۱۳۹۹ اردیبهشت ۷, یکشنبه

لوموند: مردم ایران، خُرد و درهم شکسته از اپیدمی، دروغ و مجازات‌ها، به کسب و کار خود بازمی‌گردد


لوموند، روزنامۀ بزرگ عصر پاریس، مجموعۀ ٣٣ عکس از گروه «میدل ایست ایمژ» را در تارنمای خبری خود به چاپ رسانده است که «آخرین ماه‌های گذشته را در یک دورۀ آشفتۀ تازه در ایران از داخل حکایت می‌کنند». دورۀ آشفته، دورۀ ابتدائی شیوع کروناست. قدیمی‌ترین عکس‌ها روز ٢٧ فوریه، یک هفته پس از برگزاری انتخابات مجلس برداشته شده و از یکسو شهرک اکباتان در تهران را در سکوت و خالی از جمعیّت در فضای عمومی نشان می‌دهد
و هم گردشگران بی خیال را در کنار سی و سه پُل بر زاینده رود به نمایش می‌گذارد. دیگر تصاویر، بازارهای بسته، مغازه‌های باز، تدفین مردگان بدون حضور جمعیت توسط مردانی که گوئی از جهانی دیگر آمده‌اند، اتاق‌های بیمارستانی مجهز به ساز و برگ لازم و بیمارستان‌هائی که بیشتر به خوابگاه نظامیان می‌مانند را در برابر چشمان ما می‌گذارند.
تبلیغ بازرگانی

این مجموعه عکس از آثار دوازده عکاس ایرانی (آزاد امین، امین برنج کار، محمدرضا دهداری، حسین دهقانیان، محمد رضائی، صادق صباح، سبحان فرج ون، فرنوش فرشچی، آرمین کرمی، سیدمدیار شجاعی‌فر، محمد نسائی و سینا یعقوب پور) تشکیل شده و چهار متن کوتاه به قلم الن کوَل، روزنامه نگار لوموند، آن را همراهی می‌کند. این نوشته‌ها بازگشت به گذر زمان در ایام کروناست….

«علی خامنه‌ای خیابان‌ها را برای برگزاری سالگرد بنیانگذاری جمهوری اسلامی در روز ١١ فوریه، مملو از جمعیت می‌خواست. او همچنین خواستار شرکت گستردۀ آنان در انتخابات پارلمانی روز ٢١ فوریه بود. هیچیک از این دو بدست نیامد، اما موارد کوویدـ١٩ بیشتر و بیشتر شد و دیگر انکار امرِ آشکار ناممکن بود. ویروس در کشوری که می‌رفت یکی از نخستین کانون‌های جهانی اپیدمی باشد، شیوع می‌یافت.

مقامات رسمی، یکی پس از دیگری ابتلا می‌یابد. قدرت اثرات آن را کم اهمیت جلوه می‌دهد. اما بیماری، به رغم وعده‌های حسن روحانی، رئیس جمهوری، که نخست وعده داد مشکل به سرعت حل شود و سپس آن را توطئۀ دشمن توصیف کرد، در زندگی ایرانیان جا خشک می‌کرد».
آشفتگی و بی نظمی
«در آغاز ماه مارس، آشفتگی و بی نظمی حاکم است. آیا باید اماکن مذهبی را بست؟ در شهر مقدس قم که مرکز اپیدمی به شمار می‌آید، مرقد فاطمۀ معصومه هنوز مملو از زائران است. روحانیون وابسته به حکومت در برابر بسته شدن آن مقاومت می‌کنند. اما ناگزیر به درخواست دولت که در برابر چالش دیگری قرار گرفته، گردن می‌نهند. حکومت اگر قرنطینه عمومی اعلام کند، می‌تواند از گستردگی ایپدمی که همان هنگام نیز نظام درمانی را به دشواری انداخته، جلوگیری کند، اما این کار می‌تواند اقتصاد رو به احتضار کشور را که بر اثر مجازات‌های آمریکا فروریخته، نابود کند.

آمار رسمی در بارۀ بیماری حتی در درون نظام، مورد اعتماد قرار ندارد، اما کادر درمانی بر سکوی قهرمانان نشانده می‌شوند. نظامیان اعلام می‌کنند که قرنطینه را بر قرار خواهند کرد. اما هیچ اتفاقی نمی‌افتد. مسئولان در استان‌ها خواستار اعلام قرنطینۀ محلی هستند. با آنان درشتی می‌شود».

«هنگامیکه در روز ٢٠ مارس، سال نو ایرانی فرا می‌رسد، مردم کشور که با اظهارات رسمیِ از اعتبار افتاده و ضد و نقیض روبرو بوده، تمهیدات پیشگیرانه را همواره به اجرا نمی‌گذارد. کادر پزشکی و درمانی و وزاری پیشین از دولت‌می‌خواهند به برقراری قرنطینه همت گمارد. یک هفته بعد، تصمیم گرفته می‌شود سفر بین شهرها ممنوع شود. کسب و کارهای بسیاری بسته می‌شود. تمهیدات محدود کننده بالاخره اعلام می‌شود. شمار درگذشتگان رسماً ٢٣٧٨ نفر است. دولت به یک کارزار دیپلماتیک رو می‌آورد و مجازات‌های آمریکا را به تشدید بحران سلامتی در کشور متهم می‌کند. رهبر جمهوری اسلامی فرضیۀ ایجاد ویروس توسط آمریکا را پیش می‌کشد».
خوش بینی رئیس جمهوری
«رئیس جمهوری در آغاز ماه آوریل اعلام می‌کند که کسب و کارهای کم ریسک از روز ١١ آوریل از سر گرفته می‌شود. مجلس ایران یک طرح قانونی برقراری قرنطینه به مدت یک ماه در سراسر کشور را رد می‌کند. امور باید از سر گرفته شود. موقعیت اقتصادی کشور نیازمند آنست. شمار موارد تازه ابتلا کاهش می‌یابد. مغازه‌ها در استان‌ها و سپس در پایتخت باز می‌شوند. ایرانیان دوباره می‌توانند در کشور رفت و آمد کنند. رئیس جمهوری روحانی از مدیریت بحران توسط دولت ابراز رضایت و خرسندی می‌کند. روز ١٤ آوریل مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی احتمال می‌دهد که شمار واقعی مرگ و میر بر اثر کوویدـ١٩ دو برابر آمار رسمی اعلام شده باشد.

جمعیت در تهران دوباره به خیابان‌ها باز می‌گردد. اینک این نگرانی وجود دارد که در پایان ماه موج تازۀ بیماری در پایتخت براه افتد».