اشرف ۳
بعد از صحبتهای روز چهارشنبه خامنهای، سؤالی که برای هر کسی که تحولات منطقه و مخصوصاً تنش بین رژیم و آمریکا را در این چند روزه دنبال میکند، مطرح میشود، این است که چرا خامنهای دقیقاً یک روز بعد از حملهٔ برقآسا و کوبنده! موشکی سپاه پاسداران به پایگاه هوایی آمریکا در بغداد که به از بین رفتن چندین سوله پشتیبانی از این پایگاه منجر شد، سرمست از این پیروزی! ضمن خط و نشان کشیدن مجدد برای آمریکا که دیگر دست از پا خطا نکند به یکباره سوزن عوض کرد و به سراغ مجاهدین در یک کشور کوچک! به نام آلبانی میرود و ملاقاتی را که در تاریخ ۲۶آبان خانم مریم رجوی با ژنرال جیمز جونز، اولین مشاور نظامی اوباما، در اشرف ۳ داشت را بهعنوان سرمنشاء بروز ناآرامیها در ایران اعلام میکند.
این تغییر موضع و برگردان فلش آن هم در وسط یک جنگ علیه شیطان بزرگ به این معناست که به زبان ساده میخواهد بگوید که جنگ با آمریکا حتی اگر به قربانی شدن و از دور خارج گردیدن امثال قاسم سلیمانیها و مهندس ابومهدیها هم بیانجامد باز هم یک جنگ فرعی است و جنگ اصلی با دشمن اصلی جای دیگری در جریان است.
حمایت تمامیت یک کشور از سازمان مجاهدین
بعد از شرور نامیدن آلبانی بهعنوان یک کشور کوچک از جانب خامنهای و اینکه چرا از حضور مجاهدین در این کشور استقبال کردهاند، بالاترین مسؤلان کشور از رئیسجمهور و نخستوزیر و وزیر کشور و حتی احزاب سیاسی کشور... با انجام یک سری موضعگیریهای تند و تیز پاسخ خامنهای را بهصورت محکم و صریح و قاطع دادند که در نوع خود بینظیر بود.
ایلیر متا، رئیسجمور آلبانی، به خامنهای پاسخ داد: «آلبانی کشوری شیطانی نیست بلکه کشوری دموکراتیک است که از یک دیکتاتوری شیطانی رنج برده و از این رو حقوقبشر را مقدس میداند».
ادی راما، نخستوزیر آلبانی، گفت: «ما عملی را انجام دادهایم که باعث افتخار آلبانی و همسو با سنت آلبانی است... ما در دیکتاتوری زندگی کردهایم و خیلی خوب میدانیم که دیکتاتورها چگونه عمل میکنند و چگونه همه چیز را کنترل میکنند تا هر مخالفی را در سرتاسر جهان نابود کنند».
پاندلی مایکو، نخستوزیر پیشین و وزیر دولت آلبانی، هم تأکید کرد: «...با پذیرش مجاهدین در جامعه ما وظیفهای را بر اساس تمام سنت مهماننوازی بینالمللی انجام دادیم. تمام افرادی که پذیرفتیم تحت پروتکلهای سازمان ملل متحد است. ما یک (توافق) ویژه و دوجانبه بین آلبانی و مجاهدین انجام دادیم». او ادامه داد: «این حرف (که حضور مجاهدین میتواند آلبانی را به خطربیاندازد) مسخره، کودکانه و یک جهل عمیق از قوانین بینالمللی است».
خامنهای، بزرگترین دشمن ایران
خامنهای و قبل از او خمینی نشان دادند که هر زمان که پای دشمن اصلی(مجاهدین) به میان کشیده شود، جنگ با شیطان بزرگ فرعی است. اینکه آمریکا جلوی رژیم در عراق بپیچد و یا اینکه از گسترش نفوذ او در سوریه و یا لبنان و یمن هم جلوگیری کند باز هم برای خامنهای تهدید اصلی نیست، چرا که در دستگاه تجارتپیشگی و بده و بستان آخوندی همیشه راهی برای خود در کنار آمدن با دشمنان خارجی پیدا میکند، اما زمانی که کار به مجاهدین برمیگردد، او دفتر دیگری را باز میکند، زیرا خوب میداند که بحث بر سر مجاهدین دقیقاً بحث بر سر بود و نبود کلیت نظام ولایت فقیه میباشد و اینها(مجاهدین) اهل هیچگونه زدوبند، معامله و بده و بستان سیاسی و اقتصادی در پشتپرده نیستند.
خامنهای در طی سخنرانیهای اخیر خود فرسوده شده از وضعیتی که در آن گرفتار شده مرتباً از مجاهدین شکایت میکند که با کانونهای شورشی خود اعتراضات مردم را به سمت و سوی از بین بردن مظاهر اقتصادی و نظامی رژیم مانند پایگاهها ی بسیج و سپاه و یا بانکها هدایت میکنند، اما از سوی دیگر هیچ زمان او(خامنهای) در طی این ۴۰سال و مخصوصاً در ۳۰سالی که بهعنوان نفر اصلی و حاکم بلامنازع و دارای تمامی اختیارات بر این کشور حکومت کرده است این احساس را نداشته است که باید برای مردم توضیح دهد که چرا وضعیت کشور و مردم آن بعد از ۴دهه به این حد از فلاکت و فقر عمومی رسیده است؟ و یا اینکه چرا با وجود میلیاردها دلار درآمد در طی این سالیان و با وجود سرزمینی وسیع و غنی و حاصلخیز مانند ایران که اکثریت جمعیت آن را هم جوانان تشکیل میدهند، بیش از ۸۰درصد مردم زیر خط فقر زندگی میکنند؟ و چرا در طی این سالیان هر چقدر که توان و سرمایه داشت را خرج درست کردن بمب اتم و یا موشک و یا کمک به درست کردن هلال شیعی و بهگروگان گرفتن مردم کشورهای دیگر مانند عراق و یا لبنان کرده است؟ چرا ۸۰درصد مردم روستا زمینهای خود را رها کرده و به حاشیه شهرها پناه بردهاند و اکنون بیش از ۲۰میلیون از مردم ایران در حاشیه شهرها زندگی میکنند و... و آیا مقصر این همه فساد اقتصادی و قضایی و مدیریتی که سرتا پای حاکمیت ولایت فقیه را از سر تا پا گرفته است مجاهدین هستند؟
بحرانهای فرا روی خامنهای و راهحلها
مجموعهای از بحرانهایی که دامنگیر رژیم شده است بسیار قویتر و جدیتر از آن است که این حکومت بتواند آن را از سر بگذراند، بحرانهای اقتصادی، فقر مطلق، بیکاری و تورم، جامعه را تبدیل به یک بشکه باروت نموده و ایجاد قیام دیگری مانند قیام آبانماه یک حدس و گمان نیست، بلکه واقعیتی است که بر جامعه ایران سایه افکنده و و برای شعله کشیدن مترصد کوچکترین فرصت است.
بسیاری از کارشناسان بر این نظرند که رژیم با آمریکا و یا کشورهای منطقه وارد درگیری نظامی نمیشود، مسألهای که خامنهای هم بارها اعلام کرده است چرا که نظام آخوندی از لحاظ اقتصادی و توانمندیهای لجستیکی، فاقد حداقلهای لازم است و اقتصاد ورشکستهٔ آن آخرین نفسهای خود را میکشد و کوتاه آمدنهای عملی خامنهای، بهرغم فریادهای ضدآمریکاییاش چیزی جز تاکتیکهایی بهمنظور پیدا کردن راهی برای نجات از تحریمها و فرار از فروپاشی کامل اقتصادی نیست.
آدرس دشمن اصلی
خامنهای در ظرف چند روز و به شکل حیرتآوری با آن شکل موشکپرانی در مقابل شیطان بزرگ کوتاه آمد ولی سریعاً به سمت دشمن اصلی خود برگشت. مجاهدین تنها گروهی میباشند که در طی این ۴۰سال بر طبل سرنگونی کامل این رژیم کوبیدند و از آن کوتاه نیامدند و تا زمان برقراری کشوری آزاد و دموکراتیک بر اساس جدایی دین از دولت و متکی بر آرای جمهور مردم هم کوتاه نخواهند آمد و بر سر آن سوگند خوردهاند.
نظام کاملاً در بنبست ولایت میداند تا آلترناتیو برانداز و هوشیار و آماده در صحنه وجود دارد آب خوش از گلویش پایین نمیرود و در وجود این آلترناتیو نابودی خود را میبیند. بنابراین تنها راه برونرفت خود از بحرانهایش را در ضربه زدن به آلترناتیو واقعی خود جستجو میکند.
چنانچه خمینی در تنگنا و بحران آتشبس ۶۷ برونرفت خود را در قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز جستجو کرد. یا زمانی که ناچار شد بهخاطر خفگی اقتصادی ناشی از تحریمها، جامزهر برجام را سر بکشد، با قتلعام مجاهدان اشرف در ۱۰شهریور۹۲ کوشید تعادل خود را به دست آورد.
به بیان دیگر مجاهدین دشمن و تهدید واقعی و اصلی برای نظام آخوندی محسوب میشوند. بر همین اساس است که خامنهای بیقافیه در روز ۱۸دی دقدلی خود از قیام، از کانونهای شورشی و از هلاکت قاسم سلیمانی را یکجا بر مجاهدین و کشور آلبانی، خالی کرد و گفت که مجاهدین «افراد را آماده کرده بودند... هر چه بتوانند انجام میدهند... این را هم بدانیم دشمنی که نام بردم، موسمی و فصلی نیست. این دشمنی یک دشمنی ذاتی هست، دشمنی همیشگی است، هر وقت که بتوانند ضربه بزنند میزنند».
بنابراین بیدلیل نیست که خامنهای به صراحت آدرس دشمن اصلی خود را میدهد.