بیعملی و پنهانکاری آخوندها و سیل ویرانگر
بارش بارانهای سیلآسا در ۱۳استان ایران، تازهترین بلیهای است که بهدنبال شیوع کرونا، وقوع زلزله و هجوم ملخ به مزارع کشاورزی، مردم آخوندزدهٔ ما را در رنج و تعب فرو بردهاست. بلایایی که تحت حاکمیت مرتجعان سرکوبگر و فاسد ضریب میخورد و سختی و فشار ناشی از آنها را بهمراتب افزونتر میکند.
طبق گزارشات رسانههای حکومتی تاکنون راههای ارتباطی صدها شهر و روستا مسدود و برق و آب آشامیدنی در بسیاری دیگر قطع شده است. جریان گاز شهری در برخی از نقاط در اثر سیلاب بهکلی از کار افتاده است.
خبرگزاری ایرنا ۷اسفند ۹۸ بهنقل از یک مهرهٔ حکومتی بهنام آقامیرزایی مدیرکل مدیریت بحران استانداری لرستان گزارش کرده است:
«وقوع سیل راه ارتباطی بیش از ۱۰۰روستا در این استان را قطع کرد....، برق ۳۷روستا و آب آشامیدنی سه روستا در این استان قطع است....گاز شهر معمولان قطع میباشد.»
علاوه بر اینها بر اساس اخبار مردمی بهدلیل تخریب جاده در کیلومتر۲۷محور خرمآباد ـ نورآباد، در اثر سیل، لاین برگشت محور از نورآباد تا خرمآباد مسدود شده است.
خبرگزاری حکومتی ایرنا در ۶ اسفند ۹۸ نیز از ورود سیلاب به هفت منطقه و آبگرفتگی خیابانهای شهر نورآباد مرکز شهرستان دلفان خبر داده بود.
خبرگزاری فارس رژیم نیز در همین روز از محاصرة نورآباد و ورود آب از چهار طرف به این شهر خبر داده بود.
سیل، زلزله، کرونا و ملخ و...
راستی در روزگار حاکمیت ولایت فقیه، چه بر سر میهن ما آمده است؟
این سؤال ممکن است ابتدا به ساکن، بدیهی و پیش پا افتاده بهنظر بیاید اما وقتی آن را بشکافیم هزار توی فاجعه را بیان میکند. یادآوری میشود که در فروردین امسال نیز ۲۵استان ایران در معرض سیل یا وقوع آن قرار داشتند. تهران و البرز نیز در آستانهٔ سیل قرار گرفتند. دو سوم شهر آققلا در استان گلستان به زیر آب رفت. ۱۲شهرستان این استان تحت تأثیر سیل قرار گرفت.
هنوز زخمهای سیل پیشین التیام نیافته بود که سیل جدید سرریز کرد. یادمان نرفته است که سیلی که مسبب آن سپاه پاسداران بود در دروازه قرآن شیراز بیش از ۲۰۰دستگاه از ماشینهای مسافران را با نیروی مهیب خود از جا کند و به اطراف کوبید. به بازار وکیل شیراز سرکشید و بسیاری از قلبها را جریحهدار کرد و بسا دیدهها را که گریان ساخت.
در همان زمان گفتیم این سیل نیست، این ایران، میهن عزیز ماست که در زیر ایلغار حاکمیت مغولگونهی اشغالگران ایران، تنهایی و بیکسی خود را به مویه نشسته، و با هزار چشم گریان میخواهد بگوید که چه در این حاکمیت اهریمنی بر او گذشته است.
سیل، یک رخداد قابل پیشبینی
اگر چه حاکمیت آخوندی خود را به تجاهل میزند تا نقش خود را کمرنگ و بلکه بیرنگ جلوه دهد. اگر چه میخواهد وانمود کند که آمدن سیل از اراده و خواست او خارج است اما در قرن بیست و یکم و با وجود این همه تجهیزات دقیق هواشناسی این ادعا یک دجالیت بیشتر نیست. سامانههای بارشی خطرآفرین و سیلآسا از روزها قبل توسط هواشناسی و تحلیل نقشههای ماهوارهای قابل پیشبینی است.
سیل یک رخداد طبیعی است. این رخداد در فصل بهار با افزایش میزان بارندگی و ذوب شدن برفها امری قابل پیشبینی است. هنگامی رخ میدهد که میزان بارش موجود را خاک، درختان و گیاهان نتوانند به خود جذب کنند، مازاد آن از بستر آبراهها و رودخانهها بیرون میزند و به حاشیهٔ رودخانهها و دشتها جاری شده و از آن طریق به روستاها و شهرها راه مییابد و مزارع و تأسیسات را در خود غرق میکند.
سیل از آنجا که مانند دیگر رخدادهای طبیعی شناخته شده است بنابراین با اقدامات مشخصی قابل کنترل میباشد.
راهکار مقابله با سیل
از آنجا که ما در عصر حجر و دوران پارینه سنگی نیستیم و بشر امروزی به یمن علم و تکنیک توانسته است بسیاری از ناممکنها را ممکن کند، مقابله با سیل یکی از بدیهیترین وظایف دولتهاست که با اقدامات مشخص و کارهای زیرساختی مانند احیاء جنگلها، احداث سیلبندها، سدها، مخازن و کانالهای سیلابگیر، میتوان آن را مهار کرد و خساراتش را به حداقل رساند. نکتهی قابل توجه اینکه بهدلیل جاری شدن روانآبهای ناشی از سیل، بستر رودخانه سال به سال بالاتر میآید. راه مقابله با آن نیز یا لایروبی بستر رودخانه و آبراهها یا افزودن به ارتفاع سیلبندهاست. طبعاً برای تقویت سیلبندها باید اقدام به احیاء جنگلها و مراتع کرد.
چرا فاجعهٔ سیل تکرار شد؟
پاسخ به این سؤال بسیار روشن است. حکومتی که به ایران به چشم گوشت قربانی نگاه میکند و سرمایههای آن را صرف سرکوب و مطامع تروریستی خود نموده و سیاست خود را بر چپاول و ایران فروشی بنا کرده است، هرگز بهدنبال این نبوده و نیست که مردم را در برابر بلایای طبیعی مصون کند.
در فروردین امسال حتی رسانههای حکومتی نیز میگفتند که علتهای وقوع سیل این است در نیم قرن اخیر [یعنی بهطور مشخص در دوران سلطهٔ آخوندها در ایران]، جنگلتراشی و ارزانفروشی طبیعت گسترش یافته و پوششهای گیاهی و مراتع در حال تخریب است. حوزههای آبخیزداری به امان خدا رها شده و مدیریت نمیشود. مراتع کشور بسا بیشتر از ظرفیت آنها به چرای دامها اختصاص یافته است. رودخانهها لایروبی نشده و سیلبندها ترمیم نگردیده و به ارتفاعشان افزوده نگردیده است. ساختن بیرویهٔ سد و تغییر ساختار زمینهای پایین دست رودخانهها توسط سپاه پاسداران از عوامل اصلی رخداد سیل است. رشد قارچگونهٔ ساختو سازها در حاشیهٔ رودخانهها بهدلیل سودجویی باندهای حکومتی و عوامل دانهدرشت حاکمیت را نیز باید به این عوامل افزود.
ویران کردن ایران
در یککلام، ایران مانند یک تیول از سوی علی خامنهای بین تیولدارانش تقسیم شده است. آنها با حرصی غیرقابل تصور در حال چاپیدن و ارزانفروشی آن هستند و تیشه به ریشهٔ ساختارهای این مهین میزنند. آنها طی این مدت نه تنها برای ایران و ایرانی کاری نکردهاند بلکه تا توانستهاند زیرساختهای قبلی را در راستای مطامع سودجویانه خود به نابودی کشاندهاند.
سیل فروردینماه به هزار زبان گویا هشدار داد که باید زیرساختها را ترمیم و بستر رودخانه را لایروبی کرد. امسال شاهد آن هستیم که هنوز به بهار نرسیده، سیل سرریز شد و ارمغان آن برای مردم ما فقط بیخانمانی، در بدری و گرسنگی و طعنه و تشر شنیدن از مهرههای وقیح حکومتی است. وقتی شیوع ویروس کرونا را نیز به آن بیفزاییم به راستی وضعیتی تراژیک برای مردم ما بهوجود آمده است.
وقاحت سران نظام در برخورد با مردم سیلزده
از آنجا که حاکمیت آخوندی طی نزدیک به یکسال گذشته هیچ کاری برای مدیریت سیل نکرد اکنون بهجای پاسخگویی، به تاکتیک نهچندان جدید پنهانکاری، سهلانگاری و بیاهمیت جلوه دادن فجایعی مانند سیل، زلزله، کرونا و هجوم ملخ به هستی کشاورزان رو آورده است. گویی میخواهد از مردم بهخاطر بیاعتنایی و تحریم نمایش انتخابات و نیز بایکوت راهپیمایی ۲۲بهمن انتقام بگیرد.
به خبر زیر بهنقل از منابع مردمی در داخل کشور در تاریخ سهشنبه ۶اسفند ۹۸ توجه کنید. نمونهای که فاجعه را بهخوبی نشان میدهد: اهالی روستای بتکی الشتر واقع در استان لرستان که در محاصره سیل قرار گرفته و جانشان در خطر بوده، به بخشدار رژیم زنگزده و به او گفتهاند که ما توسط سیل محاصره شدهایم. بخشدار جنایتپیشه رژیم در جواب اهالی گفته است «به هرکس رأی دادهاید بگید بیاد نجات تون بده».
حاکمیت آخوندی اگر مدعی است که در برابر کرونا غافلگیر شده است [که البته این ادعا دروغ است و همه میدانند که عامل انتقال کرونا به ایران، سپاه پاسداران و هواپیمایی ماهان است] اما در مورد سیل چه میگوید. یک سال فرصت داشت که زیرساختها را ترمیم کند اما نکرد! چرا؟
این سؤال یک پاسخ بیش ندارد. ولایت فقیه اشغالگر ایران است. تباه کننده حرث و نسل. ایرانزمین، جان، هستی و دارایی و آیندهٔ مردم ایران برای خامنهای و اعوان و انصارش، پشیزی ارزش ندارد. ایران سرزمینی است که زالوی ولیفقیه به آن چسبیده و میخواهد خونش را تا قطرهٔ آخر بمکد. بر هر ایرانی است که این وهن بزرگ را برنتابد و برای نجات آب و خاک و شرف ایرانی بهپا خیزد و با اهریمن عمامهدار بستیزد.