محمد غرضی
از جمله کسانی که با روشهای خیانتکارانه و سرکوبگرانه، ثمره انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران را در زیر نعلین استبداد دینی قرار داده و پای علم حاکمیت جهل و جنایت بسیار سینه زده است، محمد غرضی است؛ عنصری که در کوران مبارزات علیه دیکتاتوری وابسته شاه، به اردوی جریانهای ارتجاعی پیوست
و به سبب خدماتش به قشون مرتجعین، نظیر مشارکت در تشکیل سپاه پاسداران و سرکوب مردم کردستان و... به وزارت و وکالت و صدارت رسید و تا آنجا مورد وثوق نظام ولایت فقیه بود که صلاحیتش برای ریاستجمهوری نیز تأیید شد.
گرچه رفتار و کردار مضحک و غیرمتعارف غرضی و گفتارهای ملیجکوارش سبب خنده و تمسخر بیننده میشود اما چیزی از تلخی پیشینهٔ سرکوبگرانهاش کم نمیکند... حالا او پس از ۴۰سال خوشخدمتی به رژیم فاشیزم مذهبی حاکم بر ایران چنان آشفته و پریشان است که هر چه در گذشته خود میبیند و بیان میکند چیزی جز اسف و دریغ نیست و آنچه که اکنون میبیند، جز غارت و یغمای اموال و ثروت خلق در زنجیر ایران بهدست همپالگیها و دوستان گرمابه و گلستانش نیست و برای او و همدستانش جز نابودی، آینده دیگری متصور نیست.
از پایبوسی آستان شاه تا تأسیس سپاه پاسداران
این مهرهٔ حکومتی سال گذشته در مصاحبهیی با (روزنامه سازندگی-۲۹ شهریور ۱۳۹۸) چند بار سعی کرد از گذشته تاریکش، به اندازه یک شعلهٔ کبریت نور در بیاورد اما خبرنگار حکومتی به او مجال نداد و از نحوه بیرون آمدنش از زندان شاه با این پرسش که « توبه نامه» نوشتهاید؟ شروع کرد. غرضی گفت: «نه، من چیزی ننوشتم، من چون عضو مجاهدین نبودم، در محاکمه مرا آزاد کردند ولی من چیزی ننوشتم. وی در ادامه گفت که در تأسیس سپاه پاسداران نقش مهمی داشته است: در دفتر حضرت امام ابزار مناسبی بودم و به حضرت امام نزدیک بودم. بالاخرده هنوز هم خودم را عضو دفتر حضرت امام میدانم! ... در دوم اردیبهشت (۱۳۵۸)، خدمت حضرت امام رفتم و اجازه تاسیس سپاه پاسداران را به خط مبارک حضرت امام گرفتم».
پس از این گذشته سرکوبگرانه نوبت درد دلهای اسفانگیزش رسید. او اعتراف کرد که حاصل چهار دهه سلطه افکار و اعمال خود و دوستانش چنین شد که اکنون فساد و تباهی کشور فراگرفته است: «...یکی از مشکلاتمان، پولهای مشکوک است... «از اول انقلاب تاکنون ده بیست هزار نفر امتیازات را بین خودشان تقسیم کردند و من تمام این افراد را میشناسم. تمامی کسانی که قبل و بعد از انقلاب از امتیازات کشور سوءاستفاده و ثروت و قدرت کسب کردند را میشناسم... بعد میبینیم که چندین هزار میلیارد بین خود تقسیم میکنند».
اعتراف قطرهچکانی به فساد و ناکارآمدی
او قبلاً در نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم، برای رأی آوردن گفته بود «دولتها دستشان را از جیب ملت بیرون بیاورند». اما کسی این مهره روسیاه را به بازی نگرفت و دوستان سابق محلی از اعراب برایش قائل نشدند تا اینکه مجدداً و این بار در محشر ویروس کرونا که به جان مردم غارت شده ایران افتاده است، او نیز به یادش افتاده که همان مافیایی که قبلاً با آنها دست در یک سفره داشته، شیره جان مردم را کشیدهاند:
«درآمدهای بسیار زیادی وجود دارد که دولت اراده اینکه این پولها را به مردم بازگرداند، ندارد. مثلا دلار ۴۲۰۰تومان و دلار ۷هزار تومانی را در میان گروههای مختلف در جامعه توزیع میکند اما خرید قاعده جامعه با دلار ۲۰هزار تومانی انجام میگیرد. اینکه دولت بگوید من نمیتوانم به حل این موضوع بپردازم، ناشی از ناتوانی او است که نمیتواند این رانت وسیع را از رانتخواران بگیرد و به خلق الله برگرداند».(آفتاب یزد. ۱اردیبهشت ۹۹)
زندگی در آمریکا با پولهای دزدیده شدهٔ مردم ایران
محمد غرضی بهطور ناخواسته به افشای جالب دیگری در مورد آقازادههای نظام هم دستزده است:
«۵هزار اولاد مدیران ۴۰سال اخیر، در آمریکا زندگی میکنند و ترامپ خواستار اخراج آنها شده بود اما اطرافیانش به او گوشزد کردند که این افراد همگی سرمایه به اینجا آوردهاند از ۱میلیون دلار تا ۵۰میلیون دلار. ترامپ هم از حرف خود بازگشت و عملاً نشان داد که این افراد بهتر است در آمریکا بمانند. اولاد بسیاری از مدیران از کشور رفتند و با خود دلار و ثروت بردند».(همان منبع)
به نظر میآید که تا همینجا ارزیابی از ۴۰سال حکومتی که غرضی خود یکی از مهرههای تمام عیارش بوده کافی باشد. گرچه خودش بیش از اینها میگوید اما در پایان بهتر است آخر و عاقبت شخص خود او را هم از زبان خودش بشنویم که سال گذشته گفته بود وضع مالیاش روبراه است اما حالا مجبور شده است آن روی سکهٔ بیمهری شرکای دزد و جنایتکارش را نسبت به خود عیان کند:
«من خودم در صنعت تولید بودم و ۲۰سال هم ایستادگی کردم اما تمام سرمایهام، زمانم از دست رفت و در نهایت ورشکست شدم. میتوانم بگویم به اندازه یک فردی که مهندس بودم و سابقه ۲۰سال خدمت در دولت را داشتم در خود میدیدم که میتوانم دست به تولید بزنم و به کشور خدمت کنم. اما ورشکست شدم...این مسائل را من با خون و پوست و استخوانم تجربه کردهام. غیرممکن است تولید در کشور شکل بگیرد در حالی که هزینه سرمایه ۲۰درصد باشد. هزینه سرمایه در پاکستان، افغانستان، ترکیه و سوریه چیزی در حدود ۴الی ۵درصد است اما در ایران ۲۰درصد است».(همان منبع)
سرنوشت دیو سفید ایران زمین
محمد غرضی یک نمونه از خیانتکارانی است که در سرکوب و غارت مردم ایران نقش عمدهای داشتند اما امروز مفلوک و ورشکسته و درمانده در گوشهای خزیدهاند و به عاقبت شوم خود فکر میکنند. «چهرهای که بهگفته خودش ۴۰سال است که در جمهوری اسلامی مو سپید کرده و سرگذشت سپهر سیاست ایران را از بر است»؛ سپهری که در آن همه چیز به نفع امتیاز دارها و به ضرر افراد فاقد امتیاز کشور پیش رفته است... ((همان منبع))
فرجام چنین مهرههای تاریخ مصرف گذشته، همراه با حکومتی از نفس افتاده و رو به پایان چیزی نیست جز سرنوشت تمام جنایتکاران تاریخ.
غرضی در پاسخ به پرسش آخرین و با وحشت از عاقبت خود گفت: «خدا رحم کند»!