۱۴۰۰ آذر ۱, دوشنبه

شهرکرد هم برخاست!


                                 سخن روز

خامنه‌ای سردرگم و حیران، به‌خاطر ضربه سنگین خیزش بزرگ مردم اصفهان، به خود می‌پیچد؛ گزارشهای استاندارانش در یزد، خوزستان، چهارمحال و بختیاری و اصفهان هم تأیید می‌کرد که فاجعهٔ آب، آن‌چنان ریشه‌دار است که باید منتظر خیزش‌های یکی بعد از دیگری، در استانهای دیگر باشد.

این کابوس تنها ۴۸ساعت بعد به‌واقعیت پیوست و روز یکشنبه ۳۰ آبان، شهرکرد تشنه نیز برای حق آب و حیات به‌پا خاست. با شکل‌گیری کانون خیزش، مردم عاصی از دیگر شهرهای استان چهارمحال و بختیاری خود را به شهرکرد رساندند و در زمان کوتاهی جمعیت انبوهی در خیابان‌ها به حرکت در آمد. شعار «بختیاری می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد» و «مسئولان بی‌غیرت، آب رو دادن به غارت» به‌سرعت اعتراض مردم را از مدار صنفی به مدار سیاسی بالغ کرد و نشان داد حرف مردم با‌ تمامیت رژیمی است که سران و کارگزارانش تنها در پی غارت آب، مال، زندگی و هستی مردم ایران هستند. مردم شهرکرد هم‌چنین با شعار «لرستان، خوزستان، حمایت حمایت!» سایر استانها را به حمایت و خیزش دعوت کردند. موضوعی که رژیم هر لحظه منتظر آن است و به‌خوبی ضربه سنگینی را که ۴ماه پیش از قیام مردم خوزستان دریافت کرده بود، به‌یاد دارد. به‌ویژه در این ۴ماه نه‌تنها هیچ‌کدام از علل آن قیام را حل نکرده، بلکه بر اساس اعتراف کارگزاران و رسانه‌های حکومتی، وضعیت بسیار بحرانی‌تر هم شده است.

در جریان خیزش مردم شهرکرد، رژیم تلاش کرد با ترفند آن را به‌انحراف بکشاند و دو زن بسیجی را بالای خودرویی فرستاد تا مدعی شوند: مردم شهرکرد همواره پیرو ولایت فقیه بوده‌اند! اما فریادهای خشمگینانه و هو کردن یکپارچهٔ مردم، این ترفند را روی سر خود خامنه‌ای خراب کرد. درست همان صحنه‌ای که روز جمعه در اصفهان رخ داد و نشان داد در هر کجای ایران، وقتی نام ولایت فقیه به میان می‌آید، واکنشی جز هو کردن و ابراز نفرت، برنمی‌انگیزد.

وضعیت، ناشی از شرایط انقلابی در ایران است. پتانسیل انفجاری به‌حدی بالاست که هر موضوعی، به‌سرعت تبدیل به‌خیزش و قیام می‌شود. آب، گرانی، برق، محیط‌زیست، حقوق‌های معوقه، غارت اقشار و... همان که خامنه‌ای پیش از این هشدار داده بود: «ما در داخل کشور گسل‌هایی داریم... اگر چنان‌چه این گسل‌ها فعال شد، آن وقت زلزله به‌وجود می‌آید!» (خرداد۱۳۹۵).

اکنون پس از ۴۳سال ظلم و غارت، نمودها و علائم نشان می‌دهد که «گسلها» فعال شده‌اند؛ دیالکتیک جامعه‌یی انقلابی و قانونمندی شرایط انفجاری هم می‌گوید که خیزش‌های بعدی در شهرها و استانهای دیگر، در پیش است. زنجیره‌یی از خیزش‌ها که هر چقدر هم رژیم تلاش کند آنها را مهار و سرکوب کند، باز از جای دیگر سر باز می‌کند؛ فواصل آنها با یکدیگر کمتر می‌شود، از عمق و رادیکالیزم بیشتری برخوردار می‌شوند و در یک نقطه، با کمک کانون‌های شورشی به مرحلهٔ انقلاب عظیم توده‌ای، با صدها و هزاران کانون شورش و قیام، بالغ می‌شوند و همان زلزله‌ای که خامنه‌ای از آن وحشت دارد، رخ می‌دهد.

رهبر مقاومت، مسعود رجوی نیز در پیامی به‌مناسبت خیز مردم شهرکرد تأکید کرد: «ایستادگان برای آب و آزادی در سراسر ایران به حمایت برمی‌خیزند... عطش مردم ایران با قیام و سرنگونی آنان جواب پیدا می‌کند. زمان برخاستن است!».