگویید که آیا این درست است و این افراد چه کسانی بودند یا هستند؟

۴۱. همچنین گفته می شود که اهداکنندگان این کمک‌ها در مورد هدف واقعی کمک های خود گمراه شده اند. به عنوان مثال، هرگز به مردم گفته نشد که این پول به سازمان مجاهدین خلق می‌رسد، بلکه گفته شده قرار است زنی را که تهدید به اعدام شده است از ایران خارج کند. اما اینها بهانه بود. در عوض، برای مثال، پول برای کنفرانس هایی با سیاستمداران هزینه شدند. آیا این ادعاها درست است؟

۴۲. آیا این درست است که بسیاری از اعضای سابق مجاهدین خلق در مورد مهارت هایی که در سازمان یاد گرفته اند و کارهایی که در آنجا انجام داده اند هیچ مدرک و گواهی دریافت نمی کنند؟ اگر چنین است، چرا؟

شورای ملی مقاومت

کمیسیون امنیت و ضد تروریسم

۱۸ آبان ۱۴۰۰ (۹ نوامبر ۲۰۲۱)