شکوه مقاومت و --- "کوره آدم سوزی"
گردهمایی امسال خود به تنهایی حماسه ای است. روایتی است از رزمی اسطوره ای. داستانی است از نگاهی متفاوت به هستی و
"کهشکشان". نشانی است از معجزه تشکیالت و کار جمعی. همان چیزی که در صدد تخریب آن بودند و هستند.
مالیان و دوستداران آنها تمامی توش و توانشان را برای "نجات" اسیران در "تشکیالت مجاهدین" بسیج کرده اند، تا این "اسطورها" و
"حماسه ها" و "معجزه ها" خلق نگردند، تا چیزی به نام "خانواده" بسان سیرن (Siren (با نغمه های احساس برانگی ز آنها را
چون ی اران اودی سئوس (Ulysses (طلسم کرده به کرنش کشاند، تا مقاومت مهندسی نشود، تا پروژه تربییت کادرها، مدیران و
عنصر هم جانبه در سطح کالن بوقوع نپیوندد، تا ارزشهای مسخ شده انقالبی دوباره جان نگیرند، تا نسل شورشی منکوب شده به
میدان نشتابد تا کانون های مقاومت نشکفند.
ق این سمفون ی ها را باید در تشکیالت و فلسفه انسانشناسی عمیق نهفته در آن جستجو کرد.
راز َسر به ُمهر خل
گردهمایی امسال برگی است درخشان در حیات مقاومت. اثری است شگرف و ماندنی در خاطره جمعی. وطن پرستان و عاشقان
آزادی حتما بر این باورند. این کار ُسترگ فنی و سازماندهی شگرف انگیز بیان تمثیلی "می توان و باید" است. با ضرس قاطع
می توان بر این گذاره پای فشرد که خلق این حماسه در جغرافیای سیاسی ایران فقط در ظرفییت تشکیالت مجاهدین است. این
کار زنان و مردان خود ساخته ای است که فرهنگی کهنسال آنها را به مردمشان وصل می کند. و راستی غرور آفرین نیست؟ آیا
ر ب اد" و در "تالبهای تار" نبود؟ )شاملو( آیا برافروختن شمع کم این تابش نور در ظالم و در "های وهوی و شی
و ن دی وانه وا
سویی هم نبود؟ آیا نباید حمایت وطن پرستان عاصی از مالیان را بران گیزاند. اگرغیر از این است باید در مخالفت آنها با رژیم به
دیده تردید نگریست. آیا "کشتن چراغ" سور "ابلیس مست" را فراهم نمی کند؟
در فرای مرزها " خبرنگار" ی از برلین )احسان نوروزی( در مصاحبه با ایران اینترنشنال از پخش مستقیم گردهمایی سراسری
شورای ملی مقاومت به خشم آمده و احساسات خود را نسب ت به دیدن گردهمآیی با واژه هایی چون "سر گیجه"، "هراس" و
"تهدید" و "صحنه آرایهای خطرناک" بیان می کند. قابل ذکر است که دویچه وله فارسی ایشان را در ماه ژوئن امسال بخاطر
گرایش به خشونت اخراج نموده است. این " خبرنگار" درپُست توی ی تری خود نوشته بود که اگر کسانی که به حجاب اعتقاد دارند
را در "کوره آدم سو زی" بریزند، دنیا جای بهتری خواهد بود. این بیان در قوانین اروپا از مصادیق "نفرت پراکنی" است و
گوینده تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد. این موضع گیری آنچنان مفتضحانه بود که کسی به اخراج او از دویچه وله
اعتراض نکرد.
صرفنظر از جنبه کیفری و جرمشناسانه آن، این نگرش شریرانه است و از شریعتی نشات می گیرد که نحوستش دیگر پنهان
نیست. با چنین اندیشه ای ایشان به پوشش خبری نشست امسال واکنش نشان داده و به آن اعتراض "جدی" دارند. او خود را مدافع
"حراست از سالمت روانی جامعه" دانسته و پخش این گردهمایی را به صالح "خیر عمومی" نمی داند. عجبا، این واژگان چقدر
آشناست. چهل سال آزگار است که بساط دار و درفش و شخم زدن قلبها بر پاست، تا "خیر عمومی" و "سالمت روانی جامعه" از
منظر شریعت منحوس مالیان ت امین شود، آنهم "با ُكنده و ساتور ی خون آلود" و با بهای "کباب قناری بر آتش سوسن و یاس". آری
هرکس به آنچه دارد دلخوش است. ایشان با تکیه بر کبرابلیسی خود را واجد شرایط برای "حراست از سالمت روانی جامعه "
ارزیابی می نماید و راهکار این ایشان برای این "حراست" هم چیزی جز "کوره آدم سوزی " نیست.
این چنین است حدیث "منتقدین مجاهدین".
عجبا معترضین به پوشش خبری نشست مجاهدین، خود از تمامی مواهب جهان دمکراسی بهرمند شده، ولی با روحی استبدای آن
را از مجاهدین دریغ می کنند. اینان مدافعان جدی دمکراسی ب را ی خود و "خودی ها" می باشند. و البته منتقد "روابط غیر
دمکراتیک" درون مجاهدین هم هستند. نباید به اشاعه شریعت مالیان در فرنگ بی تفاوت بود. از دیکتاتور بزرگ آموخته اند که
فضا را قفل نمایند، آزادی را برای "خودی" ها ارج نهند و در پس "خیر عمومی" سلطنت شر را به پا کنند. "تمامیت خواهان" با
تکیه بر شریعت مندرس با شانتاژ و فشار ب ر روی ایران اینترنشن ال فرهنگ سانسور را اشاعه می دهند و خوف می پراکنند.
دمکراسی جهانی است چند آوایی، منش دمکراتیک با دو پاره گی جهان سر ستیز دارد.
اما.......
کهکشان امسال به درون خانه ها رفت، خانه ها را فتح کرد و شعله های گرم امید مقاومت را به ُکنج منازل کشاند. کهکشان
امسال موضوع جدلها گردید، هنرمندانه و ظریف بسیاری را به موضع گیری کشاند، مردم در خانه هایشان با صحنه هایی مواجه
ز اول و
شدند که تا کنون ندیده بودند، صحنه هایی قدرتمن د، جذاب و شورانگیز، مملو از طرب و شور همراه با سخنرانهای طرا
گفته هایی امید بخش و راهگشا. آنان با سازمان و تشکیالتی مواج ه شدند که گوییا در "بحران" است و نابود شده است. تصاویر با
ما سخن می گویند، احساسات نوینی را در ما می آفرینند. کهشکشان امسال احساسات انقالبی را شکوفا کرد. شکوه این نشست
بسیاری را مبهوت و در عین حال امیدوار نمود. صحنه آرایی های نوین، بدیع، ملون، موزیکال و حرفه ای تحسین و تعجب
بسیاری را برانگیخت. افراد فراوانی به نگارنده گفتند که آنها در مبارزات انتخاباتی دو حزبی امریکا هم شاهد چنین صحنه هایی
نبوده اند. این جمله غرور آفرین نیست؟ آنهم در زمانه ای که نام ایران، شرارت مالیان را در ذهن "شهروند جهانی" متبادر می
کن د.
آن "بانوی روسری بسر" در هی ئ ت فرمانده ای فرهیخته در جهان مدرن، پیام ویژه ای را مخابره کرد، شیوخ زن ستیز معنای این
پیام را بخوبی می فهمند. کهکشان امسال در منازل بذر پاشید. همچون بذرهای پاشیده شده در دوران فتح مهران و عملیات فروغ
جاوی دان در مناطق آزاد شده. اشرف 3 با کهکشان به خانه ها راه یافت و "راه" را به جوانان، به معترضین، به مالباختگان، به
معلمان، کارگران و دست فروشان، به زنان و مردان و به همه له شدگان در برهوت آخوندی نشان داد. نشست ساالنه امسال در
خانه های مردم و بر سر سفره هایشان برگذار گردید. و آنها را بسیار شاد نمود.
امسال مجاهدین در خانه های مردم همدالن فراوانی را صید کردند.
آری من کم کم دارم احساس این خبرنگار از برلین را می فهمم. او ح ق دارد "سر گیجه" بگیرد، "هراس" کند و نظام مالیان را
در محاصره "تهدید" ب ب یند.
مخالفت با مقاومت ایران و مجاهدین حتما دلیل سیاسی کمرن گی دارد .
علت این دشمنیهای هی ستریک را از رومن روالن می پرسیم. او می گوید:
"استبداد ناپیدای روح بر دوش فرد سنگینی می کند ] ...[ زیرا در هر کس روح نهفته ای هست، نیروهای کور و دیوهایی هست
که در او زندانی مانده ان د، همینکه طوفانی برخاست، همینکه سدها شکسته شد، همینکه دیوها آزادی یافتند، و با جانهای دیگری
که دیوهای مشابهی در آن سر به شورش برداشته اند، مصادف گشتند، بسوی هم می تازند و یکدیگر را در آغوش می فشرند."
)رومن روالن، ژان کریستف( . مجاهدین دیوهای درونی و این مستبد نهفته را با انقالب درونی خود به چالشی سهمگین کشانده
اند. باید با علم روانشناسی انسان آشنا بود ت ا ای ن مقوله را درک کرد.
"طوفان" مقاومت و انقالب وزیدن گرفته است.
دکتر عزیز فوالدوند
(23.07.2020) 1399