گزیده روزنامههای حکومتی --- پنهانکاری آماری، برای چپاول دسترنج مردم
روزنامههای رژیم امروز وجوه مختلفی از بحرانها و بنبست نظام را به نمایش گذاشتهاند. برجستهترین آنها اعتراف به آمار جعلی و نیت شوم نظام از این اقدام است. همدلی نوشته است:« عزم دولت، با هدف بازگشایی کسب و کارها، ادارات، پارکها و دیگر مجموعههای شهری درآمدزا برای دولت، هر روز جزمتر میشود
تا بتواند در آن قالب، کیسهای برای خزانه خالی خود دوخته و تا حدودی از میزان نارضایتیهای موجود در میان مردم، به بهای جان آنها بکاهد... این آمار از روز نخست نیز با شک و تردیدهای بسیاری مواجه بود، چه که ثبت آمار بیماران کرونایی با عنوان بیماران تنگی نفس و مشکلات ریوی، همراه بود. اما چیزی که به تازگی، آشفتگی و سرگشتگی در آمار این وزارتخانه را بیشازپیش روشن میسازد، شائبه مهندسی آمار مبتلایان به کرونا در کشور است». شرق هم در اثبات این شائبه مهندسی آمار نوشته است« ویروس کرونا در ایران واقعاً چند نفر را مبتلا کرده و چه جمعیتی را به کام مرگ کشانده است؟ پرسش دقیق به این پرسش و صحتسنجی آمار رسمی نیازمند دسترسی به اطلاعات دیگری است... در شرایط کنونی حتی امکان همین بررسی برای پژوهشگران هم در ایران وجود ندارد چرا که مراجع مرتبط مانند سازمان بهشت زهرا، سازمان ثبتاحوال و مرکز آمار ایران در ماههای گذشته حاضر به انتشار اطلاعات مورد نیاز نشدهاند».
تأکید بر ضرورت مذاکره و اذعان به لاعلاجی نظام
روزنامههای هر دو باند حاکم مقالات مفصلی در مورد طرح جدید آمریکا برای فعال کردن مکانیزم ماشه و بردن پرونده برجامی نظام به شورای امنیت نوشتهاند. حرف مشترک روزنامههای باند مغلوب رفتن پای میز مذاکره است و در یک باند خامنهای هم به ناتوانی نظام در مقابله دیپلماتیک با آمریکا اذعان شده. رسالت از باند مؤتلفه نوشته است:« آمریکاییها بهدنبال لغو معافیت تحریمی ایران هستند؛ شواهد حاکی از آن است که مذاکرات تاکنون ۵۰- ۵۰ بوده است و احتمال اینکه موفق شوند چندان دور از ذهن نیست». و آرمان هم نوشته است:« بهخصوص در زمانی که ایران ماهواره جدید بهفضا ارسال کرده است. آمریکا با استفاده از هر ابزاری میخواهد اروپا را مجاب کند تا این مکانیزم فعال شود... تعامل ایران در این برهه زمانی با جامعه جهانی و بهخصوص اعضای برجام میتواند سرنوشت بسیاری از مسائل را مشخص کند...در این زمان نباید ایالاتمتحده را دستکم گرفت...همه تلاش خود را میکنند تا شرایط را بهقبل از وضعیت برجام برگردانند».
شقهٔ در باندهای حاکم
به وفور. در روزنامههای هر دو باند حاکم خبر از شقهٔ درونی باند مغلوب موضوع مقالات و خبرهای مفصلی است. اما جالب این است که در روزنامهٔ باند خود خامنهای هم برخلاف اجازهٔ او به دولت برای فروش سهام عدالت، سیاست روز این اجاره را به: « تاراج دارایی ملت به اسم مشارکت عمومی- خصوصی» تعبیر کرده است. شقه دیگر هم مربوط به محدود کردن فضای سایبری است که آخوندهای قم و چند شهر علیه وزیر ارتباطات که خودش اینکاره و اطلاعاتی است و فیروز آبادی دبیر شورایعالی فضای مجازی که او هم در کار سانسور فضای مجازی کم نگذاشته درخواست حبس و جریمه کردهاند.
وقتی تیغ سانسور به زمین سفت میخورد!
روزنامه حکومتی جهان صنعت در ستون طنزش وجه دیگری از بنبست نظام در سانسور را اذعان کرده و از جمله نوشته است:« من جای آذری جهرمی و فیروزآبادی بودم، میرفتم دم خونه تکتک این چهارصد نفر و براشون توضیح میدادم که دیگه بیشتر از این نمیشه فیلتر کرد. هر چی بوده ما فیلتر کردیم. فقط یه اینستاگرام مونده که اونم خودش فیلتر میکنه. واقعاً بیشتر از این نمیشه کاری کرد. تولیدکننده گوشی و اپلیکیشن و فیلترشکن و همه اینا توی خارجن، ما فقط حقوق میگیریم فیلتر کنیم که اونم کردیم! تنها راهی که میمونه اینه که یا «طرح ملی جمعآوری تلفنهمراه» رو کلید بزنیم یا اگه همین مقدار هم واقعاً ولنگاری حساب میشه، یه راه دیگهای هم هست، اونم اینکه کشور رو کلاً از برق بکشیم همه چیز از جمله گوشیهای موبایل خاموش شه. ولی حتی اینم جواب نمیده چون خودِ تاریکی فسادزا و ولنگاری آوره!
تجربه قطع کردن اینترنت رو هم قبلاً داشتیم و فایدهای نداشته. مردم دست به ولنگاری میدانی در فضای حقیقی میزنن. حالا اگه دوست دارین هم میشه برق رو خاموش کرد هم میشه اینترنت را کلاً قطع کرد!»