” از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا “
چنین خروشید ” مسعود “ نوید فصل روشن فرداها را كه: ” از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا “ و فراز این كلام امید بخش را سالها نیز زنی یگانه با واژههای دیگری بی هیچ هراس از انبوه هولناك دسیسهها هزارباره تكرار میكند تا بغض فروخفته در گلوی چندین نسل محروم بیقرار، رنج نهفته در قلب كودكان كار، اشك دختران فروخته شده در بازارهای بردهدار
، درد مادران پریشان داغدار، سرود سروهای سر به دار و استقامت اسیران پایدار را با رساترین صدا فریاد كند و ایستاده استوار بر تارك آرمانی نوین و تاریخ میهنی اسیر، تا انبوه اندوه و یأس شكست مردمی را كه هر بار پس از كسب آزادی كوتاه مدت اما وحوش هر زمان بر حسب شرایط ایام و جنزدگان دین فروش هر دوران بسته به بهای نرخ روز نان؟! بر دلیران و جوانان وطن آوار و آنها را به وسعت همه دریاها، خونفشان به كام مرگ یا نابودی كشاندند، از دلها بزداید و بر گزینههای مغلوب و غالب اما هر دو بغایت فاسد و وطنفروش، مهجور و منفور كه غولان قلدر ایرانخوار از صد سال پیش تا بحال به زور چكمه و ضرب باتوم یا با سوء استفاده از باورهای ساده دینی عام نسبت به عبا و دستار مارپیچ ملایان طی چهل سال سركوب و كشتار بر مردم رنج دیده و سرزمین گربه نشان تحمیل نمودند، خط بطلان بكشد و نقطه پایان بگذارد تا خروارها خاك زمین، خلیج سرشار جنوب و دریای طلاخیز شمال در تصاحب همسایه شمال و در رهن زردپوستان چشم تنگ آن سر دنیا نباشد كه درآمد آنهم تازه صرف سركوب و كشتار مردم ایران، شعلهور ساختن تنور ترور و جنگ در كشورهای مجاور و خرج مواجب جاسوسان و مزدوران داخلی و فرنگی و سر و سامان دادن به وضع خبرنگاران و رسانههای مستقل دوست!! گردد.
حال با اینهمه آیا باز اصلاً جای تعجب از هرزه درایی و دهان دریدگی دشمن قهار و دست آموزانش نسبت به مجاهدان و بویژه رهبری پاكباز آنان برای كسی باقی میماند، وقتی رژیم مفلوك هار كه سراپایش به تراكم شقاوت، رذالت و دنائت همه تاریخ بشر آغشته، اجیران مواجبگیر، مزدوران اجاره ای یا رسمی و توابان خائن پیشتر مصرف شده یا آكبند و اجساد سیاسی مومیایی را هر روزه و هر ساعت در بازار رذالت عرضه میدارد تا به امر ولی مستعمل و مستهلك ضمن هر موضوع مرتبط با مجاهدان یا بی آن به صحرای كربلا زده و مجاهدین و بطور عمده و عمد رهبری آنان را هدف كینه رذیلانه آخوندی قرار دهند، كه از قضا تكرار دائم همین جعلیات اطلاعات بدنام درباره مجاهدان و راهبرانشان، تمثیل ضربالمثل معروف فارسیست كه: گفتی باور كردم، اصرار كردی شك كردم و قسم كه خوردی مطمئن شدم دروغ میگویی كه در این مورد البته نه فقط اثبات دروغهای جنایتبار با قسم و تكرار، بلكه گاوگند تعفن درونی رژیمیست كه از فرط فرودستی و فلاكت اتفاقاً همه را یكجا بر سر و ریش خویش میپاشد وگرنه كه حقیقت وجود و حقانیت آرمانی مجاهدین و ضرورت حضور رهبری آنان طی چهل سال در مصاف بی امان آنان با رژیم خون آشامیست كه مجاهدین ایستاده بر عهد و پیمان وفا محض پیروزی و آزادی مردم و میهن دربند بر آن پای فشرده و سوگند یاد كرده اند كه صد البته از بابت همین مجاهدین صد بار از میان برداشته شده!! هم هست كه رژیم جنایتكار این اواخر همه زالوهای آلودهی زهرآب ملاچشیده را بیشتر از پیش به خزیدن بسوی اشرف یا به جست و خیزهای اجنبی پسند واداشته تا به خیال خبیث آخوندی، حضور چشمگیر مجاهدین را بمثابه تنها آنتی تز بنیادگرایی دینی مخدوش و بویژه نقش حساس رهبری آنان را در صحنه سیاسی ایران و منطقه كمرنگ یا بیرنگ سازد. چنانكه بخصوص پس از برگزاری كهكشان شكوهمند پیروزی و آزادی، رژیم در مرگبارترین شرایط و اوضاع وخامتبار ناچار بطرز بیسابقه و افسارگسیختهای رأسا یا با مقامات رسمی و مزدوران وزارت كشتار وارد گود شده و نعرهكش و عربدهجو میخواهد وحشت نابودی نهایی را در زوزه و كینه حیوانی نسبت به مقاومت سبك كند گرچه ولی جلادان جهان و ابوابجمعی دزد و بی جربزه اش بیش از همه میدانند كه لاتبازیهای رسانهای و نفسكش طلبیهای سیاسی و حتی افزایش سركوب و كشتار، نه تنها برای بهبود وضع رو به قبله شان افاقه نخواهد نكرد بلكه كینه و نفرت افزودهی چهل ساله از رژیم خونخوار و بغض فشردهی مردم گرسنه و ستمدیده را بطور مضاعف در عزم و خشم كانونهای قهرمان شورشی توفنده و استوار خواهد ساخت تا هرچه سریعتر رده آدمخواران وطن را برای ابد به گور موعود سرازیر كنند.
و نكته آخر اینكه: تعریف و بازگوی حماسهی مجاهدین و جایگاه والای رهبری آنان البته نه در توان ناچیز قلمی چون این بلكه بر عهده تاریخ ستبر میهن میباشد اما در شرایط حاد و هولناك جاری و چشم انداز نزدیك فروپاشی، دریغم آمد اگر اشارهای حتی گذرا به جایگاه ویژه\” مسعود “ در تاریخ معاصر و آتی ایران نشود كه حضورش غایت باور آرمانی، پایمردی سیاسی و اصالت اخلاقی بزرگ مردی از سلالهی اسطورههای تاریخ است وقتی در درازنای بیش از نیم قرن با صعوبت، صلابت و صبوری، فراتر از مفهوم واژهها و بی اعتنا به تراكم دشمنی و شیطان صفتی ملایان و اعوان و انصار ایرانخوار، مسیر سنگلاخ و سهمناك مبارزه مجاهدین و مقاومت ایران را برای آزادی بهبهای خاندان و خانمان پیموده و بالابلند و سرفراز درفش سنگین نبرد رو در رویی با ارتجاع مذهبی و تروریسم حوزوی را بدوش كشیده تا امروز یا روز دیگری كه نه اما دیر خروش: ” از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا “ كه سالها پیش ” مسعود “ بسان نوید آزادی ایران سر داد اینك در فریاد و سوگند وفای ” مریم “ پژواك نموده تا غولان قد علم كردهی هزار و چهار صد سالهی جهل و اسلام آخوندی، مرگ و جنگ افروزی، انسان و زن ستیزی برخاسته از جنون ارتجاعی را بدست توانای مردم و كانونهای شورشی به گور تاریخی حواله كرده و نقش تاریخی” مریم “ بعنوان زنی مسلمان، مترقی و انقلابی، در مقام رهبری جنبش مقاومتی غولاسا، منسجم و دیرپا در حافظهی مبارزات آزادی مردم ایران ثبت گردد كه با عبوری طاقت فرسا از هفتاد هزار خوان خونین و دام و دریای دسیسه و توطئههای مرگزا و تیر و تبر و موشك و بمباران كه بر مجاهدان بارید، مجاهدین و مقاومتی سراسری و سرفراز را با موفقیتی شایان تحسین و ستایش به جایگاه جهانی امروز و اینجا رسانده كه رژیم پلید حتی حالا كه در آلبانی دستش از قتل عام مجاهدان كوتاه است ناچار بیش از پیش با گسیل انواع جاسوسان و مزدوران مزدبگیر ایرانی یا استخدامی از مافیای فرنگ، از طرفی ساكنان اشرف ۳ را هدف گرفته و از طرف دیگر با مصرف صدباره توابان و نوچه ها و رونمایی از” دالی “های سیاسی به شیادی و شیطانسازی مضاعف از مجاهدین روآورده تا برای گریز از چنبره بحرانهای گریبانگیر اجتماعی و وقوع شورش و قیام در پیش شاید روزنه ای دست و پا كند و سرنگونی محتوم را به تأخیر اندازد با آنكه ولی خونآشام و دستآموزان جنایتكارش بیش و بهتر از هر كس میدانند و گاهی معترفند كه چرخهی نابودی و براندازی با چنان سرعتی به گردش افتاده كه نه شیطان تراشی و هرزه درایی از نوع آخوندی و نه بازانتشار وزارتی آنها در مدیای مأمور و معذور فرنگی و هر آنچه از این دست نسبت به مجاهدین و رهبران آنها نه فقط آبی را برای رژیم در حال فروپاشی گرم نمیكند بلكه ولرم هم نمیكند چه رسد عربده جویی مقامات آخوندی یا لاتبازی مزدور لمپنها و باز نشر مقالات ولایی توسط خبرنگاران مزور دوست و كهنه دشمنان استعماری!! لحظه موعود قیام ناگزیر كه به انگیزه مقاومت و پایداری سهمگین و خونبار اشرفیان در عزم مردم ایران و اراده كانونهای قهرمان شورشی ضرب شده، رژیم مرگ آفرین جهان را وارونه به گور تاریخی پرتاب خواهد كرد و چشم انداز نزدیك پیش رو بی تردید ایرانی آزاد و آباد خواهد بود كه زندگی را در جلوه های جدیدی در تنهای خستهی خونبار و جانهای پژمرده بیمار احیا خواهد كرد و حضور خجسته ” مسعود “ و ” مریم “ بنای جامعهای نوین، عاری از سركوب، ستم، اعدام و آزاد را برای همه اقشار، مذاهب و اقوام ایران، تضمین آرمانی خواهد نمود تا همگان یكسان با جاذبههای ناشناختهای از مجاهدان آشنا و شادی و امید روشنائیها در دلها دوباره بارور شود به یقین.