مصاحبه با دکتر منوچهر هزارخانی، برجسته ترین نویسنده، مترجم و روشنفکر معاصر ایران مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر در شورای ملی مقاومت
در حال حاضر یک انقلاب واقعی در ایران در حال وقوعه این نکته اول.
این انقلاب واقعی توسط سازمان مجاهدین خلق ایران رهبری میشه این هم نکته دوم.
و در حالت کنونی و در حال حاضر باید کمک کرد به این که مملکت از اشغال آخوندها خارج بشود و هیچ چاره ای ندارد الا اینکه حکومتشون سرنگون بشه تماما سرنگون بشود.
...........
من از اول دنیا نظرم این بود که در خارج کشور دامگذاری فقط میشود کرد و این هم در دسترس دولت است در دسترس رژیم است در دسترس ما نیست و ما نمیتوانیم در خارج کشور دامگذاری کنیم فقط وزارت اطلاعات نیست کل سیستم شان درمقابل این سوال هست کل سیستمشان.
سوال: اجازه بدهید با سوالی از وضعیت در داخل کشور شروع کنم همانطور که میدانید هشت ماه از قیام آبان ماه و شش ماه بعد از قیام دی ماه هستیم و پنج ماه از اپیدمی کرونا میگذزد شما در این شرایط وضعیت رژیم را چه طور ارزیابی میکنید؟ آیا رژیم قادر به کنترل و مهار اوضاع و مشخصا خطر قیام بوده یا خیر؟
هزارخانی: در حال حاضر یک انقلاب واقعی در ایران درحال وقوعه این نکته اول .
این انقلاب واقعی توسط سازمان مجاهدین خلق ایران رهبری میشه این هم نکته دوم .
فکر میکنم به سوالتون یک قدری جواب دادم.
هزارخانی: آیا لزومی دارد بگم که رژیم در حال سقوطه، ایا لزومی داره به اینکه بگم وقتی یک انقلاب واقعی در حال وقوعه، باید منتظر به اصطلاح،این موند که چیکار میکنه واسه اینکه از توی این مخمصه در بیاد یا اینکه باید منتظر بود که کی تمام میشه کار رژیم . من تصورم این است که کار رژیم تمام شدنی است باید به این امیدوار بود. من شخصا امیدوارم، البته پیشگویی کردن کار من نیست کار جنگیرها و نمیدونم و پیش بینی کنندگان بسیاری است که در خارج کشور متاسفانه زیاد هستند همه متخصص مسائل ایران، خاورمیانه کشورهای اسلامی و مسلمان عرب و غیر عرب و غیره هستند . همه هستند و واسه خودشان مشغولند آنچه که واسه ما مطرح است این است که در کشور ما یک انقلاب درحال وقوعه . همین الان که ما داریم با هم حرف میزنیم این انقلاب دارد حرکت خودش را انجام میده و وظیفه همه ما حالا، با هر نظری که داریم این است سازمان مجاهدین خلق را تا آنجایی که میتوانیم کمکش کنیم واسه اینکه زودتر و سریعتر برای اینکه این انقلاب را به نتیجه برساند فکر میکنم صریح گفتم و تیز گفتم و همه چیز را گفتم.
سوال:نقش ...کانونهای شورشی را در تحولات داخل ایران چطوری ارزیابی میکنید؟
هزارخانی: والله کانونهای شورشی که شما میگید و در ایران فعالیت دارند میکنند همان کانونهایی هستند که کار انقلاب را دارند به پیش میبرند یعنی اگر فرض بکنیم که یک موجود زنده ای به اسم سازمان مجاهدین خلق وجود داره این موجود زنده میتونیم تصور بکنیم که در عالم خیال از یک ارگانهایی تشکیل شده که به منزله دل و قلوه وجگرو نمیدونم ایناش هستند ها اینها همان سازمانها شورشی هستند بین سازمانهای شورشی، کانونهای شورشی و سازمان مجاهدین هیچ اختلاف اساسی وجود ندارد جزو همدیگرند .... البته رهبری مجاهدین است که جای خود دارد.... امید این خیلی زیاد است که بزودی برگرده به داخل کشور.
سوال: ... . شما حتما حرفهای خامنه ای در صحبت با دانشجویان بسیجی در اردیبهشت ماه امسال را راجع به خطر مجاهدین در جذب جوانان را شنیدید و قبل از آن هم اگر یادتان باشد حمله تند وتیزی به کشور آلبانی کرد و اخیرا با حرفهایی که روحانی و رئیسی زدند حاکی از یک رویکرد جدیدی با مجاهدین هست ....
هزارخانی: بنده فکر میکنم و این فکرم را مثل اینکه بیان هم کردم یا نکردم و اگر نکردم حالا میگم که سازمان مجاهدین الان بعنوان دشمن اصلی رژیم ایران توسط رژیم حاکم بر ایران شناخته شده است .
خودشان دارند اقرار میکنند و از این مرتب حرف میزنند مقوله ای که قرار بود گویا یک زمانی اینقدر سکوت راجع به اش بکنند تا از خاطره ها حذف بشه از یادها بره حالا بمناسبت گردش روزگار به روزی افتادن که خودشان مجبورا اعلام بکنند که دشمن اصلی ما سازمان مجاهدین است که درحال انقلاب است علتش هم همین انقلاب است که دارند میکنند واسه اینکه هیات حاکمه را از کار بیاندازند و ایران را به اصطلاح نجات بدهند
هزارخانی:تا دیروز میگفتند پیاده نظامند توطئه است اصلا توطئه خارجیه امریکا است و صهیونیستی هستند و چی و چی میبافتند واسه خودشان همه شان همین حرف را میزدند فقط آخوند شیاد نبود که این را میگفت یا ولی فقیه وامانده و وارفته نبود که این حرف را میزد همه شان این حرف را میزدند حالا قبول کردند که خطر اصلی آنجاست و حمله ای هم اگر قرار است صورت بگیره به صورت قیام است و برای نجات ایران است از شر هیت حاکمه کنونی ایران یعنی رژیم ایران همین
سوال:...اینکه لجن پراکنیهای تکراری علیه مجاهدین و شورا توسط عوامل پیشانی سفید رژیم که خودشان را عضو سابق مجاهدین و مقاومت یا فعال سیاسی و پژوهشگر میدانند و یا کارشناس مخالف معرفی میکنند، همانطور که می دونین اخیرا ابعاد بی سابقه ای بخودش گرفته است........ شما این موضوع را چطور می بینید؟ چرا رژیم به چنین کارهایی روی آورده است، اخیرا یک مطلبی خواندم و خانم میرهاشمی آن را یک دامگذاری برای برخی چهره های فرهنگی توصیف کرده اند، شما چه نظری دارید؟
هزارخانی: شما اشاره تون بیشتر به خارج کشور است، خارج کشور من فکر میکنم یکی از دام هایی است که در راه انقلابیون ایران گذاشتند این شیطان سازی اساسا در خارج کشور است، هم شیطان سازی و هم آلترناتیو سازی علیه شیطان خیالی، اینها مال خارج کشور است . به نظر من در این مورد خیلی باید خیلی احتیاط کرد، احتیاط نه از بابت اینکه کوتاه آمد ...
نه، من فکر میکنیم که به اصطلاح جنبش انقلابیون ایران نشان دادند که از این مراحل اگر نه بکلی ولی تا حد زیادی عبور کردند .
علتش هم اینه که در صحنه عملی انقلابی در ایران سازمان قابل ملاحظه و قابل محاسبه ای وجود نداره که فکر بکنید که ممکنه که از آن راه بشه جلوی مجاهدین را گرفت یا مجاهدین را در یک مجموعه وسیعتری حل کرد واسه اینکه خطرشان کمتر بشه و بعد از اینکه خطرشان کمتر شد آنوقت شلاق بدست وارد میدان شد و کلکشان را کند این دامهای خارج کشوره، اینها دامهای خارج کشوره و تا این رژیم سر کار هست همین وضع ادامه داره دیگه بر ماست که ماکزیمم سعی مان را در این باره بکنیم.
خوب ببینید اینها یک تلاش هایی است که درخارج کشور داره انجام می شه اگر غیر از این اتفاق میافتاد تعجب آور بود که رژیم باشد عاملان خارج کشوری هم باشد در غرب مثلا در کشورهای مختلف و این کارها را نکنند.
این تعجب آور بود یعنی این ها رو جزٰو تلفات میگذارم که در هر جنگی فقط متوجه دشمن نمیشه در هر انقلابی فقط متوجه دشمن نمیشه، نیروهای خودی هم گاهی وقتی صدمه میبینن. از آخوند جماعت هم نمیشه انتظار داشت که این کارها رو نکنن. یعنی باید منتظر باشیم که بکنن. ولی نه تخفیف بدید نه اینکه از کوره در برید. همین همین. دست رژیم هم با ز است رژیمی است که برسیمیت شناخته شده است به عنوان حکومت ایران رئیس جمهور ایران و وزیر امور خارجه ایران و ... همین گاو گوساله هایی که الان سر کار هستند و توی طویله آخوندها هستند اینها رو به رسیمیت شناختند.
من از اول دنیا نظرم این بود که در خارج کشور دامگذاری فقط میشود کرد و این هم در دسترس دولت است در دسترس رژیم است و دردسترس ما نیست و ما نمتوانیم در خارج کشور دامگذاری کنیم فقط وزارت اطلاعات نیست کل سیستم شان درمقابل این سوال هست کل سیستمشان
سوال: .... شما از ابتدای بنیانگذاری شورای ملی مقاومت حضور داشته اید قبل از آن هم ما یادمان است از اولین ماههای بعد از انقلاب ضد سلطنتی همراه و هم پیمان با مجاهدین بودید . میخواستم شما ارزیابی خودتان از تاثیرات مجاهدین و شورای ملی مقاومت در جامعه ایران و در فرهنگ و فضای روشنفکری ایران برایمان بیشتر توضیح بدهید.
هزارخانی: ببنید تجربه من به درد جوانان کنونی نمیخورد چون مال زمان گذشته است که ما از آن رد شدیم تجربه خودم این است که من از آن موقعی که با سازمان مجاهدین آشنا شدم و آشنایی مستقیم پیدا کردم چون قبلا من خارج کشوری بودم قبل خیلی قبل در دانشجوی اینجا بودم در فرانسه بودم اینجا درس میخواندم اینجا بار آمدم تجریه خودم این است که آدم های صادقی هستند آدم هایی هستند که پای حرفشان وا می ایستند اول جانشان را دستشان میگیرند و بعد می آیند عضو میشوند. خوب این جای خیلی جاهای دیگری نیست که شما چنین مسئله ای را ببینید. آدم هاییکه نمیدانم وقتی من میگویم آدم های صادقی هستند من فکر میکنم باید لغت های جدیدی در آورد که این حالت را در وحله کنونی من اول به شما گفتم در ایران یک انقلاب در حال وقوعه وقتی انقلاب در حال وقوع است نتیجه کار مجاهدین است دیگه نتیجه کاری است که آنها کردند. کسان دیگری هم بودند ازهمان اول انقلاب که یا بقول ولی فقیه اس و قس فکری درست و حسابی نداشتند یا اینکه اشکالات دیگری داشتند یا فرصت طلب بودند یا چی وارد صحنه رقابت شدیدی بود مجاهدین آخرین گروهی بودند که از ایران تبعید شدند و آمدند اینجا قبلا در خارج کشور بساط چیده شده بود اگر یادتان باشد من یادمه من یادمه انواع کاندیداهای آلترناتیو شدن و یا خود را آلترناتیو تصور کردن وجودداشت هنوز هم دارد دنباله همونه ادامه داره مجاهدین که پیدا شدن و عملیاتی که انجام دادند سیاستی که در پیش گرفتند البته من از روز اول بودم باهاشون تا حالا هم هستم انشاء الله تا آخر باشم.
سازمان مجاهدین یک حرکتی را شروع کرد از نظر سیاسی این حرکت را دنبال کرد دچار پیچ و خم شد . دچار گرفتاری های زیادی شد ....
همه بلاهایی را که شما هم میدانید که سر مجاهدین آمد که لزومی ندارد من تکرارش بکنم شیوه های مختلفی را برای در آمدن از بن بست اول تا موقعی که خمینی و خمینی بود. خمیی هم امام بود دیگه عکسش را توی ماه میدیدند و موی ریشش لای قران پیدا میکردند از این حرفها دیگه آن موقع ها یعنی یک مرجع مذهبی مسلم برای افکار عمومی توده تا موقعی که خمینی آمد گرفت چیز رو حکومت را گرفت و اینجوری حساب میکردند و میگفتند که شما ۴۰ سال حقوق مفت گرفتید از ملت مثلا و یا ۴۰ سال اموال ملت اینجوری مالیات میگرفتند.
سوال: البته آن زمان تأثیرات مجاهدین در جامعه روشنفکری
هزارخانی:.... هیچی نبود. یک گروهی بودند البته تو دنیای افراد مؤمن صحبت نمیکنم آن حسابش روشن است. آن یکه جای دیگه است ولی سیاستی که اینها دنبال کردند چه در زمینه مذهبی چه در زمینه سیاسیشون اونو میتونم حسابرسیش بکنم و بگم که یک مسیر بسیار پیچ در پیچ و مشکلی را با موفقیت پشت سر گذاشتند. الان اگه بخوایم برگردیم نگاه به گذشته میکنیم، نگاه به گذشته میکنیم و تو این گذشته البته خیلی افت و خیز داشته .... از اینجا میشه من میتوانم خودم شخصا نتیجه بگیرم که حتما کسانی هستند که یه سیاست سالم و یک صداقت خالص وجود داشته که از تمام این چیزها رد شده. این علامت این نیست که در دنیا الان عدالت حاکمه یا در حالا آینده حاکم خواهد شد نه. ولی اینجوریه تا حالا که مقایسه بخوام بکنم اینجوری در میاد.
حالا که سخن به اینجا رسید به من اجازه بدهید که بگویم یک شعاری که سازمان مجاهدین عنوان کرده و تا بحال هم چند بار تکرار کرده این است که مجاهد غبار از رخ دین زدود. این هم حقیقت است هم یک واقعیت اسرار آمیز را علنی کرده.
- مجاهدین تفسیر خودشون را از پیامبر اسلام یک جوری کردند رژیم خمینی هم یک جور دیگر کرده اند این دو تا در مقابل هم قرار گرفته اند و سازمان مجاهدین هم که غبار از رخ دین زدوده غبار روبی خودش را کرده غبار روبی خودش را کرده خوشبختانه موفق هم شده در اینجا فکر میکنم .
-اگر میخواهید به سّر اینکه چرا مجاهدین پیشرفت میکند اینها سّرش همین است برای این که غبار از رخ دین زدوده اند من نمیخواهم وارد بحث چیز بشوم چون من خودم میدانید آدم با ایمانی نیستم یا خیلی با ایمان نیستم . اما و اگر های زیادی است مسائل زیادی دارم و این را هم میدانید ونمیخواهم وارد مسائلی که بشوم که این راست میگوید یا آن راست میگوید یعنی میخواهم واردش بشوم ولی منتهی با معیارهایی که دارم تو مغز خودم هست .قضاوت میکنم همین غبار از رخ دین زدوده این را من این را میتوانم بگیم با جرات هم میتوانم بگویم اگر این تأثیر واسه شما کمه بیشترش کنید. ببینید مجاهدین
ماجرا های بسیاری را از بابت داخل سازمان خودشون طی کردند. نتیجه را شما چه جوری حساب میکنید. الان در ایران یک انقلاب در حال وقوعه، این اعتقادمه. این بیان کننده تمام این چیزایی که شما میخواهید بدانید هم هست. در حال وقوعه، چرا در حال وقوعه! برای اینکه دیگه باصطلاح
سرنوشت اینجوری بوده یا اینکه خداوند عالم اینجوری خواسته، یا هر چی یا بهر دلیلی اینجوریه، الان اینجوریه،الان در حال وقوعه تو این وسط مجاهدین فرصت اینو هم داشتند و ازش استفاده هم کردن به نحو احسن هم استفاده کردن که غبار از رخ دین زدوده اند. این عقیده منه که به دین اعتقاد زیاد ندارم.
سوال: با تشکر از شما آقای هزارخانی
هزارخانی: ممنونم که شما به من این فرصتو دادید ولی راستش الان من در وضعیت جسمانی خیلی خوبی قرار ندارم. هان! اشکالات متعددی دارم (خنده) از سر تا پا ایراد و باصطلاح انتقاد ...هستم.
سوال: آقای هزارخانی همانطور که میدانید گردهمایی سالانه مقاومت در هفدهم ژوئیه برگزار میشه اگر پیامی خطاب به هم میهنانمون دارید بفرمایید.
هزارخانی: والّا من پیاممو اول گفتم پیاممو اول گفتم. تا اونجایی که می تونید از هر طریق که میتونید به این انقلابی که در حال جریانه در حال وقوعه کمک بکنین. هر جوری که فکر میکنین در توانتان هست و اگر اگر در اصل اعتقاد دارید که وضعیت ایران الان به جایی رسیده که آنوقت باید نجاتش داد. نجات دهندگان هستند فعالیت دارن میکنن شما هم اگر از خارج کشور میدونید میتونید کمکشون بکنید، از داخل کشور که میکنن کار خودشونرو حتما میکنن. و در حالت کنونی و در حال حاضر باید کمک کرد که مملکت از اشغال آخوندها خارج بشود و هیچ جاره ای ندارد الا اینکه حکومتشون سرنگون بشه تماما سرنگون بشود یعنی یک دوره جدیدی شروع شه. این دوره جدید حتما شروع خواهد شد من شخصا خیلی امیدوارم که زنده باشم تا آن موقع. من همه نکته هایم را اول گفتم باقی ش را توضح دادم و باقیش راتکرار کردم.
...
هزارخانی: من از شما تشکر میکنم که به من این وقت را دادید و من هم این حال را داشتم که اینجا بیایم و آنچه که در ذهن خودم بود را با شما در میان بگذارم فکر میکنم که محافظه کاری اصلا نکردم صریح گفتم تیز گفتم ... ولی نه برای خوش آمد شما خلقت خودم اینجوری است ...
حسن ظن دارید شما نسبت به من تشکر میکنم.