سخن روز
آخوند روحانی روز سهشنبه ۹اردیبهشت طی اظهاراتی در جلسهای با شرکت بهاصطلاح اندیشمندان حکومتی، حرفی زد که رمزگشای سیاست و عملکرد رژیم طی این مدت در مورد کروناست.
او پس از مقدمهچینیهایی در مورد اینکه ویروس کرونا آنچنانکه گفته میشود خطرناک نیست گفت: «اصلا مردم نمیدانستند این ویروس بهگونهای است که ۸۰درصد مردم این ویروس را میگیرند و تمام میشود و نمیفهمند، خودشان اصلاً متوجه نمیشوند». این حرف بیان تلویحی این اعتقاد است که ویروس کرونا با ویژگی انتشار سریع و فوقالعاده، غیرقابل مهار است، با قرنطینه هم نمیتوان آن را مهار کرد، بگذاریم همه کسانی که باید بگیرند، بگیرند تا در نتیجه یک ایمنی عمومی و جمعی بهوجود بیاید و تمام شود. اگر چه بهای آن کشتار وحشتناکی است که چه بسا ابعاد میلیونی داشته باشد.
ایمنی گلهای یا ایمنی گروهی چیست؟
در اوایل شیوع کرونا در جهان، برخی سیاستمداران مدافع تز و نظریهای که به آن ایمنی گلهای یا ایمنی گروهی گفته میشود، بودند.
این نظریه شبهعلمی، بر این فرضیه استوار است که بهترین راه مقابله با اپیدمی، رها کردن آن است، یعنی بهجای قرنطینه کردن کل کشور، فقط افراد در معرض خطر قرنطینه میشوند. بهنظر بسیاری از متخصصان، این شیوه پرخطر و غیرعلمی بوده و مرگومیر را بسیار بالا میبرد. البته قربانیان اساساً اقشار محروم خواهند بود که نه از تغذیهٔ مناسب و بنیهٔ بدنی قوی برخوردارند و نه در صورت ابتلا، به دارو و درمان دسترسی دارند.
هنگامی که این تز در انگلستان مطرح شد، ارزیابی یک گزارش علمی کالج سلطنتی لندن حاکی از این بود که پیروی از این نظریه، موجب مرگ ۲۵۰هزار نفر در انگلستان میشود، این گزارش همچنین خاطرنشان میکرد که علاوه بر مرگومیر گسترده، از آنجا که این شیوه منجر به ابتلای بسیار گستردهٔ شهروندان میشد، سیستم درمانی کشور را نیز اشباع کرده و آن را متلاشی میکرد. در نتیجهٔ این گزارش، سیاست اولیهٔ دولت در مقابله با کرونا تغییر کرد.
به این ترتیب غیرعلمی بودن این نظریه، بهسرعت برملا شد و بهخصوص بر اساس تجارب موفق قرنطینه در کشورهایی مانند کره جنوبی و ژاپن و هنگکنگ و آلمان به اثبات رسید که تنها راه مقابله با کرونا، قرنطینه است.
آنچنان که اکنون بهجرأت میتوان گفت که دیگر هیچ سیاستمدار جدی یا دانشمند معتبری نیست که از نظریهٔ ایمنی گلهای دفاع کند؛ اما تنها یک استثنا در جهان وجود دارد و آن هم رژیم ضدبشری ولایت فقیه است که هر چند صراحتاً آن را بیان نمیکند، اما در عمل همین نظریه را بهکار بسته و مصرانه دنبال میکند.
البته چنین نیست که روحانی و خامنهای و دیگر سردمداران رژیم اعتقادی به قرنطینه نداشته باشند یا معتقد به نظر یهٔ ایمنی گلهای یا ایمنی گروهی باشند؛ تا آنجا که به خودشان و وابستگانشان مربوط میشود خیلی هم پایبند قرنطینه هستند. اما وقتی پای مردم به میان میآید، حرفشان این است که کرونا اصلاً ترسی ندارد «۸۰درصد مردم این ویروس را میگیرند و تمام میشود و نمیفهمند».
اخیراً یکی از مخالفان درونی رژیم فاش کرد که روحانی در جایی گفته است: «اگر ۲میلیون نفر هم از کرونا بمیرند بهتر از آن است که ۳۰میلیون گرسنه به خیابانها بیایند». مضمون این حرف را روحانی در یک سخنرانی علنی به این صورت بیان کرد که: «کرونا یک بیماری است ولیکن بیکاری یک خطر بزرگ است، نباید مرگومیر ناشی از کرونا مهار شود ولی مرگومیر ناشی از فقر و بیکاری راه بیفتد».
ایمنی گلهای، الگوی عمل رژیم
اولین بار در تاریخ ۲۵فروردین، نظریهٔ ایمنی گلهای در نشست خبری جهانپور، سخنگو و معاون وزارت بهداشت رژیم، مطرح شد. نامبرده در پاسخ به سؤال خبرنگاری در مورد نظریهٔ «ایمنی گلهای» تکذیب کرد که وزارت بهداشت پیرو این نظریه است، اما عنوان نمود که نظرات در این وزارتخانه بسیار مختلف است، اما عملکرد رژیم طی این مدت، از لغو قرنطینهٔ نیمبند تحت عنوان بازگشایی پلکانی و فاصلهگذاری هوشمند بیانگر این است که رژیم همین نظریه را عملاً بهکار بسته است. بر اساس این استراتژی که رهبر مقاومت ایران از آغاز آن را «استراتژی کلانتلفات انسانی و فرستادن مردم به میدانهای مین کرونا» توصیف کرد، اساساً این اقشار فقیر و محروم هستند که قربانی میشوند تا برای اقشار برخوردار مصونیت ایجاد کنند. این دقیقاً متناظر همان سیاست اقتصادی است که از زمان رفسنجانی ملعون توسط این رژیم در پیش گرفته شد، در همان زمان نیز رفسنجانی در دفاع از سیاست «تعدیل» و اقتصاد آزاد یا در واقع چپاولگری آزاد میگفت، بهای توسعه این است که میلیونها نفر در زیر ارابهٔ آن له شوند. البته میلیونها نفر له شدند، اما توسعه تنها در چپاولهای نجومی هزارها میلیارد تومانی آقاها و آقازادهها بهوقوع پیوست.
اکنون نیز راهبرد جنایتکارانه همزیستی با ویروس مرگبار کرونا که تاکنون بر اساس ارزیابی محتاطانهٔ مقاومت ایران به قیمت بیش از ۳۷هزار قربانی تمام شده، همانگونه که خامنهای تصریح کرد بهخاطر آن است که از بلا و تهدید کرونا نعمت و فرصت بسازد و آن را در جهت حفظ این رژیم بهکار بگیرد؛ اما مجاهدین و مقاومت ایران هم متقابلاً عزم جزم کردهاند که نبرد با ویروس کرونا را به شورش و جنگ صدبرابر با کرونای ولایت و سرنگونی آن بالغ کنند.