سقوط دجال
طلیعهٔ پایان امپراتوری جهل و جنایت و دروغ
امپراتوری هلال جهل و جنون و دروغ ولایت وقیح، در دام دروغ های خودش گرفتار شده است.
بی گمان بر کسی پوشیده نیست که بنیان و بنیاد حکومت سارق و فاشیست ولایت فقیه، خشت به خشت و سراسر کارنامه ۴۰ساله‌اش، مبتنی بر جهل و دروغ و خدعه بوده و در فریبکاری و تزویر و خیانت، مثل و مانندی ندارد و در جهان امروز امپراتور دجالیت در تاریخ بشری محسوب می‌شود.
با نگاهی به دوران ننگین غصب قدرت و حاکمیت ارتجاع، می‌توان نتیجه گرفت که، نماد مادی شیطان، خمینی ملعون، از همان آغاز سرقت انقلاب با خدعه و فریب، روح شیطانی و کثیف خودش را به مردم ایران تحمیل کرد و با فرافکنی و دشمن‌سازی‌های واهی جای حق و باطل را عوض نمود، آن‌چنان که در دوره گماشته عقب‌مانده و خبیث خودش، خامنه‌ای، مردم کرونا ویروس را به‌تن خود می‌خرند، تا شاید از ابرجد کرونا ویروس خامنه‌ای – سپاهی، نجات یابند.
واقعیت تلخ تاریخی امروز جامعه ما بیانگر اوجگیری سونامی بحران هاست.
باید باور کنیم، فاجعه بهداشتی، اتفاق افتاده و در دامن معجونی از بحرانها دم به دم قربانی می‌گیرد.
امپراتوری دروغ و شیطان‌ساز بی‌آبروتر از هر زمانی، هژمونی سیاسی، امنیتی، ایدئولوژیک و اجتماعی خودش را از دست داده است. دجال در تاروپودهای هزار دام دروغی که بر سر راه مردم گسترانده، خود گرفتار شده است.
دیگر نه از آن هیمنه و ادعایی که در هلال شیعی تروریستی‌اش داشت، خبری هست و نه حتی حرفش، نزد مزدوران ریزشی روزافزونش، اعتبار و خریداری دارد.
مدیریت دولتی و ارگانی و سازمانی به‌شدت فشل گردیده است. مردم در دامنه بحرانها و معضلات اجتماعی، بی‌پناه در جستجوی آلترناتیوی هستند که در دل همین بحرانها به کمک آنها می‌آید؛ آلترناتیو و مقاومتی پولادین که سازمانده خشم‌وکین و انرژی بالقوه آنها خواهد بود.
بدیهی‌ست مردم سالهاست که از امپراتوری جنایت و دروغ و حاکمیت ازهم‌گسیخته جدا شده و به ارگانیسم مقاومت و کانون‌های شورشی و شوراهای ناجی مردمی چشم امید بسته‌اند.
مردم در تب و تاب و پروسه مبارزات براندازانه به‌ویژه بعد از یک «نه» تاریخی به تمامیت فاشیسم دینی و یک «حاضر» بزرگ تاریخی به فراخوان مقاومت ایران، بیش از هر زمانی آماده و گوش به رهنمودهای انقلابی مقاومت دارند.
اهورا راد
