شیوع ویروس کرونا
حالا ویروس کرونا هم به بحرانهای صادراتی نظام آخوندها اضافه شده است. شروع سلطهٔ این نظام با صدور ارتجاع مهر خورد و به صدور تروریسم و جنگافروزی و مرگ رسید. حالا کرونا ابزاری برای صدور بحران شده است.
اکنون طبق گزارش خبرگزاریهای جهان و سازمان جهانی بهداشت، این رژیم ولایت فقیه است که مصدر ترویج کرونا در کشورهای همسایه ایران شده است. در خبرهای ۵اسفند است که کشورهای لبنان و کویت و افغانستان و کانادا از طریق مسافران ایرانی مبتلا به کرونا شدهاند. در خبرها است که بعد از چین، ایران آخوندها دومین کشور دارای آمار بالای مرگ و میر ناشی از کرونا میباشد.
اسکورت کرونا و جنایت سازماندهی شده
گسترش سریع کرونا در ایران در طی ۵روز گذشته و تلفات پیاپی آن ناشی از تکثیر این ویروس از مدتها قبل بوده که نظام آخوندها بهعمد از رسانهای شدن و اطلاع مردم از آن ممانعت کرده است. اکنون برای همهٔ مردم و حتی خودیهای نظام مشخص شده است که پس از بروز کرونا در چین و جهانی شدن خبر آن، رژیم آخوندها هیچ اقدامی برای پیشگیری و ممانعت از ورود این ویروس به ایران انجام نداده است. خبر رفت و آمد هواپیماهای ایران به چین در همین مدتی که کرونا در حال تکثیر در چین بوده، یکی از خبرهای مهم میباشد که جنایت نظام آخوندی را بازگو میکند. در این مدت سفر به چین و از چین به دیگر کشورها در زمرهٔ شدیدترین کنترلها از جانب دولتهای جهان بوده است؛ اما نظام آخوندها آگاهانه هیچ کنترلی را اعمال نکرده و ویروس کرونا را با هوایپما اسکورت کرده و از چین به ایران آورده است.
چرا ایران فراتر از چین؟
طبق محاسبات و برآوردهایی که سازمان جهانی بهداشت روزانه در اختیار همگان قرار میدهد، میزان تلفات مرگآور ویروس کرونا ۲درصد است. با همین مبنا اگر میزان تلفات را در ایران محاسبه کنیم، گویای این وضعیت است که ویروس کرونا از مدتها قبل در ایران جاری و تکثیر شده و خامنهای و دولت روحانی بهطور آگاهانه و سازماندهی شده از اعلام خبر آن خودداری کردهاند.
اگر با شاخص سازمان جهانی بهداشت(۲درصد مرگ و میر) میزان مبتلایان و کشتهشدگان را در ایران محاسبه کنیم، گویای چنین وضعیتی است: مرگ ۵۹نفر تا این ساعت در ایران نشان میدهد که بیش از ۲۹۵۰نفر به کرونا مبتلا هستند. این رقم را اگر به نسبت جمعیت بین ایران و چین قیاس کنیم، گویای وضعیتی خطرناکتر از چین در ایران میباشد. این در حالی است که خبر شیوع کرونا در ایران کمتر از یک هفته علنی شده است و در چین بیش از یک ماه. بنابراین از نظر ضریب زمانی هم شیوع این ویروس در ایران بسا سریعتر و بیشتر از چین بوده است.
کرونای سیاسی و حکومتی
این واقعیتها آدرس میدهند که کرونا در ایران یک امر کاملاً سیاسی و حکومتی است و جنایتی است که توسط خامنهای و دولت وی سازماندهی میشود.
جنبهٔ دیگر جنایت حاکمیت در ترویج کرونا، علاوه بر بیخبر نگهداشتن شهروندان قم، قرنطینه نکردن این شهر بهعنوان مرکز توزیع و شیوع کرونا است. در خبرهای ۵اسفند است که خامنهای و فرمانده سپاه پاسداران از این امر مهم سرنوشتساز ممانعت بهعمل آوردهاند. یعنی همانطور که رژیم هیچ محدودیتی در ورود هواپیماهای چینی به ایران وضع نکرد، در داخل ایران هم هیچ محدودیت مرز بین شهری برای شایع نشدن این ویروس مرگبار اعمال نمیکند.
چرا جنایت؟ هدف چیست؟
اما پرسش این است که چرا این جنایت سازمانیافته علیه مردم ایران صورت گرفته و از مردم ایران چه سوءاستفادهای قرار بوده بشود که توجیهگر این جنایت از منظر حاکمیت ولایت فقیه بوده است؟
مبنای پاسخ این است که مردم برای این نظام مهرههایی هستند که باید برای منافع حاکمیت مورد استفادههای کلان قرار گیرند. همانگونه که رأی و انتخابات در این نظام با وجود ولیفقیه، هیچ ارزش و جایگاهی جز موضوعی تبلیغاتی در منظر جهانیان و برای کسب اعتبار سیاسی و مذهبی نیست. مبلغان مذهبی و سیاسی نظام هم بارها و بارها اعلام و اعتراف کردهاند که میزان و اعتبار رأی، شخص ولیفقیه است و نه مردم.
بر این مبنا باید دو واقعهٔ مهم را از منظر حاکمیت یادآوری نمود که بهعمد بهخاطر آنها موضوع کرونا را مخفی و سری کردهاند؛ یکی دههٔ فجر و ۲۲بهمن و دیگری نمایش انتخابات دوم اسفند. قطع ننمودن ارتباط با چین و منع نکردن رفت و آمد هواپیماهای طرفین را هم بهعمد انجام ندادند که حساسیت برنیانگیزد و همهچیز طبیعی جلوه کند!
آثار دومینوی بلاهت دیکتاتور
حالا این سازماندهی با هدفهایی که رژیم داشت، منجر به وضعیتی شده است که باید آن را همچون نمونهٔ پروپاگاندای دروغ درباره هواپیمای اوکراینی، بلاهتی دیگر از دیکتاتور در حال احتضار قلمداد نمود. بحران کرونا تبعاتی برای نظام آخوندی ایجاد کرده و از این پس نیز بیشتر خواهد کرد که بسا فراتر از جنایت در قیام آبان و ماجرای هواپیمای اوکراینی است. از هماکنون پروپاگاندای دروغ در این مورد دارد شیوع پیدا میکند و نفرت و خشم مردم را برانگیخته است. این نفرت و خشم مردمی، از خامنهای تا روحانی تا کارگزاران ریز و درشت نظام را وادار به توجیه کردن پیاپی جنایت سازماندهی شدهشان کرده است. از طرفی هم تلاش میکنند این ویروس را ناچیز و ضعیفتر از نمونههای قبلی در چین معرفی کنند. اما همین مواضع سیاسی و پزشکی هم بخشی از همان جنایات سازماندهی شده هستند که هرگز نخواهند توانست از مکافات سنگین آن خلاصی یابند.
روزهای آینده پیرامون شیوع کرونا و آثار آن در ایران به موازات افشا شدن جنایات سازمانیافتهٔ حکومتی، نقش تعیینکنندهای در رقم زدن تحولات به جانب تعیینتکلیف حاکمیت ولایت فقیه خواهند داشت.