«کیهان»، ۱۲بهمن۱۳۵۷: «در ساعت هفت دیشب، "جبهۀ ملّی" پلاکاردی در مقابل دانشگاه تهران با این مضمون: "دیو چو بیرون رود، فرشته درآید"، بالابرد».
«دیو» (محمّدرضاشاه) در روز ۲۶ دیماه ۵۷، بیرون رفت و اکنون دلها در انتظار نزول «فرشته»، آتشفشانِ نشاط و شور بود.
«آیت الله روح الله خمینی»، که از روز ۱۳آبان ۱۳۴۳ ابتدا به ترکیه و سپس، به عراق تبعید شده بود، در میان استقبال پرشور مردم، از فرانسه به ایران بازگشت. «میلیون در میلیون مردم داغدار و بلارسیده»، «در نگاه او آیینه یی میدیدند به وسعت
آزادی»؛ در نگاه مردی که میآمد تا «دروازه های بسته» را بگشاید و بهاران آزادی را در کران تا کران میهن، میهمان کند.
در آن روز، خمینی در نگاه و دل «میلیون در میلیون» مردم داغدار و بلادیده، «فرشته» بود؛ فرشتۀ رحمت و آزادی.
مردمِ «دیو»گزیده، اوصاف این «فرشته» را، بارها و بارها، از زبان خود او شنیده بودند.
«وعده»های فریبندۀ «فرشته»!
ـ «ما همۀ مظاهر تمدّن را با آغوش باز قبول داریم» (سخنرانی در جمع ایرانیان، نوفل لوشاتو، ۱۹ مهر ۱۳۵۷).
ـ «در جمهوری اسلامی زنان در همه چیزِ حقوقی کاملاً مساوی با مردان خواهند بود» (مصاحبه با روزنامۀ گاردین، نوفل لوشاتو، اول آبان ۱۳۵۷).
ـ «در ایران اسلامی علما خودشان حکومت نخواهند کرد... خود من نیز هیچ مقام رهبری نخواهم داشت و از همان ابتدا به حجرۀ تدریس خود در قم برخواهم گشت» (مصاحبه با خبرگزاری رویتر، نوفل لوشاتو، ۵ آبان ۱۳۵۷).
ـ «در منطق اینها (= رژیم شاه)، آزادی یعنی به زندان کشیدن مخالفان، سانسور مطبوعات و ادارۀ دستگاههای تبلیغاتی. در این منطق تمدّن و ترقّی، یعنی تبعیت تمام شریانهای مملکت از فرهنگ و اقتصاد و ارتش و دستگاههای قانونگذاری و قضایی و اجرایی از یک مرکز واحد. ما همۀ اینها را از بین خواهیم برد» (سخنرانی برای جمعی از دانشجویان ایرانی، نوفل لوشاتو، ۸ آبان۱۳۵۷).
ـ «در حکومت اسلامی رادیو، تلویزیون و مطبوعات، مطلقاً، آزاد خواهند بود و دولت حق نظارت بر آنها را نخواهد داشت» (مصاحبه با روزنامۀ «پیزاسره»، نوفل لوشاتو، ۹ آبان ۵۷).
ـ «برای همۀ اقلیتهای مذهبی، آزادی، به طور کامل، خواهد بود و هر کس خواهد توانست اظهار عقیدۀ خودش را بکند» (کنفرانس مطبوعاتی، نوفل لوشاتو، ۱۸آبان۵۷).
ـ «در جمهوری اسلامی کمونیستها هم در بیان عقاید خود آزاد خواهند بود» (مصاحبه با سازمان عفو بین الملل، نوفل لوشاتو، ۱۹آبان۵۷).
«دولت اسلامی ما، یک دولت دموکراتیک، به معنی واقعی، خواهد بود. من در داخل این حکومت هیچ فعالیتی برای خودم نخواهم داشت» (مصاحبه با تلوزیون بی.بی.سی، نوفل لوشاتو،۲۰آبان۵۷).
«در جمهوری اسلامی زنها آزاد خواهند بود. در تحصیل هم آزاد خواهند بود. در کارهای دیگر هم آزاد خواهند بود» (مصاحبه با هفته نامۀ «گاردِین، نوفل لوشاتو، ۲۵آبان۵۷).
ـ «من نمی خواهم رهبر جمهوری اسلامی آینده باشم. نمی خواهم حکومت یا قدرت را به دست بگیرم» (مصاحبه با تلوزیون اتریش، نوفل لوشاتو، ۲۵آبان۵۷).
ـ «نه رغبت شخصی من و نه وضع مزاجی من، اجازه نمی دهند که بعد از سقوط رژیم فعلی، شخصاً، نقشی در ادارۀ امور مملکت داشته باشم» (مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس، نوفل لوشاتو، ۲۶آبان۵۷).
ـ «پس از رفتن شاه، من نه رئیس جمهور خواهم شد، نه هیچ مقام رهبری دیگری را به عهده خواهم گرفت» (مصاحبه با روزنامۀ «لوموند»، نوفل لوشاتو، ۱۹دی۵۷).
ـ «کیهان»، ۱۲بهمن ۱۳۵۷: خمینی در «بهشت زهرا»: «... میخواهیم مملکت دارای نظامِ ناشی از ملّت باشد... محمدرضای پهلوی، این خائن خبیث... همه چیز را به باد داد؛ مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد... تمام اقتصاد ما الآن خراب و درهم ریخته است... زراعت، به کلّی ازبین رفت... تمام انسانها و نیروی انسانی ما را، این آدم، ازبین برده است... خونهای جوانان ما برای این ریخته شد که ما آزادی میخواهیم. ما پنجاه سال است که در اختناق به سر برده ایم... ای مردم بیدار باشید... بر همه واجب است که این نهضت را ادامه بدهیم تا آن وقتی که اینها ساقط بشوند و ما به واسطۀ آرای مردم، مجلس مؤسّسان درست کنیم...».
ـ خمینی در روز ۱۶بهمن۵۷، به هنگام معرّفی مهندس مهدی بازرگان به نخست وزیریِ دولت موقّت، گفت: «... ما یک حکومت عادل می خواهیم؛ حکومتی که نسبت به افراد علاقمند باشد و عقیده اش این باشد که باید من نان خشک بخورم مبادا یک نفر در مملک من زندگیش پست باشد، گرسنگی بخورد. ما چنین حکومتِ عدلی میخواهیم ایجاد کنیم» (کیهان، ۱۷بهمن۵۷).
«کیهان»، ۱۲ اسفند۵۷: «سخنرانی تاریخی» خمینی در «صحن فیضیّۀ قم»: «... دلخوش نباشید که تنها مسکن میسازیم، آب و برق را برای طبقۀ مستمند مجّانی میکنیم؛ اتوبوس را برای طبقۀ مستمند مجّانی میکنیم... معنویات شما را؛ روحیات شما را عظمت میدهیم... شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را مُنحَط کردند... ما، هم دنیا را آباد میکنیم و هم آخرت را ... آنها حرف میزنند، ما عمل میکنیم. ما... مطبوعات را اصلاح میکنیم؛ رادیو را اصلاح میکنیم؛ تلویزیون را اصلاح میکنیم؛ سینماها را اصلاح میکنیم؛ تمام اینها باید به فُرم اسلامی باشد. تبلیغات، تبلیغات اسلامی است؛ وزارتخانه ها، وزارتخانه های اسلامی است... حدود اسلام را جاری میکنیم... ما یک مملکت محمّدی ایجاد میکنیم... بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد... از همۀ وزارتخانهها، از همۀ ادارات باید این شیر و خورشیدِ مَنحوس محو بشود... آن چیز که ملّت میخواهد "جمهوری اسلامی" است، نه "جمهوری" فقط، نه "جمهوری دموکراتیک"، نه "جمهوری دموکراتیک اسلامی"... وقتی رفراندم اعلام شد، رأی من حکومت جمهوری است؛ "جمهوری اسلامی" است. هرکس تبعیت از اسلام دارد "جمهوری اسلامی" باید بخواهد... از حوزه های علمیه تجلیل کنید... این حوزه های علمیه است که اسلام را تا به حال نگهداشت. اگر روحانیون نبودند از اسلام خبری نبود... از اینها پشتیبانی کنید...».