گزیده روزنامههای حکومتی
روزنامههای حکومتی در روز پنجشنبه یازدهم اردیبهشت بازتاب مهمترین بحرانهای داخلی و بینالمللی نظام هستند.
اذعان ناگزیر به گستردگی کرونا و دروغهای آماری رژیم موضوع مشترک روزنامههای مختلف است.
همشهری نوشته است:« باید بدانیم حتی وزارت بهداشت ایران و ستاد مقابله با ویروس کرونا در ایران هم ادعای اعلام تمام آمار مبتلایان و جان باختگان را ندارند...آنچه روزانه اعلام میشود نه تمام آمار مبتلایان و جان باختگان که آمار افرادی است که به مراکز درمانی مراجعه کرده و تست کرونا دادهاند». این روزنامه در ادامه نوشته است:« یک روش و شیوه برای بررسی اما شاید اطلاعات تازه منتشر شده از سوی «محمدجواد حقشناس» باشد که آمار جان باختگان دوماهه اسفند ۹۸ و فروردین ۹۹ در تهران را حدود ۱۳هزار نفر اعلام کرده است. این عضو شورای شهر تهران در اینباره به «آفتابیزد» گفته است: «درباره تعداد فوتیهای تهران طی دوماهه گذشته، عددی که الآن داریم ۱۳هزار نفر در تهران در اسفند ۹۸ و فروردینماه در بهشت زهرا پذیرش شدهاند این مجموعه کل درگذشتیهای تهران است. خودتان با رجوع به سازمان ثبت احوال و آمار فوتیهای کل سال ۹۷ در تهران متوجه موضوع خواهید شد. در مورد اینکه چه تعداد از این آمار بر اساس کرونا بوده نظری نمیدهم نه اینکه برخی آمار را نداشته باشیم اما اعلام هم نمیکنیم، ستاد، این آمار را باید اعلام کند. میتوانند اعلام کنند و این موضوع را به اطلاع مردم برسانند وقتی که دارند اعلام میکنند که فلان نفر در کشور مبتلا شدهاند، چرا جای این آمار را اعلام نمیکنند تا بدانیم از این میزان چقدر متوجه تهران است». این عضو شورای شهر تهران، در دوماهه شیوع کرونا در تهران، حدود ۱۳هزار نفر جان خود را از دست دادهاند که با مقایسه آمار مرگ در همین دو ماه و در سال گذشته ممکن است راهگشا باشد. مشکل اما اینجاست که سازمان بهشت زهرا آمار دوماهه گذشته را منتشر نمیکند».
روزنامه مردمسالاری خبر داده :«کرونا در شهر یزد میتازد» و در خبر دیگری نوشته است:« وضعیت گلستان سفید نیست». اظهارات نمکی وزیر بهداشت دولت روحانی موضوع مشترک روزنامههای مختلف است که از جمله گفته است: « آنچه که خود ما از روز اول برآورد کردیم و همین سیر را میبینیم این است که این ویروس تا اردیبهشت و خرداد جور دیگری ما را گرفتار خواهد کرد... بههرحال ما در پاییز و زمستان انتظار یک پیک جدید از همراهی ویروس کرونا با ویروس آنفولانزا را در کشور دور از ذهن نمیبینیم ».
ابراز نگرانی از تشدید انزوای جهانی رژیم و رفتن در ذیل قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل موضوع مشترک روزنامههای هر دو باند حاکم است.
جوان وابسته به سپاه پاسداران نوشته است:« اینکه آمریکا و اروپا طی ماههای اخیر علاوه بر ادعای «عدم اجرای تعهدات برجامی توسط ایران» بر «طرح بحث نقض قطعنامه۲۲۳۱توسط ایران به جلسات اضطراری شورای امنیت» متمرکز شدهاند و توأمان طرح این مسأله که آمریکا به برجام باز خواهد گشت، نشان از آن دارد که غرب ضمن استفاده بهینه از «تفسیر یکجانبه عبارات و ادبیات چندپهلو برجام-قطعنامه۲۲۳۱» یک بازی تهاجمی را مدیریت میکند که میتواند به وضع قطعنامههای موشکی علیه کشور مان منتهی شود. به این معنا که با طرح ادعای نقض قطعنامه ۲۲۳۱ توسط ایران نخست رفتارهای جمهوری اسلامی ایران را همچنان مغایر با صلح و امنیت بینالمللی القا کند و بهواسطه آن قرار گرفتن کشور مان ذیل فصل هفتم را همانگونه که در متن قطعنامه ۲۲۳۱ لحاظ شده است، استمرار و مشروعیت قانونی بخشد».
آفتاب یزد بهنقل از قاسم محبعلی مقام پیشین وزارتخارجه رژیم نوشته است:« آمریکاییها معتقدند که برجام یک برنامه است که طرفین روی آن به نتیجه رسیدند اما برجام تعهد نامه یا قرارداد نیست بلکه یک برنامه مشترک بوده که طرفین در آن شرکت میکردند و اجرا و حضور آنها در برجام داوطلبانه بوده است، اما قطعنامه مسأله متفاوتی دارد.
قطعنامه که مسأله فصل هفتی و الزام آور است کاملاً روایتی دیگر دارد. قطعنامه برای شورای امنیت است و آمریکا هم عضو دائم شورای امنیت. آمریکا اگر بتواند از لحاظ حقوقی ثابت کند که ایران با برنامههای اخیر هستهیی یا نظامی قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کرده، آن وقت ممکن است به نتایجی علیه ایران برسند».
روزنامههای هر دو باند حاکم مطالب پر دود و دمی در مورد سهام عدالت نوشتهاند. اما در میان این دود و دمهای هدف نظام آخوندی از این نمایش بهره کشانه از جیب مردم برملا شده است.
آرمان نوشته است« باید توجه داشت که مدیریت نهایی سهام شرکتها در اختیار مردم قرار نمیگیرد. برای مثال میتوان به سهام شستا اشاره کرد که دولت بخشی از آن را در هفته گذشته واگذار کرد و بخش دیگر آن را هم در هفته آینده عرضه میکند. در واقع دولت تا جایی سهام را واگذار میکند که اختیار انتخاب مدیر و حیاطخلوت دستگاههای مربوطه از دست نرود و فقط بخشی از سهام را به نقدینگی تبدیل میکند تا بتواند منابع مالی مورد نیازش را تأمین کند. در حقیقت هیچگاه نیت دولت از واگذاری بخشی از سهمها این نبوده که دست از تصدیگری بردارد! بلکه به تصدیگری از ابتدا تا انتهای آن علاقهمند است. مثلا سهام ایرانخودرو یا سایپا که تنها حدود ۱۷درصد آن در اختیار دولت است نمونه خوبی برای تصدیگری دولت است. در واقع دولت با همین میزان اندک از سهام هم تسلط انحصاری بر صنایع خودروی کشور دارد و سهامداران هیچگونه اختیاری برای انتخاب مدیران، مدیرعامل، تصمیمات درباره قیمت محصول و امثال آن ندارند».
روزنامه همشهری هم اظهارات جهانگیری را انعکاس داده که هدف نظام از این نمایش شانه خالی کردن از زیر بار مشکل معیشتی اقشار محروم است. وی گفته است:« مجوز فروش سهام عدالت دغدغه دولت برای کاهش درآمد خانوادهها را کم میکند».
روزنامههای حکومتی در میان دود و دمهای نظام مبنی بر شکستن آثار تحریم و رونق دادن به اقتصاد نتوانستهاند واقعیت را همه جا کتمان کنند و پارهبی از دغدغههای نظام را انعکاس دادهاند. از جمله ابتکار نوشته است:« یکی از چالشهای بزرگ ایران و دیگر دُوَل جهان، بازسازی اقتصاد سقوط کرده در اثر کووید-۱۹ خواهد بود. در این میان کار ایران بسیار دشوارتر است، اقتصاد ایران سالها پیش در اثر مدیریت ناکارآمد و تحریمهای جهانی تحت فشار گسترده بوده و با کاهش بیسابقه قیمت نفت در جهان، ناتوانی بخشی از اقتصاد خصوصی و غیردولتی و همچنین تصویب بودجه نه چندان دقیق، در بحرانیترین حالت خود قرار دارد.
جمهوری اسلامی، علیرغم ناتوانی اقتصاد خصوصی، با چالش جدی کمبود بودجه دولتی نیز مواجه خواهد شد. بودجهیی که تا پیش از کرونا امید داشت آن را با فروش یک میلیون بشکه نفت در روز بتواند تأمین کند. احتمالاً این پدیده با چاپ اسکناس و افزایش تورم همراه خواهد بود و شرایط زندگی را برای مردم ایران سختتر خواهد کرد».