شیوع ویروس کرونا
وقتی کار به سرکوب قیام میکشد، نیروی انتظامی و سپاه پاسداران با تمام امکانات و تجهیزاتشان در هماهنگی با اتاق عملیات آخوندها همیشه حاضر به یراق است تا با بهکارگیری تجهیزات پیشرفته و وارداتی از کشورهای خارجی در مقابل مردم بیدفاع ایران قرارگیرد.
آنجا که دخالتهای تروریستی در کشورهای همسایه مطرح است، از زیر سنگ هم شده بهقول پاسدار به هلاکت رسیده، قاسم سلیمانی سهشیفته سلاح تولید میکند و با دست باز به عراق میفرستد. با به خدمت گرفتن هواپیمایی ماهان، اسلحهٔ کشتارجمعی به سوریه میفرستد. برای حزبالشیطان شهرهای موشکی میسازد. ظرف ۴۵روز ۴۵مدرسه و بیمارستان در لبنان احداث میکند و حاضر است در سوریه بازسازی مناطق ویران شده را بهعهده بگیرد.
در این مواقع نه کمبود بودجه دارد نه وقت و زمان و کاملاً به حاتم طایی تبدیل میشود؛ اما وقتی پای حفاظت از منافع مردم ایران در میان است؛ آنگاه که در کشور سیل یا زلزله بهوقوع میپیوندد یا یک اپیدمی مرگبار مانند کرونا حیات هموطنان را در معرض خطر قرار میدهد، سردمداران و عوامل این رژیم از صدر تا ذیل، از خامنهای تا جوجهبسیجیها و مزدوران ریز و درشت حکومتی لالمانی میگیرند و بعد درصدد برمیآیند که آن را کتمان کنند. اگر نشد آن را دروغ تلقی میکنند. اگر فاجعه از حد گذشت آن را کوچک جلوه میدهند و به تبلیغات رسانههای خارجی نسبت میدهند. خلاصه؛ آسمان و ریسمان را به هم میبافند که از پاسخگویی شانه خالی کنند.
ورود کرونا به ایران و کتمان آن از سوی آخوندها
این موضوع که دیکتاتوری آخوندی از ورود کرونا به داخل ایران باخبر بوده اما به پنهانکاری در این مورد دست زده، یک ادعا نیست. رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت رژیم محمدمهدی گویا در یک برنامه گفتگوی ویژه خبری به تاریخ ۱۱بهمن ۹۸ گفته بود: «بهتر است به جای ایجاد نگرانی در مردم، اجازه دهیم مردم با واقعیتهای این ویروس آشنا شوند و از ایجاد نگرانی پرهیز کنیم. چون تعدادی از اعضای خانوادهها و اقوام هموطنان ما در شهر ووهان چین سکونت دارند».
دقت کنید. این یک زمینهسازی برای عادی جلوهدادن این موضوع است. به جای مقابله با آن و بالا بردن حساسیت عمومی، یک مسئول حکومتی سعی در سیاسی کردن این موضوع و کتمان آن دارد. چرا؟
زیرا حاکمیت آخوندی بسیج راهپیمایی نمایشی ۲۲بهمن، چهلم هلاکت قاسم سلیمانی و نیز مراسم نفرتانگیز دههٔ زجر را در پیش رو داشت. اگر از همین نقطهٔ شروع ویروس آن را اعلام میکرد، دیگر نمیتوانست به تبلیغات حکومتی دست بزند.
دولت چین، برای حفظ منافع اقتصادیاش تا مدتی وجود این ویروس را کتمان کرد اما وقتی مجبور به اعلام آن شد، ووهان را که یک شهر ۳میلیونی است، قرنطینه کرد و در مدت ۹روز یک بیمارستان مجهز ساخت. ایتالیا بهمحض دیدن ۲نمونه از ابتلا به کرونا، ۱۰شهر خود را قرنطینه نمود اما حاکمیت آخوندی که جان و مال مردم برایش ارزشی ندارد، از زبان یک مسئول بهداشت خود که علیالقاعده باید مدافع بهداشت باشد اینچنین میگوید:
«نباید اجازه دهیم که در مورد ویروس کرونا جدید بزرگنمایی شود که مردم به وحشت بیفتند».
و بعد برای اینکه قبح این موضوع بریزد و بتوان روی آن خبر بعدی را سوار کرد، با لاقیدی و بیمسئولیتی خاص یک مهرهٔ حکومتی شانهاش را بالا میاندازد و اینگونه اظهار لحیه میکند:
«ویروس کرونا وارد ایران خواهد شد و به تمام کشورها هم ممکن است وارد شود و هیچ مرزی نمیشناسد و اگر کشوری مدعی شود که اجازه نمیدهیم این ویروس وارد کشورش شود، غیرعلمی صحبت کرده است».
خوب است که شغل طرف، رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت است، اگر شغلش مردهشوری و نعشکشی بود، آدم کمتر به حرفهایش شک میکرد. این مأمور حکومتی با خونسردی خاص یک میرغضب که جان مردم برایش اهمیت ندارد، در مورد استفاده از ماسک که ابتداییترین شیوهٔ مقابله با سرایت این اپیدمی است، میگوید:
«اگر فردی فکر میکند که در خیابان ماسک بزند، تاثیری در انتقال ویروس ندارد و بهتر است که سعی کنیم که زدن ماسک برای همه مردم را بزرگنمایی نکنیم. هیچ وقت زدن ماسک را برای مردم عادی توصیه نمیکنیم».(خبرگزاری برنا ۱۱بهمن ۹۸)
ویروس کرونا، مسئول شکست نمایش انتخابات!
این از «رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت»! که فقط یک تریلی عنوان را در پشت اسمش یدک میکشد اما به اندازه پشیزی درد بهداشت مردم ایران را ندارد. وقتی نوبت به خامنهای بهعنوان ولیفقیه نظام میرسد، بهجای همدردی با مردم، ویروس کرونا را اختراع دشمنان نظام برای کساد کردن نمایش انتخابات نامید و با غیض و کین خمینیگونه از این موضوع یاد کرد. این اظهارات او مشابه همان بود که در نمایش جمعهٔ ۲۷دی ۹۸ بر زبان راند.
خلیفهٔ ارتجاع بهجای عذرخواهی از پیشگاه مردم ایران بهخاطر سرنگون کردن هواپیمای اوکراینی، معترضان به آن را «فریبخوردگان رسانههای آمریکایی و انگلیسی» دانست و گفت: «عدهای سعی میکنند ایاماللههای ملت ایران را به فراموشی بسپارند. یکی همین قضیهٔ تأسفانگیز حادثهٔ سقوط هواپیما بود» و بعد هم با خونسردی خاص جلادان کورههای آدمسوزی آشویتس از سپاه پاسداران بهعنوان عامل این جنایت تشکر کرد.
بدیهی است که حاکمیت آخوندی قصد نداشت تا قبل از پایان نمایش حکومتی انتخابات، بگذارد خبری از این ویروس مرگبار به بیرون درز کند. جانباختن ۲تن از هموطنان در قم سناریو و تمهیدات ولیفقیه برای سانسور این اپیدمی را بههم ریخت.
آخوندها و ویروس پنهانکاری
الآن وضعیت به جایی رسیده است که حتی رسانههای حکومتی نیز به پنهانکاری و روراست نبودن نظام ولایت فقیه با مردم ایران اذعان میکنند.
رسانه حکومتی جهان صنعت ضمن اشاره به خشم مردم از دروغ و پنهانکاری نظام مینویسد:
«متأسفانه هیچکس به دولت ایران اعتماد نمیکند. وزارت بهداشت از گفتن آمارهای دقیق واهمه دارد و این دروغگویی، شکاف بین دولت و ملت را افزایش میدهد. گفتن آمارهای درست و بهموقع مردم را خاطرجمع میکند ولی مسئولان همچنان بر دروغ خود پافشاری میکنند». نویسنده مقاله در ادامه ضمن اعتراف به بازی با جان مردم و لاپوشانی جنایت افزایش پرواز به چین و پذیرش مسافران چینی مینویسد:
«در زمان شیوع ویروس ما پروازهایمان را به هیچ کشوری کنسل نکردیم چهبسا به چین بیشتر هم کردیم... ما با خیال راحت از چین توریست و دانشجو میآوردیم. این تنها بیمسئولیتی و بیکفایتی مسئولان را نشان میدهد و متأسفانه هیچ ارگانی آنها را بازخواست نمیکند. اگر این افراد در کشور دیگری مسئول بودند، با این اشتباهات صددرصد اعدام میشدند».(جهان صنعت ۳اسفند ۹۸)
نظام چوپانهای دروغگو!
بهکاربردن اصطلاحاتی مانند «ویروس پنهانکاری» یا «چوپان دروغگو» خاص اپوزیسیون نظام نیست. این ترمها اکنون کمترین چیزی است که دربارهٔ این نظام و خلیفهٔ آبروباختهٔ آن بهکار برده میشود.
«افرادی که فقط تا نوک بینی خود را میبینند و بهراحتی دروغ میگویند مثل آن چوپان دروغگو، در موقعیتهای حساس که نیازمند اعتماد مردم هستند، دستانشان خالی است و گمان میکنند که دیگران علیه آنان توطئه کردهاند، در حالی که خودکرده را تدبیر نیست. این وضعیت محصول عمل آنان در گذشته دور و نزدیک است. روزی که قضیه هواپیمای اوکراینی رخ داد، باید متوجه میشدند که تکذیبهای اولیه سود اندک و بسیار گذرایی دارد ولی زیانهای آن بلندمدت و بسیار کلان است».(اعتماد ۵اسفند ۹۸)
منشاء اصلی کرونا
اما سخن اصلی که این رسانهها آن را هرگز نمینویسند این است که منشاء کرونا و شیوع آن در ایران، یعنی نظام آخوندی و پنهانکاریهای آن است. کرونا را وقتی به ویروسهای دیگر از قبیل فقر، بیعدالتی، گورخوابی، اعتیاد، اندام فروشی و هزاران ویروس دیگر میافزاییم، تازه ابعاد فاجعه را درمییابیم.
یک رسانه حکومتی در مطلبی با عنوان «کرونا؛ سنگ محک» مینویسد:
«بیماری کرونا هنگامی که با فقدان اعتماد عمومی به منابع خبری رسمی همراه شده، فشارها و ترسهای روحی و روانی زیادی را به خانوادهها بهخصوص طبقه متوسط و پایین وارد کرده و میکند که عوارض آن اگر از ویروس بیشتر نباشد، کمتر نیست و خانوادههای با اقتصاد پایین قادر به انجام کامل توصیههای ایمنی نیستند. مثلا توصیه شده که از مترو و اتوبوس استفاده نکنند یا رژیمهای خاص غذایی داشته باشند. در حالی که به نان شب محتاجاند. بنابراین وارد کردن استرس به این خانوادههای در حال فشار از عوارض ویروس کرونا خطرناکتر است. ویروسهای فقر و بیعدالتی و ناامیدی و... بسیار کشندهتر و مسریتر است و هر روز قربانیان زیادی را میگیرد که بهمراتب از این ویروس بیشتر است...».(اعتماد ۵اسفند ۹۸)
علاج کرونا یک واکسن کارآمد بیش نیست:
اتحاد مردم و خیزش آنها برای براندازی تنها مولد ویروس، یعنی نظام آخوندی و ولیفقیه تبهکار آن.
هر راهکار دیگری آب در هاون کوبیدن و خدمت به انتشار آن است.