روحانی شیاد
سخنرانی حسن روحانی در جلسهٔ ۲بهمن هیأت دولت ضمن اینکه تصویری کامل از درماندگی دولت و کل نظام را ارائه میدهد، ترکیبی از شو، طنز، خیالپروری، رمالی و هنرپیشهگی بالای منبر و در یک عبارت: شیادی خاص رئیسجمهور دولت دوازدهم جمهوری اسلامی آخوندی را نمایش میدهد
. چند کاراکتر یک سیرکباز
روحانی در این سخنرانی که سایت وی در ۲بهمن ۹۸ آن را درج کرده، چند شخصیت یک سیرک را توأمان بازی میکند. آنجاهایی که تلاش میکند بیلان و راندمان بالای نظام را به مردم ارائه کند، مخاطبش که مردم ایران و سطح زندگیشان باشد، نمیدانند از چی و با کی دارد حرف میزند و این کشوری که رئیسش این بیلان پیشرفت اقتصادی را میدهد، نامش چیست و کجاست! چه کشور راحتی با وفور نعمت، امنیت، شادی، لبریز از آزادی و برابری، دمکراسی بینظیر، فوران شوق زندگی و مملو از فرشتههای سعادت!
اوهامگویی و خیالپروری برای فتح بازارهای دنیا
شیادی روحانی فقط در شهرتش در دروغگویی و بلوف زدن که نیست، در خیالپروری جلو دوربین برای دورزدن واقعیت مصیبتهای روزانهٔ مردم ایران هم هست. از یکطرف به واقعیت بحران معیشت و گرانی و بیکاری و اندامفروشی و تعطیلی کارخانهها و ۲میلیون دانشآموز ترکتحصیل شده و... و از طرفی به این اوهامگویی بیسر و ته یک رئیسجمهور شارلاتان برای فتح بازارهای دنیا توجه کنید: «با امنیتی که کشور دارد! با امتیازاتی که دارد! با آثار تاریخی که دارد، با تنوع اقلیمی که دارد، با زیباییهای طبیعی، این کشور میتواند بالاترین درآمد را از لحاظ توریسم در اختیار ما قرار بدهد. این کشور، کشور تولید است. وقتی ما قدرت صادرات داریم، تولید ما میرود بالا. شما اگر صادرات خارجی نداشته باشید هر چه بخواهید تولید کنید، حداکثر برای ۸۳میلیون تولید میکنید. اما اگر قدرت صادرات داشته باشید، میتوانید برای یک جمعیت یک میلیاردی هم در یک شرایطی تولید بکنید میتوانید جنستان را به هندوستان و به چین و کشورهایی که بالای یک میلیارد اینها جمعیت دارند بفرستید. قدرت اقتصادی بدون قدرت سیاسی امکانپذیر نیست. اگر شما گاز داشته باشید برای خودتان برای خودتان تولید کنید همه وسائل هم مال خودتان باشد، خب این میشه در حد خودکفایی داخلی. اونوقت تاثیرگذار است که شما گاز را بتوانید صادر کنید به یک کشور، به دو کشور به ده کشور. نفت را بتوانید صادر کنید. برق را بتوانید صادر کنید. کالا را بتوانید صادر کنید. خدمات فنی مهندسی را بتوانید صادر کنید. بله میتوانیم در حد ۸۳میلیون تولید بکنیم. اینجا ما باید بازارهای دیگر را به تصرف خودمان در بیاوریم»!
بازیگر منتقد
آنجایی که مغزها و نخبههای ایران هزار هزار اعدام و قتلعام و زندانی و تبعید شدهاند و باقی هم بهخاطر بسته بودن همهٔ راههای آزادی و پیشرفت، نوبت میگیرند که هزار هزار از ایران بروند، بازیگر سیرک دولت جمهوری اسلامی تلاش میکند لباس منتقد به نظام بپوشد و دانه پهن کند و در آینهٔ نظام بگوید: «شما اگر در داخل، مرزها را ببندید پیشرفت علمی نمیکنید»!
معرکهگیری با کد «ملت ایران»!
آن جایی که توان نظام در برجام را در بنبست میبیند و دنیا را در حسابرسی، با توهین به شعور همهٔ مخاطبانش، مرغ عبارت «مردم و ملت ایران» را در پای «دولت و حاکمیت» سر میبرد و دنیا را علیه «ملت ایران» معرفی میکند و خطاب به چند کشو اروپایی معرکه میگیرد که: «وقتی نسبت به ملت ایران میخواهید تعهدات را عمل کنید، سر را زیر میاندازید و میگویید ما ناتوان هستیم».
بالای منبر مردمگرایی مبتذل
روحانی آنجایی که هوای سنگین تحریم انتخابات پیش رو را از همهجای ایران استشمام میکند، در حالی که خودش یقین دارد با وجود اصل و شخص ولیفقیه، رأی هیچ ایرانی به حساب نمیآید و ارزش ندارد، در حالیکه حتی کودکان میلیونی کار ایران هم میدانند که همهٔ امور ایران دست مثلث «ولیفقیه / شوران نگهبان / سپاه پاسداران» است، باز هم با توهین به شعور مردم، از «آینده دست مردم است و آینده را آنها میسازند» دم میزند و بساط نخنمای بازارگرمی آخوندی پهن میکند: «اگر مردم بهخوبی بدانند که امروز با رأی آنهاست، فردا هم با رأی اونها چه نگرانی دیگر وجود دارد؟ اگر از یک فردی راضی نیستند، از یک مسئولی راضی نیستند، از یک نمایندهای راضی نیستند، از یک خبرهای راضی نیستند، مشکلی ندارند؛ تو انتخابات بعدی جبران میکنند! اونوقتی مردم به آینده امیدوار میشوند که آینده دست خودشان باشد و بدانند آینده را اونها میسازند. به همین دلیل است که امروز مجلس شورای اسلامی و انتخابات مجلس برای ما بسیار مهم است و اهمیت دارد. این قدرت سیاسی و قدرت اجتماعی ما است. باید همه پای صندوق برویم».
از آنجا که روحانی مثل هر کارگزار نظام آخوندی، مردم را مهرهٔ بازی اقتدار نظام میداند و جمعیتسازی میلیونی را حرفهٔ اصلی هر سوگند خوردهٔ ولیفقیه، تمام خرمردرندیهای ۴۱سالهٔ نظام در مردمگرایی مبتذل را در خودش خلاصه میکند و به منبر انتخابات میرود: «هدف را گم نکنیم، هدف حضور مردم است. هدف این است همه بیایند پای صندوق. هدف این است: یک اکثریت قاطع پای صندوق بیایند».
یادآوری میشود تمام تجربههای ۴دههٔ گذشته نشان دادهاند که هر رأی در نمایش انتخابات این نظام یعنی یک گلوله در خشاب سلاح سپاه پاسداران گذاشتن تا به قلب و مغز جوان ایرانی در خیابانها و زندانها شلیک کنند و اقتدار نظام را به رخ همان رأیدهندگان بکشند!
میانجی جنایت و دروغ
روحانی آنجا که نظام و دولتش را در مخمصه و تنگنای حسابرسی سقوط دادن هواپیمای اوکراینی و حسابرسی دروغگویی سریالی بر سر آن حس میکند، از طرفی حسابرسی دانشجویان را از شخص ولیفقیه شروع یک تحول جدید در نبرد با ارتجاع آخوندی میبیند، میمونوار تلاش میکند نقش میانجی بازی کند و جنایت و دروغگویی به مردم ایران و دولتهای جهان را بیاهمیت و تمامشده نشان دهد: «من خواهش میکنم راجع به این مسأله هواپیما از امروز به بعد غیر از همدردی با آنهایی که عزیز خودشان را از دست دادهاند، از لحاظ فنی و تخصصی واگذار کنیم به متخصصان مربوط به سازمان هوایی کشوری»!
بهراستی که در نظام آخوندها برخی کلمات مثل شارلاتان، پاچهورمالیده، شیاد، هفتخط، رمال و... نیازی به تعبیر و معناشناسی لغوی ندارند؛ چرا که تجسم عینی هر یک از این کلمات در نام و قوارهٔ ولایتمدارانی مثل حسن روحانی یککاسه و سرجمع شده است!