۱۳۹۹ بهمن ۲۴, جمعه

عبدالعلی معصومی: از جشن «انفجار» ماشین تروریسم رژیم تا «انفجار شادی» مردم - وحشت مزدوران وزارت اطلاعات --قسمت اول --

 

اول:.... (پس دادن وام یک میلیارد دلاریِ قرارداد اُرودیف، که فرانسه پذیرفت): "چِک اوّلش را در سازمان ملل دادند به آقای ولایتی و بقیّه اش را هم اقساطی برگرداندند".

 ـ دوم: ... با آنها به توافق رسید

 ـ سوم: دو عراقی توسط دولت فرانسه از این کشور اخراج و به دولت عراق تحویل داده شده بودند، صدّام قصد اعدام آن دو را داشت. شرط شد که اینها به فرانسه برگردانده شوند. نمایندۀ رئیس جمهور فرانسه شخصاً با یک هواپیمای اختصاصی به بغداد رفت و آنها را به این کشور برگشت داد.



 ـ چهارم، در جنگ عراق و ایران، کشور فرانسه کمکهای فراوانی به عراق می‌ کرد و به آنها اسلحه می فروخت. برای آنها شرط کردم، به ایران هم باید اسلحه بفروشند یا این که کمک خود را به عراق قطع کنند. دولت فرانسه گفت که نمی توانیم به شما اسلحه بفروشیم ولی کمک خود را به عراق قطع می کنیم...

 ـ پنجم: آزادی من و افرادی که من را در ترور بختیار همراهی کرده بودند.

 دولت فرانسه شروط مرا پذیرفت و گروگانهای فرانسویِ حاضر در لبنان آزاد شدند. امّا من در زندان فرانسه باقی ماندم، به این دلیل که بین شیراک و میتران اختلاف ایجاد شد... اختلاف این دو باعث شدکه من در زندان بمانم. زمانی که این اوضاع ادامه پیدا کرد، تصمیم به اعتصاب غذا گرفتم... بعدش آقای رفیق‌دوست که وزیر سپاه بود به نمایندگی از ایران وارد فرانسه شد و طی ملاقاتی به من اطمینان داد که با دولت فرانسه گفتگو خواهدکرد. بعد از چند روز مذاکره قرارشد که من از اعتصاب دست کشیده و در عوض دولت فرانسه بعد از ۴ ماه من را آزاد کند.

 در این دیدارها آقای رفیقدوست قرآنی به من هدیه داد که در ابتدای آن دستخط حضرت امام وجود داشت».

 انیس نقاش درباره سوء قصد به بختیار در جواب به خبرگزاری «فارس» گفت: «... حکم اعدام بختیار در دادگاه انقلاب صادر شد که امام هم آن را تأیید کرد...».



 ***



 از جشن اوّلین «انفجار» تروریستی رژیم سفّاک و تروریست پرور ارتجاع آخوندی در بیروت در ۲۳ اکتبر۱۹۸۳، تا توطئۀ شکست خوردۀ تروریستی دو سال و نیم گذشتۀ رژیم در گردهمایی سالانۀ مقاومت ایران در ویلپَنت پاریس، سیاست صدور تروریسم و انفجار و گروگانگیری و بند و بستهای رژیم با مماشاتگران آمریکایی و اروپایی، بدون هیچ مانع و راهبندی، بی وقفه، ادامه داشت و ادامۀ این سیاست ننگین، در این سی و پنجسال یکی از ضمانتهای ادامۀ این رژیم تروریست پرور و خونخوار و ویرانگر و ضدّ بشر بود. امّا، این سیاست تروریستی با دستگیری اسدالله اسدی، از نخبه ترین تروریستهای مخوف دستگاه خلیفۀ ارتجاع، خامنه ای، و سه مزدور دیگر همدست او، در تدارک آخرین عملیّات انفجاری اش در گردهمایی سالانۀ مقاومت، با ضربه یی کارساز روبه رو شد و این سیاست تروریستی و ضدّ بشری، با مهمترین مانع در چهاردهه گذشته مواجه شد.

 

 خانم مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیدۀ مقاومت، پس از حکم دادگاه آنتورپ بلژیک و محکومیّت دیپلومات رژیم و سه مأمور اطّلاعات آخوندی، در روز ۱۶بهمن۹۹، طی سخنانی، خطاب به حاضران در گردهمایی مجازی بسیار گستردۀ مشتاقان آزادی ایران در «زوم تصویری»، دربارۀ این پیروزی راهگشا و بن بست شکن، ازجمله، گفت:

 «... محاکمۀ دیپلومات ـ تروریست رژیم و سه مزدور دیگر، اوّلین محاکمه یی است که تمام ترفندهای عوامل برونمرزی رژیم نتوانست آن را به تسلیم وادارد و محاکمه با موفقیّت به پایان رسید...

 محکومیت دیپلومات رژیم و سه‌ مأمور اطّلاعاتش در دادگاه بلژیک، محکومیّت تمام رژیم آخوندی و پیروزی درخشان مردم و مقاومت ایران است... این یک شکست سنگین سیاسی و دیپلوماتیک رژیم آخوندی است؛ نقطه پایان فریبکاری هر دو جناح رژیم برای پوشاندن نقش خود در جنایت‌های تروریستی و رسواییِ پخش پول در میان مزدوران برای بسیجِ شیطان‌سازی علیه مجاهدین و مقاومت و ضربه‌ یی جبران ‌ناپذیر به ‌استراتژی صدور تروریسم رژیم آخوندی است... مقاومت ایران از یک کارزار بزرگ حقوقی و سیاسی در برابر رژیم، پیروز و سرفراز بیرون آمد.

 دو دهۀ پیش آخوندها می‌خواستند با پروند‌ۀ‌ اتّهام‌های دروغ و لیست‌های تروریستی در آمریکا و انگلیس و آلمان و فرانسه، مجاهدین و مقاومت سازمان‌یافتۀ مردم ایران را به ‌زنجیر بکشند. امّا، این مقاومت با تکیه بر فداکاری شما، همۀ آن زنجیرها را در‌هم شکست... صدور رأی امروز، به‌ مردم ایران، قربانیان اصلی سرکوبگری و تروریسم رژیم، جای تهنیت دارد.

 این جوشش خون شهیدان است؛ جوشش خون دکتر کاظم رجوی، شهید بزرگ حقوق‌ بشر و جوشش خون دیگر مخالفان رژیم است که در عملیّات تروریستیِ این رژیم در چهار دهۀ گذشته در خارج از ایران جان باختند.

 بله، طرف اصلی، که در دادگاه آنتورپ بلژیک محاکمه شد، رژیم آخوندی بود. در نتیجه حقایق مهمّی را نشان داد:

 ـ این حقیقت که رژیم آخوندی یک تروریسم گستردۀ دولتی را سازمان داده است؛

ـ این حقیقت که رژیم در احساس خطر برای مقابله با آلترناتیو دموکراتیک خود به‌ بزرگ‌ترین ریسک‌ها رو می‌آورد؛

ـ و این حقیقت که در ارتکاب جنایت‌های تروریستی، همۀ جناح‌های رژیم همدست و متّحدند؛ یعنی، اصلاح‌ طلب و اصول‌گرا، یکی از دیگری وحشی‌تر و شرورتر است...

 امّا، مهمّ‌ترین نیرنگ رژیم، که همراه با این طرح تروریستی برملا شد و شکست خورد، نسبت‌دادن توطئه به ‌خود مجاهدین است. در همان روز دستگیریِ دیپلومات رژیم، وزیر خارجۀ آخوندها، که خودش شخصاً درگیر این توطئه بود، تلاش کرد خودِ مجاهدین را دست ‌اندر کار این طرح تروریستی معرّفی کند .

به همین دلیل عصر همان روزی که قرار بود بمب در ویلپنت منفجر بشود . مزدوران مسعود خدابنده و مصداقی را برای اول بار دریک شوی تلویزیونی در ایران اینترنشنال ترکیب و تزویج کرد تا به خیال خام خودشان، تمام شدن آلترناتیو شورای ملی مقاومت را اعلام کنند.

اکنون پس از محکومیت اسدالله اسدی و ۳ مزدورهمراهش به زندانهای سنگین و پس گرفتن ۴۵۰ هزاریورو از پولهایی که برای این انفجاز جنایتکار از وزارت اطلاعات گرفته بودند ولغو تابعیت آنها. باردیگر مصداقی و خدابنده و عاطفه اقبال و اسماعیل یغمایی و وکیلی که حرف زیاد میزند ولی مفت حرف نمی زند محمد رضا روحانی، بایک فرار به جلو احمقانه و از ترس رو شدن مزدوری خودشان، به جای این که پاسخ بدهند که کی و چند و چگونه خود را به رژیم فروختی، برای سفیدسازی خود نعل وارونه میزنند و از مجاهدین به خاطر نفوذی‌های وزارت اطلاعات (عارفانی و سعدونی و نعامی)، بازخواست میکنند و عمدا وجوه دریافتی این مزدوران از وزارت اطلاعات که فقط ۴۵۰ هزار یوروی آن توسط دادگاه ضبط شده است را نادیده میگیرند.

زیرا بخوبی میدانند که گام بعدی مجاهدین، افشا و رو کردن دست ماموران وزارت اطلاعات در کشورهای اروپایی و آمریکایی است که با سوء استفاده از شرایط دموکراتیک دراین کشورها زیر سایه سیاست مماشات به یکی از بدترین حکومت های ناقض حقوق بشر خدمت میکنند. دوران ماه عسل با وزارت اطلاعات به إتمام رسیده است.

ناصر رضوی از مدیران جنایتکار وزارت اطلاعات درکتاب «استراتژی و دیگر هیچ » درصفحه ۲۰۷ چاپ ۱۳۹۸،مینویسد:

«تحولی که دردستگاه امنیتی ما درباره التقاط رخ داد این بود که درسال ۷۰ ما یک تجدید نظراساسی درروشها و راه کارهای مبارزه با منافقین(مجاهدین) داشتیم ... ما به این نتیجه رسیدیم راهکار انحلال سازمان درانجام عملیات وضربه نظامی نیست، راه کار این است که درسازمان شکاف ایجاد کرد.... این که سراغ عملیات روانی بروید که عمدتا باید روی جداشده ها متمرکزشود این یکی از راه کارهایی است که به ذهن ما رسید .»

حالا بعد از گیر افتادن اسناد اسدی، پس لرزه های محکومیت او و همدستانش و ... شروع شده است. با لو رفتن اسامی مزدوران وزارت اطلاعات در آلمان و فرانسه و ایتالیا و .... آنها را ترس برداشته که دیر یا زود یکی یکی مزدوری خودشان بیرون بزند لذا با یک فرار به جلو وزارت اطلاعات مزدورانش را بسیج کرده تا مجاهدین را درمورد نفوذی های جنایتکار محکوم شده مورد باز خواست قرار بدهند. درحالی که این ترفندها کسی را نمی فریبد. آنها باید منتطر باشند تا روزی شتری که هیچکس فکرش را نمیکرد، روزی در خانه نعامی و سعدونی و عارفانی بخوابد، در خانه آنها نیز بخوابد. تا سیه روی شود هر که دراوغش باشد.


 هم‌میهنان، خواهران و برادران!

 موجودیّت رژیم آخوندی متّکی به سرکوب و تروریسم است.

بنابراین، ضربۀ‌ قضایی و حقوقی بزرگی که به ‌استراتژی صدور تروریسم وارد شد، دستاوردی است برای همۀ سرکوب شدگان و همۀ دلیرانی که در برابر این رژیم ایستادگی می‌کنند:

 خانواده‌ های جوانان بلوچ، که خامنه‌ ای آن‌ها را، وحشیانه، اعدام می‌کند؛

 زنان و جوانانی که از اختناق فاجعه ‌بار حاکم رنج می‌برند و

مردم محرومی که آخوندها سرپناه‌شان را بر سرشان خراب می‌کنند؛

ده‌ها میلیون مردمی که از بیماری کرونا در عذابند و آخوندها با طَفره رفتن از خرید واکسن همه را در برابر این بیماری، بی‌دفاع گذاشته‌‌اند.

 بله، این دستاوردیست برای همۀ مردم ایران در برابر رژیم تبهکار آخوندی...»