۱۴۰۰ آبان ۲۹, شنبه

«زاینده رود من کو»؟


                تجمع بزرگ مردم اصفهان علیه چپاول آب زاینده رود

«اصفهان» و «زاینده‌رود» دو روح در یک جسم و دو جان در یک کالبد هستند؛ وقتی نام یکی به زبان می‌آید، بی‌اختیار نام دیگری به ذهن متبادر می‌شود؛ مانند نامهای «اهواز» و «کارون» یا «ارومیه» و «دریاچهٔ ارومیه».

زنگ‌های خطر

قیام مردم اصفهان ـ در بستر خشک زاینده‌رود ـ زنگ‌های خطر را به‌صدا درآورده است. این قیام خطر انهدام طبیعت ایران، در استیلای مغولان عمامه‌دار و ایران‌ستیز را فریاد می‌زند؛ خطر از هستی ساقط شدن کشاورزان محروم را که زاینده‌رود جانمایهٔ حیات آنان است.

زاینده‌رود قرنهای متمادی، سرچشمهٔ زایندگی، سبزینه‌گی، خرمی، شادابی و سرزندگی و حاصل‌خیزی بوده و اصفهان، این باستانی‌ترین شهر ایران را به رشک شهرهای جهان تبدیل نموده است. این رود دوست‌داشتنی و تاریخی نامهای دیگری دارد از قبیل: «زنده رود، زرن رود، زرین‌رود، زندک‌رود و. ». . با دارا بودن حوضه‌یی به وسعت ۴۱هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع و جریان آب ۳۸متر مکعب در ثانیه، پرآب‌ترین و بزرگترین رودخانهٔ فلات مرکزی ایران شناخته می‌شده است؛ اما این رود زایا، به‌سادگی در این نظام هلاک‌کنندهٔ حرث و نسل از اصفهان رخت بربسته و دیگر زمزمه‌های حیات‌بخش آن از دهانه‌های سی‌وسی پل و پل خواجو به گوش نمی‌رسد.

فاجعه تا جایی دامن گسترانده که شنیدن غلغل آهنگین آب زاینده رود به یک خاطره تبدیل شده است. هر از چند گاه که در اثر فشار کشاورزان، برای مدتی کوتاه آب در بستر خشک رود جاری می‌شود، مردم اصفهان با شادمانی در سی‌وسه پل، پل ورزنه، خواجو و در پارک ناژوان گرد می‌آیند و با رود محبوب‌شان عکس می‌گیرند. شادمانی معصوم کودکان در این بحبوحه دیدنی‌ست؛ ولی این شادمانی و هیجان دیری نمی‌پاید، با قطع شدن جریان آب، دوباره سکوت و ماتم سایهٔ سنگین خود را بر زندگی اصفهان و اصفهانی‌ها می‌گستراند. همه می‌دانند که یک دست حرام، زاینده‌رود را از زندگی آنان ربوده است.

علت مرگ زاینده‌رود

راستی سموم نفس نظام ولایت فقیه چگونه این رود سرشار را خشکاند و مانع از رسیدن آب آن به کشاورزان اصفهان شد؟

منابع حکومتی و توجیه‌گران سیاست‌های غارتگرانهٔ آخوندی علت را طبق معمول به عواملی مانند کاهش بارش برف یا کاهش دبی سرچشمه‌های زاینده‌رود ربط می‌دهند ولی نمی‌گویند این عوامل در گذشته نیز بوده است. مردم اصفهان خوب می‌دانند که مرگ زاینده‌رود علتی جز پروژه‌های چپاول‌گرانهٔ مافیای حکومتی ندارد. این مافیای سودجو و غارتگر با احداث صنایع بزرگ و انتقال آب به دیگر نقاط، شیرهٔ جان زاینده‌رود را می‌مکد و سهمی از آن برای شهر اصفهان و ساکنان پایین‌دست رود باقی نمی‌گذارد. این سیاست غارتگرانه نخستین چیزی که نقض می‌کند حقابهٔ کشاورزان محروم است.

قیام مردم اصفهان در پشتیبانی از کشاورزان، در روزهای آبان، نمونه‌یی از خیزش خلقی است که دیگر نمی‌خواهد شاهد ایلغار میهن خود به‌دست فقیهان ریایی و گزمگان حقیر آن باشد. حاضر است ولو به بهای جان عزیز، آب و خاک، شرف، کرامت و حیثیت خود را نگاهبانی کند. شعار «اصفهان می‌میرد/ ذلت نمی‌پذیرد» نمودی از تبلور این اراده است.

ترفندهای نخ‌نما برای جدا کردن قیام از مجاهدین

دیکتاتوری آخوندی که در سالگرد آبان، از تکرار قیام۹۸ به‌شدت می‌هراسد، ضمن اعتراف به قیام مردم اصفهان با اقدامات زیر تلاش کرد از دامنهٔ این قیام بکاهد.

۱ـ با دجالگری آن را یک تجمع قانونی نامید که مردم نجیب و با وقار اصفهان با متانت تمام به آن مبادرت کرده‌اند تا صدای خود را به گوش دولت رئیسی برسانند!

۲ـ در صحنه تلاش کرد با نفوذ دادن عوامل خود در بین مردم به نفع خامنه‌ای سخن بگوید تا به این وسیله تجمع را مصادره نماید ولی با هو کردن مردم مواجه شد و عقب نشست.

۳ـ صدا و سیمای آخوندی و خبرگزاری سپاه پاسداران با انتشار فیلم، عکس و خبر از این قیام، تلاش کردند این‌گونه وانمود کنند که این یک تحصن مسالمت‌آمیز در مرزبندی با مجاهدین است و «مسئولان هم باید قدر این مردم نجیب و شریف را بدانند و به مطالبات آنها پاسخ بدهند»! پخش فیلم یک شوی مسخره از شعار مرگ بر منافق نیز در این راستا بود.

۴ـ دولت جوان حزب‌اللهی نیز در یک نمایش تمسخربرانگیز، محمد مخبر را به میدان فرستاد تا او نیز به وزرات نیرو دستور بدهد مشکل زاینده‌رود ـ با گفتن جملهٔ اجی مجی لاترجی ـ حل شود!

اشتباه بزرگ خامنه‌ای

بدیهی است که این ترفندهای نخ‌نما دیگر اثر ندارد و نمی‌تواند مانع از قیام و جوشش اعتراضات اجتماعی در فضای انفجاری شود. حق گرفتنی‌ست و باید آن را پس‌گرفت. تشبثات رژیم برای شیطان‌سازی از مجاهدین از قضا نتیجهٔ معکوس می‌دهد. استبداد دینی خود با دست خود شرط ذهنی قیام را آدرس می‌دهد.

این اشتباه بزرگ خامنه‌ای در سالگرد قیام آبان است.