۱۳۹۸ دی ۲۴, سه‌شنبه

همه عمر در ضیافت خمر با ابلیس


خامنه ای مفلوک

خامنه ای مفلوک
نی‌های شمع مزار خویش

گرامی‌داشت جان‌ باختگان هواپیمای سقوط داده شده توسط سپاه پاسداران، فوران شعلهٔ شمع‌های به خروش آمده شد. به‌راستی که «هر نی‌یی شمع مزار خویش شد». شمع‌هایی روشناگستر بر تیره‌ناکیِ سلطهٔ آیین دروغ و نیرنگ و دسیسه و پلشتی.



گرامی‌داشت یادوارهٔ قربانیان چندملیتیِ هواپیمای اوکراین بدل به تمرکز خشم و نفرت مردم علیه دروغ‌گویی و سالوس‌گری و دجالگری شخص ولی‌فقیه شد. ۲۱و ۲۲دی بار دیگر خشم ایران شورش برانگیخت و تمام فریادها بر خامنه‌ای و سپاه منفورش متمرکز شد. یک‌بار دیگر داغ و نفرین چهار دههٔ ‌ مردم ایران با دادخواهیِ فراتر از همیشه ظهور کرد. این داغ و نفرین و دادخواهی علاوه بر سوز تنور سینهٔ مردم از قربانی شدن جانهای گرامی و عزیز هموطنانشان، به‌خاطر دروغگویی و شارلاتانیسم خامنه‌ای و درباریان او در سپاه و مجلس و دولت و قضاییه است. دروغگویی و شارلاتانیسمی که با سر تا ذیل این نظام عجین است و با این سلاح،‌ چه بهای سنگینی در ۴۰سال گذشته از مردم ایران گرفته‌اند.
شورش علیه عمری ابتذال
خروش مردم ـ به‌خصوص دانشجویان آگاه ـ از این است که کارگزاران این نظام پلشت ریاکار و شخص خامنه‌ای از اول هم می‌دانستند سپاه پاسداران مسبب مرگ ۱۷۶نفر است، اما چه تبلیغات و هیاهوی مبتذلی بر سر پوشاندن اصل ماجرای سقوط هواپیما راه انداختند. بعد هم واکنش‌های به‌حق و مشروع ایرانیان برای روشن شدن حقیقت را «جنگ روانی غرب» و «دسیسهٔ آمریکا» قلمداد کردند و شرکت بوئینگ را هم متهم به اهمال‌کاری! حسام‌الدین آشنا هم توئیت نوشت که: «هشدار! به کارگزاران ایرانی‌تبار رسانه‌های فارسی‌زبان هشدار داده می‌شود از مشارکت در جنگ روانی مربوط به هواپیمای اوکراینی و همکاری با ایران‌ستیزان خودداری کنند».
زوال مطلق اعتماد
حالا همه‌چیز درباره زوال مطلق اعتماد به تمامیت یک نظام روشن شده و جامعه واکنش نهایی را داد. حالا مثل ۴۱سال گذشته، خون زندگی و خون هستی و حیات ایرانیان است که لایه لایه پرده و نقاب را از روی این نظام ضدبشری کنار می‌کند.

حالا وظیفهٔ مردم ایران ـ به‌خصوص نسل‌های جوان سه دههٔ گذشته ـ‌ است که افشای ماهیت یک نظام دسیسه‌زی را که ناشی از روشنگری خون و جان ۱۷۶انسان بی‌گناه و آرزومند است، مانند آینه‌ای مقابل ۴۱سال گذشته از خمینی تا خامنه‌ای بگذارند. در این آینه است که می‌توان سر تا پای مرداب و لجن‌زاری به‌نام تبلیغات نظام جمهوری اسلامی آخوندی را مشاهده کرد و فهمید که چرا هزاران هزار جوان گل سرخ این کشور از دههٔ ۶۰تاکنون فدا شدند تا با خو نشان، دروغگویی اعجاب‌انگیز خمینی به‌نام اسلام و خدا و قرآن را افشا کنند و مردمان را آگاه.
نسل‌هایی که هنوز باید بدانند
حالا دارد پرده‌های دروغ و ریای آخوندیسم سلطه‌گر در منظر همهٔ‌ مردم ایران ـ و حتی خودی‌های نظام ـ برمی‌افتد؛ اما ضروری است نسل‌های جدید بدانند که آن نسل‌های پیش از آنها که ماهیت دجال و دروغگوی خمینی و وارثانش را شناخته بودند، چه رنج‌های جانکاه و زندانها و تبعیدها و «دار»ها و قتل‌عام‌ها را تاب آوردند که شمع روشنگر آگاهی و آزادی فروزان بماند تا بر جامعه روشنا بخشد و پرده‌های ظلام آیت‌الشیطانها را کنار زند. آن نسل‌های هزار هزار به قربا نگاه رفته یقین داشتند که خمینی و خامنه‌ای «تا آن زمان که پرده برافتد، چه‌ها کنند»!

خمینی و خامنه‌ای چه‌ها که نکردند تا این پرده‌ها برنیفتند؛ و اژدهاپیشه‌گی اختیار کردند که تا هر کجا که بتوانند، هستی ایران و جان و ناموس مردمان را ببلعند که چند صباحی آخوندهای مرتجع و عقده‌گشای به صدارت رسیده، بر سریر فرعون‌صفتی جولان دهد. جولانی که جز با دروغ و ریا و بهتان و شارلاتانی خاص عجین شده با دین‌فروشی و پاچه‌ورمالیدگی آخوندی، هرگز عمرش ۵سال هم میسر نبود. دلو گشاد بهتان‌زدن و دسیسه چیدن و رجاله‌گری و دروغ‌پروری و سیاست‌پیشه‌گی، ۴۱سال از چاه رذالت و دنائت و پلشتی، دست‌مایهٔ لجن بالا کشید تا با آن منتقدان و مخالفان نظام جمهوری اسلامی را از دور خارج کند و ساحتشان را ملکوک نماید. این تنها سرمایهٔ هست و بود نظام مقدس آخوندیسم بر ایران‌زمین بوده است.

این است همان درسی که باید نسل‌های جدید از قربانی شدن ۱۷۶جان گرامی توسط نظام ولایت فقیه و دستگاه تبلیغاتی آن تجربه کنند تا تصویر روشن‌تری از راه پیموده شدهٔ نسل‌های قبل از خودشان به‌دست آورند.
هنوز پشت پرده‌های عمیق‌تری هست
حالا مردم ایران می‌توانند به‌خوبی دریابند که ماجراهای پشت پردهٔ سریال‌سازی‌ها و کتاب‌سازی‌ها و نمایشگاههای بی‌حد و اندازه‌ دستگاه تبلیغات آخوندی علیه مخالفانشان از کدام سرچشمهٔ بهتان‌سازی و دروغ‌پروری و دسیسه‌چینی آب می‌خورد.

حالا همگان می‌توانند دریابند که ولی‌فقیه ارتجاع آخوندی چه عروسک‌های کوکی رنگارنگی ساخته و پرورده و برایشان میلیون میلیون هزینه کرده تا آنها را به جان روشنفکران اصیل و مخالفان و منتقدان و آلترناتیو واقعی‌اش در هیأت شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق بیاندازد و آنک با ابلیس به خمر نشیند و قهقهه بزند!

به‌راستی آیا حجم دروغگویی و شارلاتانی خامنه‌ای و درباریان پلیدش در ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، این آدرس را نمی‌دهد که در ۴۱سال گذشته خمینی و خامنه‌ای مدام در ضیافت خمر با ابلیس بودند و قهقهه بر رنج و اسیری و خون مردم ایران می‌زدند؟
تنور سینهٔ مردم چه‌ها کرد...
آری، در این ۴۱سال هر روشنگری و پرتوافکنی بر ضیافت‌های ولی‌فقیه با ابلیس، قیمت خون و فدیة‌ میلیون‌ها زن و مرد ایرانی بوده است. حالا هم ۱۷۶تن دیگر از ایرانیان و ملیت‌های دیگر، نوری بر این پلشتی انداخته‌اند.

حالا از سپاهیان کراواتی و صادراتی جمهوری اسلامی در اطراف و اکناف دنیا که بگذریم،

از بردگان ذهنی و چاکرصفتٍ هوراکش در ضیافت‌های جمهوری اسلامی با ابلیس که بگذریم،

حالا این حجم سوز و داغ مردم ایران است که دارد بساط عمری خمر کردن خمینی و خامنه‌ای با ابلیس را برمی‌چیند. حالا فصل پایان توهین به شعور مردم به قدمت ۴۱سال است. حالا عصر درهم پیچیدن تخریب روانی مردم با توسل به دین‌فروشی و دجالیت و آپارتاید مذهبی ـ جنسیتی است.

حالا این عیار خون شهیدان والاتبار آزادی از ۳۰خرداد ۶۰تا چندین قیام دو دههٔ پیش و آبان ۹۸و قتل‌عام شدگان ۶۷و قتل‌های زنجیره‌یی و شهدای اشرف و لیبرتی است که رخ می‌نماید و پرده‌ از پرده برمی‌افکند تا حقیقت اصیل ایرانی رخشان گردد. نی‌هایی که در شبانه‌روزهای ایران‌زمین شمع مزار خویش بودند.

حالا افتخار از آنانی است که یک قدم در برابر خمینی و خامنه‌ای کوتاه نیامدند و ۴۱سال پایداری پرشکوه پیشه کردند. اگر این پایداریها و حماسه‌ها نبودند، چگونه می‌توانستیم این حجم سنگین لجن‌زار دین‌فروشی و دروغگویی آغشته به قداست سالوسی را که بر کرسی دیکتاتوری توتالیتاریستی تکیه زده، افشا کنیم؟

این بهایی بوده و باشد که بتوانیم رنسانس حقیقی را در ایران محقق کنیم. در تحقق این سپیدهٔ خجسته هیچ تردیدی نداریم و برایش پایداری پرشکوهمان را شمع‌های باز هم روشناگستر و اخگرهای باز هم تاباننده‌تر می‌کنیم...

«رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم

تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم».