۱۳۹۹ تیر ۲۳, دوشنبه

وحشت از قیام و طغیان خشم ملت در کرونای ولایت در یک روزنامه حکومتی

وحشت از قیام و طغیان خشم ملت در کرونای ولایت در یک روزنامه حکومتی
اذعان روزنامه حکومتی مستقل: آن‌چه در آبان اتفاق افتاد پیش‌درآمد سیلی‌ست که عنقریب از زاغه‌ها به راه می‌افتد و همه چیز را با خود می‌برد.

به زودی بغض‌ها از سفره‌های خالی به خیابان‌های شلوغ کشیده خواهد شد
این لشکر زخم‌خورده وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل می‌جنگد
و می‌شود آن‌چه نمی‌خواهید بشود

           دولت، کرونا را مهار نکرد تا خشم معترضان را مهار کند
روزنامه حکومتی مستقل در شماره روز ۲۲ تیرماه نوشت:
(در آبان ۹۸) آتشی که از سال‌ها پیش، زیر خاکستر صبر مردم است، داشت شعله‌ور می‌شد و جریان را از کنترل خارج می‌کرد. آمارهای عجیب جان‌باختگان، در نبود فضای منصف رسانه‌ای، بنزین این آتش شده بود. کم‌کم بی‌تفاوت‌ها هم داشتند به میدان می‌آمدند و این اتفاقی بود که قطعاً هیچ حکومتی نمی‌خواهد بیفتد. تا این‌که استفاده از برخورد «گازانبری» با معترضان، آن‌هم در فضایی چراغ‌خاموش از اینترنت و ارتباط، به طور موقت جواب داد و ظاهراً غائله خوابید بدون پاسخ عملی به خواست‌های مردم.
ترسی که گلوله و فشار ایجاد کرد، مردمی را که هنوز امید به بهبود زندگی داشتند به عقب‌نشینی واداشت. در حالی که خود بازیگران اصلی هم می‌دانند آن‌چه در آبان اتفاق افتاد، پیش‌درآمد سیلی‌ست که عنقریب از زاغه‌ها به راه می‌افتد و همه چیز را با خود می‌برد.
حالا چه با لبخند مشمئزکننده روبروی دوربین‌ها بگویند که جمعه باخبر شده‌اند و چه آمارهای تلفات را در شبکه‌های تلویزیونی با شدت هرچه تمام‌تر تکذیب کنند؛ تاثیری به غیر از بی‌اعتمادی و خستگی هرچه بیشتر توده‌ی مردم از اوضاع جاری ندارد.

حالا یک منجی لازم بود تا توجه مردم را از وقایع آبان و آذر منحرف کند که کرونا آمد.
باعث شد که دولت، فرصت را چهارچنگولی بگیرد و اژدها را ول کند در خانمان ملت.
خدا رسانده بودش و باید کشتی طوفان‌زده را نجات می‌داد. برای همین، حتی مدل مدیریت رفیق‌چین در مهار کرونا هم کنار گذاشته و به هرحال بدون هیچ حمایت عملی، از مردم «خواهش» کردند در منزل بمانند اما جایی را تعطیل نکردند. آزادراه‌ها را قبل از تعطیلات عید افتتاح کردند اما گفتند مسافرت نروید. ورودی شهرها را کنترل نکردند ولی از بی‌ملاحظگی مردم در سفر رفتن، گله‌‌مندند.
خلاصه مردم گرسنه و گرفتار و دلمرده را در اتاقی با شیری درنده تنها گذاشتند و منتظر نشستند تا کار، یک‌سره شود در حالی‌که خودشان خیلی آرام و بدون جلب توجه، قیمت‌ها را به اوج رساندند،
در حالی که مردم سرها را در گریبان برده‌اند و فقط می‌خواهند فعلاً زنده بمانند، این استفاده ابزاری از هجوم کرونا برای خفه کردن و کنترل خشم گرسنگان بی‌طبقه، به حدی ناجوانمردانه انجام شده که بعد از ۶ ماه، نه تنها موفقیتی در مهار بیماری کسب نکرده‌اند که، حتی به گواه آمارهای رسمی هم، اوضاع از کنترل خارج شده. روزانه هزاران مبتلا و صدها کشته، موید این ادعاست. چه چیزی بهتر از حضور این فاجعه، می‌توانست توجهات را از خشم‌های فروخورده و مطالبات برآورده نشده، منحرف کند؟

کرونا به هر حال روزی تمام می‌شود و آن‌وقت این لشکر تار ومار و زخم‌خورده دیگر چیزی برای باختن ندارد. وقتی خشمش طغیان کند تا ویرانی کامل، می‌جنگد و می‌شود آن‌چه نمی‌خواهید بشود.
ملت، رهاشدگی و تنهایی‌اش را در این روزهای تلخ از یاد نمی‌برد و این چیزی نیست که در حوادث ناگزیر پیش‌رو، کم‌اثر باشد.
دولت، کرونا را مهار نکرد تا خشم معترضان را مهار کند ولی ای کاش رنج و بیماری مردم، داروی فراموشی و وسیله‌ی انتقام از حوادث آبان و آذر نمی‌شد. چون به زودی باز هم بساط صبحانه در خانه‌ها پهن می‌شود و بغض‌ها از سفره‌های خالی به خیابان‌های شلوغ، کشیده خواهد شد.