در پی پدیدار شدن ویروس کرونا (کوئید ۱۹) در جهان و گسترش شیوع آن در میهن اسیرمان؛ ایران، واژه ویروس ولایت، و استمرار شعار "کرونای ولایت- عامل قتل ملت" در ادبیات سیاسی مقاومت سازمان یافته، رایج شده است. هدف این نوشتار نیز واکاوی دربکار بردن واژه (ویروس ولایت) در این ایام است.
واقعیت حوادث سیاسی اجتماعی در تاریخ چهل سال اخیر، نشان می دهد که در شیوه برسی فرهنگ سیاسی رژیم آخوندی، شناخت و درک ماهیت حکومت تئوکراتیک ولایت فقیه ضرورت دارد تا تصویر بهتری حاصل شود. فرهنگ عشیره ای و ارباب و رعیتی، در نظام آخوندی، باعث تغییر و تأثیر در تلقی جمعی از منافع ملی و مصالح سیاسی در راستای اهداف ملی شده است. این فرهنگ حکمرانی آخوندی را در ترویج فرهنگ گرایشهای پدرسالارانه، فرصت طلبی، چاکرمنشی، ترس، بی اعتمادی، بدگمانی، اطاعت و تسلیم محض، بی تفاوتی سیاسی، ریاکاری، نگرش فرد پرستی طی چهار دهه در سطح کشور مشاهده می کنیم. (سیونگ یو، نقش فرهنگ سیاسی در توسعه ایران،۱۳۸۱ ). در تکمیل نظریه فوق در رواج فرهنگ سیاسی آخوندی موارد دیگری را نیز بایستی اضافه نمود: ابهام در کلام، تملق گویی، تقدیر گرایی، فرد گرایی منفی، روش حذف و تخریب هر انتقادی، رشد افسارگسیخته فساد، از مصادیق بارز در رفتار سیاسی نخبگان نظام مشاهده می شود. به عبارتی این فرهنگ از خصوصیات اقتدارگرایی دینی است و هر تحلیلی در جهت فهم رژیم آخوندی، با استناد به فرهنگ حاکم بر کشور قابل تبیین است.
ساختار الیگارشی دینی:
با عنایت به شاخص رفتاری حکمرانان دینی در کشور، بارزترین وجه شناخت استراتژی رژیم، و همینطور درک تاکتیکهایی که در این راستا تنظیم میگردد، این است که تحلیل درستی از ماهیت نظام داشته و باتوجه به دریافتهای خود، بتوانیم جامعتر و صحیحتر سیاستهای رژیم را تبیین و ترسیم نماییم. بطور مثال فهم تاکتیک رژیم در برخورد با پدیده ویروس کرونا، نیازمند درک درست از ماهیت نظام الیگارشی دینی در چسبیدن به کرسی قدرت و استراتژی بحران زدایی است.
از نظر آکادمیک میتوان گفت که حکومت ملاها در ایران مشروعیت خود را، چه به لحاظ ایدئولوژیک و چه سیاسی، از نظام ولایت فقیه میگیرد. ساختار سیاسی- اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رژیم متکی بر دکترین ولایت فقیه میباشد. این شیوه حکومت بهدلیل تناقض دستگاه ایدئولوژی واپسگرا و ارتجاعی خود، طبعاً هیچگونه سنخیتی با پیشرفتها و دستاوردهای امروزه بشر نداشته و نیز نخواهد داشت. اصولی که مبنای آن متکی بر تفکرات و دادههای ماقبل از دوران سرمایهداری و رشد می باشد (خاستگاه طبقاتی مکتب خمینی)، لاجرم متأثر از دوران فئودالیته، ارباب ـ رعیتی و ترویج فرنگ عشیره ای است. البته در بعضی موارد حتی شاخصهایی از دوران بربریت نیز در آن مشاهده میشود. از دید این پدیده نامتجانس، مردم رعایای نابالغ و صغیری هستند که نیازمند رهنمودها و توجیههای ارباب میباشند و ارباب و «قائد اعظم» و «فقیه عالیقدر» بهعنوان رهبر، سایه استبدادی خود را بر مقدّرات و سرنوشت ملت ایران افکنده است. به بیانی، با توجه به این نکته که ساختار کلی نظام در ایران روی کاکل ولایت فقیه استوار است، لذا تمام پدیده ها در درون این سیستم در پیوند با این عنصر است که معنی پیدا می کند. در واقع ولی فقیه در ورای تمام معادلات قرار دارد و دولت نیز ابزاری در دست وی می باشد که جهت تحقق آرمانهای نظام و رفع حوائج روزمره آن عمل می کند. به تعریفی دولتها می آیند و می روند ولی حاکمیت ولایت مطلقه فقیه در ورای این تحولات بایستی نقش هدایت و نظارت بر نظام را داشته باشد.
در نظام خودکامه ولایت فقیه، حفظ قدرت به هر قیمت به مثابه هدف اصلی سیاست مطرح است. لذا بسط و تحکیم آن نیز، استراتژی بازیگران را تشکیل می دهد. با این توصیف منبع قدرت، به «مرجع امنیت» تبدیل شده و نقش محور اصلی در چارچوب حاکمیت را عهدهدار است. طبیعی است که بازیگر اصلی بهدلیل نیاز به قشر خاصی که ناشی از منافع حفظ قدرت است (نخبگان)، تلاش دارد تا همواره مساعی گروه یا قشر مربوطه را نیز در نظر داشته باشد. در دمکراسی ها، اگر منافع ملی یک مفهوم کلی از عناصری باشد که مهمترین احتیاجات حیاتی کشور را تشکیل میدهند و نقش اصلی و تعیین کننده را در جریان تصمیم گیریهای سیاسی دارند. در حالیکه در نظام ولایت فقیه، منافع ملی (که استفاده از واژه ملی در این منظر بهعاریه گرفته شده است) اسم مستعار استمرار قدرت هیأت حاکمه بوده و طبعا هیچ سنخیتی با مصالح عالیه ملت ایران ندارد. با این وصف، حفظ دستاوردهای استبداد مذهبی زیر چتر «امنیت ملی» که در رأس همهٌ اولویتها قرار دارد، مهمترین دغدغهٌ نخبگان رژیم محسوب میشود. این نحوه نگرش به سیاست گذاری در مملکت، بطور قانونمند مروج رشد فساد و تمامیت خواهی در طیف نخبگان نظام است.
چرا ویروس ولایت:
انتخاب واژه ویروس ولایت، رویکرد آزادیخواهانه دارد و انعکاسی از شرایط سیاسی- اقتصادی جامعه تحت اسارت آخوندها است. بیان این شعار بیانگر و زمینه ساز طرح مطالباتی است که مبتنی بر روح و گرایش آزادی خواهانه است. ظهور واژه کرونای ولایت، زمینه تفکیک محتوای سیاسی-فرهنگی جنبش سازمان یافته و نظام الیگارشی دینی است. به بیانی تفاوت فرهنگی و اندیشه سیاسی استبداد مذهبی و آلترناتیو آن در این شعار ظهور پیدا می کند. با برجسته کردن دشمن اصلی منافع ملی ایران و الویت دادن به امر سرنگونی به مثابه پاد زهر تمام مشکلات دیگر نیز قابل تبیین است.
اکنون بعد از گذشت چهل سال، ماهیت ارتجاعی رژیم آخوندی و ناسازگاری وی(روند ضد تکامل) با جهان روبه رشد در تمام حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نمایان گردیده است. محصول این سیاستهای کلان و ضد ملی، ورشکستگی و بن بست در تمام حوزه های نام برده است. اکنون شاهدیم که ایران به کشوری تبدیل شده است که نه مدیران اقتصادی شایسته ای دارد و نه برنامه اقتصادی مدون و روبه رشد.
اهداف ضد ملی و میهنی خامنه ای و رئیس جمهور روباه صفت او روحانی، هزینه کردن سرمایه ملی در بیرون از مرزها برای حمایت از شبه نظامیان و در سودای دسترسی به بمب اتمی و توسعه موشکهای بالیستیک است. این استراتژی کشور را به ورطه ورشکستگی، فقر، بیکاری و گرانی کشانده است.
سیاستهای ویرانگر اقتصادی توسط سپاه پاسداران و نخبگان مملکتی، گسترش اعتیاد و فحشا، بیکاری و تورم، نابودی محیط زیست، همه و همه این معضلات اقتصادی – اجتمایی، دستاورد چهل سال حکومت آخوندهای جاهل و مرتجع در ایران است. فساد حکومتی و سرکوب مردم بخصوص قشر زنان، مهمترین ویژه گی های نظام ولایت فقیه است. تمام مقامات و نخبگان این رژیم فاسد و چپاولگرند. مردم ایران هیچ اعتمادی یا اعتقادی به بهبود معیشت در این نظام را ندارند و راه برون رفت از این معضل را در سرنگونی تمامیت رژیم می جویند.
سپاه پاسداران با پشتیبانی خامنه ای اهرمهای اصلی اقتصاد ایران در عرصه های مختلف را در کنترل دارد و میلیاردها دلار درآمد خارج از کنترل ارگانهای رسمی به دست می آورد که علاوه بر بودجه رسمی صرف طرحهای سرکوبگرانه و تروریستی میکند. به عنوان نمونه قرارگاه خاتم الانبیاء پاسداران با بیش از ۸۰۰ شرکت ثبت شده در ایران و خارج، بخش های گسترده ای از اقتصاد کشور را در دست دارد.
حسن روحانی در ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ گفته بود در دوره او «بودجه بنیه دفاعی نسبت به آغاز این دولت ۱۴۵% رشد داشته است» که بیشترین بخش آن به سپاه و برنامه های موشکی و تامین هزینه جنگ سوریه و عراق، ارسال سلاح برای حوثی ها و تامین مالی شبه نظامیان جنایتکار اختصاص یافته است.
یک نمونه از فساد و دزدی ساری و جاری در دیکتاتوری ولیفقیه را میتوان در تازهترین دادههای دیوان محاسبات جستجو نمود. در این رابطه رئیس حکومتی در دیوان محاسبات گفته است: «مجموع ارزی که در سال ۹۷به واردکنندگان کالا داده شده ۳۱میلیارد دلار بوده که از این رقم حدود ۴میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار را که بایستی صرف واردات کالا نداشته و تنها ۲هزار میلیارد تومان آن بازگشته است».
در چنین ارزیابی است که همواره مرجع قدرت و ابواب جمعی آن با هدف حفظ کیان نظام یا بهتر است گفته شود کانون مرکزی قدرت حاکمیت، در خیانت به منافع و مصالح ملی ایران در مقابل اکثریتی محروم صف آرائی کرده اند.
با عنایت به چارچوب نظریه فوق، مشخص میشود که بازیگران و نخبگان بیت رهبری، در مقام طراحی استراتژی خود، ابتدا شرایط امنیتی موجود را بررسی کرده و سپس در مقام هدفگذاری برای تغییر، اصلاح یا حفظ شرایط موجود برمیآیند. استبداد دینی بدلیل بی ثباتی ناشی از فساد و ایدئولوژی ضد ترقی خواهی، تهدید موجودیت خود را در نیرویی می بیند که در مقابل او ایستادگی کرده است. رژیم به درستی این درک را دارد که در صورت پیوند نیروی سرنگون طلب با مردم محروم، نارضایتی توده ها از سلطه استبداد از چهار دیواری منازل به خیابان ها گسترش می یابد. در واقع درک و شناخت مبانی امنیتی رژیم و بازاندیشی در خصوص اولویتهای مقابله با تهدید در پارادیم قدرت در نظام ولایت فقیه است، که تصویر روشنی از تاکتیک خامنه ای در برون رفت از بحرانهای داخلی را نمایان می کند.
در کشور ما بدلیل نبودن فضای باز سیاسی، اختناق، مهار هر صدای ناراضی، که معلول نظام ولایت فقیه است، هیچ دستاوردی در راه بهبود معیشت مردم ایران حاصل نشده است. لذا نظام از مشروعیت سیاسی و مقبولیت اجتماعی تهی شده و سرنگونی آن حق مسلم مردم ایران است.
همین قاعده و قانون در مورد همۀ عملکردهای رژیم صدق میکند. کما اینکه دروغهای شاخدار و ادعاهای سخیف خامنهای و روحانی و رژیم آخوندی نیز تنها به کرونا محدود نمیشود؛ این رژیم فاسد و جنایتکار ادعا میکند که در زمینۀ تمام ارزشهای انسانی و انقلابی در دنیا سرآمد است. الگوی دموکراسی و حقوقبشر است! نمونۀ بیبدیل رفتار انسانی با زندانیان، با زنان، با اقلیتهای مذهبی و قومی و با نیازمندان است!
روحانی وقیحانه ادعا کرد که وضع ما از نظر کرونا از خیلی از کشورهای اروپایی بهتر است. وی سپس با سوزش از افشاگریهای مجاهدین و مقاومت ایران گفت: «وقتی میگوییم وضع ما در زمینۀ کرونا از اروپا بهتر است، نمیدانید این ماهوارهها چه فضایی ایجاد میکنند».
روحانی با اشاره به اینکه حتی در درون رژیم هم خیلیها نسبت به چنین دروغهایی واکنش دارند، گفت: «بعضی از این مقایسه خوششان نمیآید وقتی میگوییم وضع ما از اروپا بهتر است».
مرتضی مبلغ، معاون سابق سیاسی و امنیتی وزارت کشور، هشدار داد که برای وقوع مشکلات اجتماعی و امنیتی نباید منتظر شرایط پساکرونایی بود، بلکه در همین شرایط نیز امکان وقوع دارد».(روزنامه آرمان ۲۴فروردین ۹۹)
مصطفی معین، وزیر سابق بهداشت و آموزش عالی رژیم نیز هشدار داد: «احتمال تکرار تنشهای اجتماعی یا سیاسی مانند دو سه ساله اخیر فارغ از جناحبندیهای سیاسی وجود دارد».(ستاره صبح ۲۴فروردین ۹۹).
اینکه چرا روحانی و خامنهای دروغهایی میگویند که حتی در داخل رژیم هم به آنها میخندند، در وهلهٴ اول به سرشت و ماهیت این رژیم برمیگردد و اینکه بنیاد نظام ولایت فقیه از روز نخست بر دروغ نهاده شده و تمام ساختار و سازوکار، سیاست، ایدئولوژی و تبلیغات این رژیم بر دروغ و دجالیت سامان یافته است و یک قطره حقیقت و واقعیت، همچون سم در پیکرۀ رژیم، آن را متلاشی میکند.
روزنامه جهان صنعت روز ۲۵ فروردین نوشت: «دولت .. کرونا را تبدیل به معضلی امنیتی کرده است. با وجود چنین نگاه امنیتی به جامعه و بیماری کرونا، فقدان نظام تولیدی، وجود انبوه مشاغل خرد و خدماتی، تراکم فقرا و مهاجران و حاشیهنشینان در سطح کشور بسان یک بمب اجتماعی است که میتواند هر لحظه منفجر و منجر به ناآرامی اجتماعی شود».
روزنامه حکومتی اعتماد در ۲۵ فروردین نوشت: «تعلل در چارهاندیشی ممکن است به تدریج سبب بروز شورش تهیدستان و بعضی ناامنیها، یا تشدید مشکلات اجتماعی شود». یک روزنامه دیگر حکومتی نوشت: «بطور حتم و یقین این شکاف بحرانساز خواهد شد که فلسفه نه تو مانی و نه من، را زودتر ظاهر خواهد ساخت» (مستقل ۲۶ فروردین).
خانم رجوی در مورد صرفنظر کردن خامنهای و روحانی از گرفتن بهرة وام یک میلیون تومانی که در ترس از قیام به آن ناگزیر شدهاند، بار دیگر تأکید کرد: مردم ایران از آخوندها صدقه نمیخواهند. داراییهای به سرقت رفته مردم ایران در سپاه و بنیادهای تحت کنترل خامنهای و آستان قدس باید از چنگ آخوندها بیرون بیاید و در خدمت بهداشت و درمان و نیازمندیهای مردم ایران به ویژه زحمتکشان و گرسنگان قرار بگیرد.(۲۶ فروردین۱۳۹۹دبیرخانه شورای ملی مقاومت)
با عنایت به طینت پلید و ضد انسانی رژیم در حفظ نظام به هر قیمت، که از مصادیق بارز آن کشتار گله ای جوانان درتنور جنگ ایران – عراق به سهولت قابل تبیین است. جنگی که در راستای حفظ مقام ولایت بیهوده توسط امیال ضد ملی و میهنی خمینی و ابواب جمعی او به مدت ۸ سال ادامه یافت. اگر ارتش آزادیبخش ملی جام زهر را به خمینی پلید تحمیل نکرده بود، معلوم نبود چند میلیون انسان بایستی کشته می شدند تا رژیم اشباع شود. اکنون نیز استبداد دینی با تکیه به مذهب و تاکتیک فریب توده ها، بحران ناشی از ویروس کرونا را " مرگ فرصت و نعمت " تفسیر و تعبیر می کند. از همین منظر نیز فرصت را مغتنم شمرده و به تسویه حساب با زندانیان سیاسی پرداخته است. رژیم الیگارشی دینی کارنامه ننگین در کشتار زندانیان سیاسی کشور دارد. اگر سال ۱۳۶۷ در پی جام زهر و وحشت از قیام مردم آسیب دیده از جنگ ضد میهنی، دست به کشتار زندانیان سیاسی زد که محصول آن اعدام بیش از ۳۰ هزار انسان آزادیخواه بود، در زمان خامنه ای در عوض برای جبران کمبودهایش در نابودی حرث و نسل ایران و ایرانی، با درنده خویی اعلام "مرگ، فرصت و نعمت است" را سر می دهد. در واقع از منظر حفظ امنیت نظام مردم محروم را به سمت (هولوکاست دیگری)، ویروس مرگبارکرونای ۱۹ سوق می دهد. اگر قرار باشد دو میلیون ایرانی در تنور ویروس ریخته شده و به هلاکت برسند، بهتر است از اعتراصات برای مطالبات حقه و مشروع خودشان. سیاست عدم قرنطینه رژیم و فرستادن مردم بی دفاع به کام مرگ، انعکاسی است از اوج خیانت و دنائت و شقاوت رژیمی که برای حفظ دیکتاتوری پلید مذهبی، هر جنایتی را فروگذار نیست.
خامنه ای ۱۳ اسفند به صراحت می گوید: «این بلا به نظر ما بلای آنچنان بزرگی نیست، از این بلاها بزرگتر هم وجود داشته و دارد، خودمان هم در کشور مواردی را مشاهده کردیم...و مطلب آخر هم این است که مسئله یک مسئله گذرا است، یک چیز فوق العاده نیست، از این حوادث در کشور پیش میآید، البته من نمیخواهم مسئله را خیلی کوچک بگیرم، اما خیلی هم بزرگش نکنیم مسئله را. یک قضیهیی است پیش آمده، یک مدتی که انشاءالله خیلی طولانی نخواهد بود، این برای کشور وجود خواهد داشت بعد همه رخت برمیبندد و میرود و میتواند تجریباتی که ما در این زمینه بدست میآوریم و فعالیتی که مردم می کنند، دستگاهها میکنند و در واقع یک رزمایشی، رزمایش عمومی در این زمینه انجام میگیرد این میتواند یک دستاورد باشد. اگر این دستاوردها را داشته باشیم، بلا برای ما تبدیل میشود به نعمت، تهدید تبدیل میشود به فرصت ».
«عنصر مشترک در تمامی شورشها سرخوردگی است. یعنی ناتوانی شخص در انجام کاری که تمایل زیادی به انجام آن دارد و در شرایطی که کنترلی بر آن ندارد ». (برین کروزیر- شماره ۵۱ صفحه ۸۴).
بر همین سیاق، برای ممانعت از طغیان خشم توده های سرخورده، تشویق به جهش به سمت کوره های آدم کشی؛ هولو کاست، دشمن ناپیدا ولی انسان کش، که همانا ویروس خطرناک کرونا (کوید- ۱۹) است، متوسل میشود. تاکتیک فوق، در راستای استراتژی بقای نظام قبل از هر کس زیانش متوجه زندانیان سیاسی است. تجمع انسانهای آزادیخواه در زیر یک سقف، بهترین وسیله رشد ویروس در جمع آنها است. جنایتی مشابه کشتار زندانیان سیاسی دارد در ابعادی مشابه ولی با فرمی متفاوت شکل می گیرد. فاجه ای دیگر از محصولات خیانتبار و ضد میهنی و ملی رژیم سفاک آخوندی.
مسئول شورای ملی مقاومت در پیام خود می افزاید:
"آمار ۲۵ هزار جانباخته کرونا پشت هر انسانی را میلرزاند. اما خامنهای و روحانی برای حفظ رژیم از خطر قیام و سرنگونی در شرایط تحریم، استراتژی کلان تلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا را در پیش گرفته اند. این«به سر کار» فرستادن زحمتکشان اعم از کارگران و کارمندان ادامه همان خط کار جنگ ضدمیهنی و قتل عام زندانیان در شرایط امروز است." پیام ۲۴ ارتش آزادیبخش ملی، ۲۳ فروردین ۹۹).
فرجام:
استبداد مذهبی ولایت فقیه به دلیل بافت سیاسی- اجتماعی و واپسگرایی اش، اساساً توانایی غلبه بر معظلات پیچیده جامعه و انطباق با تحولهای پیشرونده در جهان را نداشته و مجبور است به بازیگری و صحنه سازی پردازد، آن هم به بهای سنگین که مردم ایران پرداخت می کنند. این رژیم فاسد به رهبری خامنه ای جنایتکار ویروس و نکتبت اصلی در راه حل غلبه تمام معضلات اجتماعی و اقتصادی است.
لوموند، روزنامۀ عصر پاریس، در شمارۀ امروز خود پنجشنبه نهم آوریل، در گزارشی دربارۀ دلایل ازسرگیری فعالیت های اقتصادی در ایران برغم شیوع ویروس کرونا در این کشور نوشته است که حسن روحانی میان سلامت مردم و خطر فروپاشی اقتصادی کشور دست به انتخاب زد و جلوگیری از فروپاشی اقتصادی را به سلامت مردم ترجیح داد گزارشگر لوموند نوشته است: برغم ابراز نگرانی کادر درمانی کشور، شیوع شتابندۀ ویروس "کووید ١٩" و ناتوانی کشور در مهار این اپیدمی، جمهوری اسلامی ایران چاره ای جز از سرگیری سریع فعالیت های اقتصادی پیش روی خود ندیده، به این خاطر که اقتصاد ایران به دلیل تحریم های آمریکا و سقوط بهای نفت با مشکلات بزرگی روبرو است، هر چند، به نوشتۀ لوموند، صادرات نفت ایران شدیداً در اثر تحریم ها کاهش یافته است.
بر اساس گزارش خبرگزاری ایرنا، حسن روحانی، رییسجمهوری ایران، ۵ آوریل، از آغاز دوباره فعالیت مشاغل و کسب و کارهای کمریسک از ۱۱ آوریل در استانها و ۱۸ آوریل در تهران خبر داده بود. او تاکید کرده بود که "تمام ارکان نظام در مبارزه با کرونا یکپارچه و هماهنگ هستند و هیچ اختلاف نظری در این زمینه وجود ندارد".
چهل سال ترویج فرهنگ فاسد آخوندی در سطح کشور، با هدف تحمیق و تحقیر توده های تحت اسارت در راستای پیش برد اهداف پلید و ضد ایرانی را در پاردایم رفتار و سلطه بر ملت مظلوم را با پوست و خون خود تجربه کرده ایم. این سیستم فاسد سیاسی بدلیل ایدئولوژی برآمده از قهر تاریخ، نه دلسوز جامعه است و نه وقعی به سرنوشت نسل های آینده کشور می نهد. آنچه الویت دارد، حفظ نظام به هر قیمت و بهایی است. طبیعی است که با چنین نگرشی، شاهد خیانت صاحبان و نخبگان رژیم به حرص و نسل ایران هستیم.
اشرافیت آخوندی به دلیل ماهیتش و فرهنگ برآمده از آن، نه اراده تغییر در خود را دارد و نه وجدان آن را، چرا که این میکروبها و ویروسهای جامعه که زایده های ویروس ولایت است فقط با سرنگونی قابل زدودن و پاکسازی است. به عبارتی تنها راه نجات مردم ایران از نکبت آخوندی، قیام و حمایت از کانونهای شورش است.
"اگر برای رژیم ولایت فقیه هر مرگ یک فرصت و یک نعمت است، ما باید با شورش و جنگ صدبرابر آن را به تیکتاک قیام و ناقوس سرنگونی تبدیل کنیم. فرصت استبداد دینی و رژیم دجال و ضدبشری به پایان رسیده است." ( مسعود رجوی ۲۳ فروردین ۹۹)
شورای ملی مقاومت با تمامیعناصر تشکیلدهندهاش با اتکا به کانونهای شورشی، شوراهای محلی، و با تجربه نیم قرن مبارزه علیه نظامهای دیکتاتوری شاه و شیخ، اکنون دیگر به چنان بلوغی رسیده که در مقابل قواعد بازی دشمن جاخالی نکرده بلکه در مداری بالاتر با اتکا به مردم ایران راه خود را طی تا فروپاشی کل نظام طی خواهد کرد. فرجامیجز زدودن ویروس ولایت و تحقق مطالبات مردم ایران در حصول به آزادی و مردم سالاری متصوّر نیست.
دکتر منشور وارسته ( کارشناس روابط بین الملل)