سخن روز ۲۰ فروردین
روحانی روز چهارشنبه (۲۰فروردین) هم در جلسهٔ هیأت دولت درباره طرح و برنامهٔ رژیم برای لغو قرنطینهٔ نیمبند صحبت کرد. اظهارات او کماکان تماماً دروغ و ضد و نقیضگویی و تلاش برای توجیه پنهانکاری مجرمانه و عملکرد رژیم تاکنون و توجیه طرح و برنامهٔ رژیم در خودداری از قرنطینه و شروع کار عادی ادارات و مراکز اقتصادی و تولیدی کشور، از این بهبعد بود.
او از یکطرف برخلاف نظر همهٔ متخصصان و دستاندرکاران بهداشت و درمان، مدعی بود که وضعیت بهسمت عادی شدن میرود و با مراعاتهای بهداشتی میتوان جلو شیوع بیماری را گرفت و نیازی بهقرنطینه نیست ولی از طرف دیگر اعتراف میکرد که «راهی جز این پیش روی ما نیست!» و «قرنطینه برای ما زود است!».
روحانی با دروغگویی وقیحانه ادعا کرد با کارخانههای مختلفی که کارگرا نشان کار میکنند، تماس گرفته و آنها گفتهاند هیچ مشکلی نداشتیم و کسی مبتلا بهکرونا نشده! پس همه میتوانند سر کار بروند.
روحانی شیادانه مجبور کردن مردم بهسر کار رفتن را با گرفتن ژست حمایت و دلسوزی، بهعنوان لطفی در حق مردم محروم جلوه میداد و گفت: «کارگری که اگر سر کار نرود شب چیزی برای خوردن ندارد، چه کند؟ پس ما باید مبارزه با کرونا و فعالیت اقتصادی را تلفیق کنیم!».
روحانی ادعا میکرد موج کرونا را پشت سر گذاشتهایم و همه تلاش ما این است که با راهانداختن کارها، تولید ما راه بیفتد. در حالی که نمکی وزیر بهداشت او روز گذشته در مجلس رژیم گفت در «مرحله مدیریت بیماری» هستیم و به« مهار و کنترل نرسیدهایم.
ماله کشی دروغ و پنهانکاری
بخشی از حرفهای روحانی کماکان بهمنظور پنهان کردن ورود کرونا بهکشور و خبر ندادن بهمردم بود. روحانی در این باره گفت: «در زمینهٔ کرونا ما هیچ چیز را از مردم مخفی نکردیم. ما بهعنوان دولت از ۳۰بهمن متوجه ورود کرونا شدیم».
شیخک شیاد اما بهاین سؤالات جواب نمیدهد که مگر وزارت بهداشت و رؤسای علوم پزشکیهای کشور جزو دولت نیستند؟ آنها بهکرات گفتهاند از اوایل بهمن و حتی از دیماه از ورود کرونا بهکشور خبر داشتند و آن را گزارش هم کردهاند؟ قاضیزاده وزیر سابق بهداشت و درمان دولت روحانی هم فاش کرد که «از اواخر آذر نگرانی خود از کرونا را بهسمع و نظر مسئولان ارشد (بخوانید خامنهای) از جمله رئیسجمهور رسانده است».
چطور این گزارشها و هشدارها، هیچکدام بهگوش سران نظام و خامنهای و روحانی نرسیده است؟
تازه گیرم که ۳۰بهمن متوجه حضور ویروس کرونا شدید، چرا نمایش انتخاباتی در دوم اسفند را منتفی نکردید؟
اما شیخک مفلوک هر چه بیشتر تلاش میکند و دست و پا میزند، در باتلاق دروغگوییهای مفتضح خودش و اقدامات جنایتکارانهٔ رژیم بیشتر فرو میرود.
اما فضاحت و سخافت حرفهای روحانی چنان است که حتی توسط روزنامههای حکومتی و عناصر خود رژیم هم مورد تخطئه و تمسخر قرار میگیرد. ذکر دو نمونه از این باب، برای نشان دادن موقعیت روحانی، بهعنوان نمایندهٔ کل رژیم،کافی است.
روزنامهٔ جهان صنعت (۲۰فروردین) نوشت: «اگر روحانی نتواند از لاک دیرفهمی و وارونگی واقعیت خارج شود، همچنان بهپنهانکاری متهم میشود».
و روزنامهٔ آرمان (۲۰فروردین) در مطلب طنزی نوشت: « با این روش، شما شک نکنید که ارواح شکم بنده، ما حتماً کرونا را شکست میدهیم».
تکیه بر سرکوب و استفاده از مزدوران بسیجی
روحانی در حرفهای خود بر استفاده از بسیج برای پیش بردن طرح و برنامهٔ رژیم برای لغو قرنطینه تأکید کرد و گفت: « ما برای مبارزه با کرونا بهبسیج نیاز داریم. وزارت بهداشت باید با بسیج همکاری کند. خیلی وقتها با نصیحت نمیشود با مردم صحبت کرد. چارهای نداریم برای تلفیق بسیج و وزارت بهداشت».
معنی این حرف روحانی این است که در بهاصطلاح کار مشترک وزارت بهداشت با بسیج، هژمونی و زمام کار دست بسیج است و طرفی که باید خود را تطبیق دهد و همکاری کند، وزارت بهداشت است. افزون بر این، عبارت «خیلی وقتها با نصیحت نمیشود با مردم صحبت کرد» معنای واضح خود را دارد و نشان میدهد که رژیم برای ریختن مردم در کورهٔ آدمسوزی کرونا تا کجا مصمم است.
روحانی در انتهای اظهارات خود از خامنهای هم «تشکر ویژه» کرد که «هر جا ما نیاز بهیاری داشتیم و از ایشان خواستیم ما را کمک کردند و یاری کردند و انشاءالله با کمک همدیگر و یاری همدیگر این مسیر را ادامه میدهیم». روحانی بهاین ترتیب خواست نشان بدهد که این طرح و نقشه از کجا آب میخورد.
روحانی، مجری اوامر ولیفقیه
از زمان شروع بحران کرونا، روحانی تماماً در خط و چارچوب حرکت کرده و برخلاف قبل از هر گونه حمله و طعنهیی بهخامنهای خودداری نموده و حتی در لفافه هم سعی نکرده وضعیت موجود را بهگردن خامنهای یا سپاه بیندازد و با مناسبت و بیمناسبت از سپاه و نیروهای مسلح هم تقدیر و تشکر نموده است. متقابلاً روزنامههای باند خامنهای هم فتیلهٔ حمله بهروحانی را خیلی پایین کشیدهاند و در عوض عمدتاً روزنامهها و عناصر اصلاحطلب هستند که بهاو حمله میکنند و طعنه میزنند. نشانهیی از اینکه خود روحانی خوب میفهمد که در شرایط کنونی، کیان نظام در معرض خطر و تهدید جدی است.
وحشت از انفجار در تقدیر، طوفانی سهمگین است که در سرتاسر رژیم در حال وزش است و تمام ایادی و رسانههای رژیم را سرآسیمه کرده و بهرعشه انداخته است. در این زمینه هم اشاره بهدو نمونه کافی است:
روزنامهٔ حکومتی ستاره صبح (۲۰فروردین): «تسلیم در برابر ویروس کرونا، پذیرش استراتژی امنیت گلهای یا دستهجمعی بهقیمت جاندهها هزار هموطن و فروپاشی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و حتی سیاسی کشور خواهد بود».
روزنامهٔ حکومتی ابتکار (۲۰فروردین): «خوشبینی سادهدلانه است اگر تصور شود این بلای فراگیر بهزودی و بدون پیامدهای آن در تحمیل تغییرات گریزناپذیر در ساخت و ماهیت نظامهای سیاسی و اقتصادی پایان یابد».
آری، سرنوشت کرونای ولایت با ویروس کرونا گره خورده است. در برابر رژیم ضدبشری و ضدایرانی ولایت فقیه که میخواهد مردم ایران را در کورهٔ ولایت، سوختبار بقای خود کند، فرزندان مجاهد و مبارز مردم ایران و کانونهای دلاور شورشی نیز مصمماند بلای کرونا را بر سر خود رژیم خراب کنند و آن را به«شورش در جنگ سرنوشت با کرونای ولایت» تبدیل کنند.